در حسرت شهادت

شرط شهید احمدی روشن برای ازدواج
یکی از دوستان شهید احمدی روشن می‌گوید که شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بوده که اگر یک روز ازدواج کرد و خواست به لبنان برود و شهید شود همسرش جلوی او را نگیرد
شهید مصطفی احمدی روشن متولد سال 1358 و دانش‌آموخته دانشگاه صنعتی شریف، که یکی از مدیران نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی بود .
پس از شهادت این دانشمند جوان نخبه، به سراغ یکی از دوستان شهید مصطفی احمدی روشن رفتیم تا درباره خصوصیات اخلاقی و علمی این شهید بیشتر بدانیم؛ این دوست شهید، با وجود اینکه وضع روحی مناسبی نداشت اما به سؤالات ما پاسخ گفت
دوست شهید احمدی روشن در طول گفت وگوی خودحتی یک لحظه هم اشک از چشمانش پاک نشد. می‌گفت: دوستی او با تمام دوستی‌های دیگر مصطفی فرق داشت و برای این گفته خود این طور استدلال کرد که همه دوستان مصطفی حز‌ب‌الهی و بسیجی بودند اما من خط و ربط سیاسی متفاوتی با مصطفی داشتم

*مصطفی می‌دانست شهید می‌شود

وی می‌گفت مصطفی می‌دانست شهید می‌شود؛ تقریباً مصطفی هیچ وقت تهدید نشد و من به او می‌گفتم که فکر می‌کنی زرنگ هستی که تهدیدت نمی‌کنند؟ ولی مصطفی همه چیز را می‌دانست؛ مصطفی را تهدید نمی‌کردند چون آن کسی را که می‌خواهند بکشند تهدید نمی‌کنند. وقتی زنگ می‌زنند و من را تهدید می‌کنند قطعاً جایگاهم از آن کسی که می‌خواهند از بین ببرندش پایین‌تر است
"مصطفی هر چه می‌توانست و از دستش برمی‌آمد برای هر کسی که می‌توانست کار انجام می‌داد؛ من دوست ندارم پشت سر کسی که الان نیست غلو کنم و بی‌دلیل از مصطفی تعریف نمی‌کنم. اما مصطفی واقعاً اهل خدمت به مردم بود."
وی افزود: پیش هر کسی که بروید و در مورد مصطفی بپرسید خصوصیات اخلاقی او را می‌داند؛ حتی بچه‌های بسیج دانشگاه شریف هم به خوبی مصطفی را می‌شناسند.

 

*
جسارت، شجاعت،هوش،سواد بالا و ایمان قوی از صفات مصطفی بود

این دوست شهید احمدی‌ روشن زمانی که می‌خواست پشتکار و تلاش مصطفی را مورد اشاره قرار دهد می‌گفت: مصطفی واقعا آدم قدبلندی بود؛ چندین خاصیت داشت که به اعتقاد من خیلی از افراد شاید دو یا سه تا از این خاصیت‌ها را بیشتر نداشته باشند و تقریبا این خاصیت‌ها را در کنار هم هیچ کس با هم ندارد.
مصطفی جسور بود، شجاع بود، باهوش بود، باسواد بود و با ایمان بود. شاید من همه این صفات را داشته باشم اما مثل مصطفی با ایمان نیستم
مصطفی را هیچ وقت تهدید نکرده بودند؛ در حالی که خیلی‌های دیگر بودند و هستند که تهدید می‌شوند
مصطفی از خیلی از همکارانش یک سر و گردن بالاتر بود.
*کار سازمان انرژی اتمی برای مصطفی خیلی مهم بود
"مصطفی اگر می‌خواست یک کار پیش برود به هر طریقی می‌نشست و نقشه می‌کشید؛ کار سازمان برای مصطفی خیلی مهم بود و همیشه می خواست که کار سازمان پیش برود."

*شرط مصطفی برای ازدواج با همسرش/عموی شهیدش برای او اسطوره بود

این دوست شهید احمدی روشن گفت: یکی از دوستان نقل می‌کرد که شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بوده که اگر یک روز ازدواج کردیم و من خواستم به لبنان بروم و شهید شوم حق نداری جلوی من را بگیری. مصطفی یک عموی شهید داشت که برای مصطفی اسطوره بود.
 
*همیشه به مصطفی می‌گفتم قدر تو را نمی‌دانند

"خط و ربط سیاسی ما کاملا متفاوت بود و همیشه با هم سر این موضوع‌ها دعوا داشتیم؛ اما مصطفی با وجود اینکه برای روی کار آمدن دولت نهم تلاش کرده بود بعد از انتخابات مثل بعضی‌ها پست و مقام نگرفت. من همیشه به مصطفی می‌گفتم قدر تو را نمی‌دانند چرا که واقعا فاصله مصطفی با بقیه زیاد بود. یعنی اصلا ملاحظه کاری نمی‌کرد. خیلی کارهایش حساب و کتاب داشت."
 
*بیت‌المال برای مصطفی خیلی مهم بود/حق‌الناس برایش مهم تر بود

"از آن روز که به یاد دارم مصطفی همیشه رشد می‌کرد و دلیل این مسئله آن بود که تا آنجا که می‌توانست مبارزه می‌کرد و برای پیشبرد اهدافش می‌جنگید و هیچ وقت عقب‌نشینی نمی کرد. مصطفی می‌گفت باید تا آنجا که می‌شود صرفه‌جویی کرد؛ بیت‌المال برای مصطفی خیلی مهم بود اما بیش از بیت‌المال حق‌الناس برایش مهم بود. مصطفی می‌گفت که نباید مدیون کسی باشد. برخی از مدیران دولتی برای پیشرفت خود حق مردم را نمی‌دهند ولی مصطفی هرگز این کار را نمی‌کرد و همیشه می‌خواست حق مردم را بدهد. مصطفی وقتی می‌دید حق با کسی است یک لحظه هم غفلت نمی‌کرد. مصطفی برای همه ما مثل یک کوه بود. مصطفی واقعا جنگجو بود و وقتی می‌خواست هدفش را به سرانجام برساند هیچ چیز جلودارش نبود."

*پشت تمام افکار مصطفی منطق وجود داشت

به گفته این دوست شهید احمدی روشن، مصطفی این طور نبود که کورکورانه یک مسئله‌ای را قبول کند. مثلا اگر به ولایت فقیه اعتقاد داشت اعتقادش روی تفکر بود و همواره در حال استدلال برای مسائل بود. مصطفی همیشه با اعتقاد پیش می‌رفت و برای پیشرفت شغلی مسائل را مثل بعضی‌ها مطرح نمی‌کرد و آگاهانه نسبت به این مسائل اعتقاد داشت. مصطفی برای کارهایش فکر می‌کرد و پشت فکرش منطق داشت. وقتی هم که من با مصطفی حرف می‌زدم مصطفی حرف‌هایم را کاملا گوش می‌کرد و بعد رد یا تائید می‌کرد.

*مصطفی همیشه به فکر نابودی آمریکا و اسرائیل بود

"خیلی به مصطفی اصرار کردم از سازمان بیرون بیاید. می‌دانستیم که بالاخره یک بلایی سر مصطفی می‌آ‌ورند ولی فکر مصطفی چیز دیگری بود و همیشه می‌گفت باید کاری کنیم که آمریکا و اسرائیل نابود شوند. می‌گفت اگر ما نباشیم چه کسی این کار را انجام دهد؟ مصطفی ارزش خودش را خوب می‌دانست.
مصطفی خیلی به پدر و مادرش علاقه داشت و همیشه می‌گفت دوست دارد آنقدر کار کند که پدرش دیگر کار نکند؛ پدر مصطفی یک راننده مینی‌بوس بود یعنی از فقیرترین اقشار جامعه."

*مصطفی در کودکی در مینی بوس پدرش شاگردی می کرد

این دوست شهید مصطفی احمدی روشن ادامه داد: زمانی که مصطفی کوچک بود می‌گفت کنار پدرش شاگردی می‌کرده. مصطفی می‌گفت مادرش همه چیز او است. مصطفی الان به آن آرزویی که داشت رسیده است. مصطفی خار چشم دشمنان بود؛ من به مصطفی می‌گفتم که از این کار بیرون بیاید. چرا که همه چیز را می‌دانستیم. حتی یک بار پیشنهاد معاون استانداری به وی داده بودند و این مربوط به زمانی بود که یک کارشناس معمولی بود و هنوز مدیر نشده بود.

*
مصطفی جزء 5-6 نفری بود که اولین بار غنی‌سازی را انجام دادند

"مصطفی جزء 5-6 نفری بود که اولین بار توانسته بودند غنی‌سازی را انجام دهند ولی اسمش برای جایزه‌ای که ریاست جمهوری داد نرفت."

*مصطفی می خواست پست بگیرد تا کار انجام دهد

"مصطفی کاری که فکر می‌کرد درست است انجام می‌داد؛ هیچ کس نیست بگوید مقام را دوست ندارد؛ مصطفی هم دوست داشت پست بگیرد ولی پست را برای این می‌خواست که کار انجام دهد؛ البته مصطفی به خاطر پست و مقام حاضر نبود با هیچ کس ببندد."

*اگر مصطفی در یک تصادف کشته می شد خیلی غصه می‌خوردم

مصطفی با آقای عباسی همکار بود؛ آقای عباسی آن خاطره‌ای که به او سوء قصد کرده بودند را برایش تعریف کرده بود و می‌خواست مصطفی حواسش باشد. آقای عباسی به مصطفی گفته بود وقتی بمب را به در ماشینش چسباندند از قبل آن موتورسوار را کنترل می‌کرد. ابتدا با خودش می‌گوید بروم و موتورسوار را بگیرم یا اینکه مواظب بمب باشم و در نهایت در را باز می‌کند و از ماشین بیرون می‌آید و در دیگر ماشین را هم باز می‌کند و خانمش را بیرون می‌آورد. مصطفی هم همیشه می‌گفت اگر روزی اتفاقی افتاد باید حواسش باشد. اگر مصطفی در یک تصادف کشته می شد خیلی غصه می‌خوردم ولی واقعا به آرزویش رسید.

مصطفی با وجود اینکه از خطرات کارش مطلع بود همیشه می‌خندید و هیچ وقت غم به دلش راه نمی‌داد و همیشه می‌گفت: "ترسو مرد"
 
مصطفی به آرزوی قلبی خودش رسید؛ مصطفی از قبل می‌دانست که شهید می‌شود.

یادش گرامی و راهرش پررهروباد
این مطلب را توسط ایملی از دوست عزیزم خ.صفوی دریافت نموده ام. با تشکر از ایشان
 

آيا اوباما در موضع‌گيري جنگي عليه ايران جدي است؟

پايگاه اينترنتي «وال استريت ژورنال» 5 مارس 2012 (15اسفند) در مقاله‌اي به تهديدات اوباما عليه ايران پرداخت و نوشت: تغيير لحن اوباما در قبال ايران در يک هفته گذشته چشمگير و جدي بوده است. حال پرسش اين است که آيا اسرائيل و به‌ويژه ايران حرف‌ها و تهديدات اوباما را جدي خواهند گرفت. اين در حالي است که باراک اوباما از زمان به قدرت رسيدن تلاش کرده، ايران را به سر ميز مذاکره بکشاند. روز يکشنبه آقاي اوباما در آغاز نشست سالانه آيپک (کميته آمريکايي امور عمومي اسرائيل) سخنان جدي و تندي عليه ايران گفت که حاضران را شگفت‌زده کرد. سخنراني او، پس از مصاحبه هفته گذشته وي با نشريه آتلانتيک صورت گرفت که در آن، ايران هسته‌اي را غيرقابل پذيرش خوانده بود. او به «بخش نظامي» سياست‌هاي آمريکا اشاره کرد و گفت: «تصور مي‌کنم دولت اسرائيل تشخيص دهد که من به عنوان رئيس جمهور آمريکا بلوف نمي‌زنم.»
   در ادامه مقاله آمده است: همزمان با اين موارد، نتانياهو امروز (دوشنبه) در حالي با اوباما ديدار مي‌کند که خطر حمله اسرائيل به ايران بسيار جدي شده است. محاسبات نظامي اسرائيل در قبال ايران به‌شدت تحت تأثير اين درک است که برنامه هسته‌اي ايران به‌زودي وارد «مرحله مصونيت» مي‌شود و بنابراين حمله غيرهسته‌اي اسرائيل نيز به‌طور مؤثر نخواهد توانست به آن آسيب بزند؛ اما وحشت اسرائيل از اين مسئله نيز ناشي مي‌شود که دولت اوباما حتي در صورت عدم کارآمدي ديپلماسي، تحريم و عمليات‌هاي پنهان، آماده به کارگيري گزينه نظامي نخواهد بود. در عين حال، باوجود امضاي قانون تحريم‌هاي ايران با بي‌ميلي، از طريق دستياران خود تلاش مي‌کند قانون حذف ايران از تبادلات اقتصادي موسوم به کنسرسيوم بانکي سويفت را لغو کند.
   در پايان مقاله آمده است: در مورد حملات نظامي نيز مقامات دولتي ارشد آمريکا بارها طوري رفتار کرده‌اند که گويي اولويت مهم آن‌ها به‌جاي توقف برنامه تسليحاتي ايران، بازداشتن اسرائيل از حمله يکجانبه است. آقاي اوباما به نشريه آتلانتيک گفت: «آيا مي‌خواهيم ايران خود را به عنوان قرباني نشان دهد؟...» در صورتي که تصور اوباما اين باشد که حمله اسرائيل تأثيرگذاري اندکي دارد و پيامدهاي غيرقابل پيش‌بيني‌تري در مقايسه با حمله آمريکا در پي خواهد داشت، درست است، مي‌توان گفت حق با اوباماست. اسرائيلي‌ها منابع نظامي مشابه آمريکا در اختيار ندارند. مسئله پيش روي آقاي نتانياهو و رهبران اسرائيل بايد اين باشد که آيا آقاي اوباما آنچه را که مي‌گويد، باور دارد؟ تمام آنچه اسرائيلي‌ها مي‌دانند، اين است که آمريکا در سال انتخابات قرار دارد و آقاي اوباما ظاهراً در حال حاضر تلاش مي‌کند چهره‌اي طرفدار اسرائيل به خود بگيرد. اساساً وقتي اوباما به عنوان رئيس‌جمهور مي‌گويد بلوف نمي‌زنم، بايد صحت آن را به اثبات رساند.     
   اخبار و تحليل‌ها: مطلب اين پايگاه اينترنتي طرفدار رژيم صهيونيستي تند و باشدت شروع شد؛ ‌اما واقعيات موضوع، آن راواداشت تا در بخش‌هاي پاياني لحنش تغيير یابد و اعتراف کند حمله به ايران، موانع جدي دارد و چون تهديد اوباما را جدي نيافته، او را تشويق و ترغيب به اثبات کرده حال آنکه مسئله اصلي اين روزهاي اوباما انتخابات است که جنگ در نقطه مقابل آن قرار دارد.
منبع:http://www.basirat.ir/

ياوه‌هايي براي تسلي خود و هواداران!

جريان فتنه که در انتخابات اخير مجلس نتوانست ادعاي نخ‌نماشده تقلب را دوباره مطرح کند، اکنون همسو با منافع غرب براي کم‌رنگ جلوه دادن مشارکت شکوهمند مردم در انتخابات 12 اسفند، دروغ‌هايي را شايع مي‌کند تا باوجود واضح بودن عدم مطابقت آن‌ها با واقع، صرفاً خاطر هواداران اندک خود را تسلي دهد.
«دويچه وله» در همين‌باره اعلام کرد: «اردشير اميرارجمند» و «اسماعيل گرامي‌مقدم»، مشاوران موسوي و کروبي، در گفت‌وگو با اين رسانه، آمار رسمي وزارت کشور ايران درباره مشارکت بيش از 64 درصدي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را رد کردند.
   وب‌سايت دويچه وله افزود: اردشير اميرارجمند درباره ارزيابي خود از مشارکت مردم در انتخابات مجلس مي‌گويد: «طبق اطلاعاتي که ما داريم، ميزان مشارکت از دفعات قبل بسيار پايين‌تر بوده و در شهرهاي بزرگ نيز مشارکت خيلي پايين‌تر از دفعات قبل بوده است[!]... البته از قبل کاملاً قابل پيش‌بيني بود. باقي مسائل هم نوعي صحنه‌آرايي تبليغاتي است که به همت صداوسيما، طبق معمول، اتفاق مي‌افتد و به‌نظر مي‌رسد در مورد بعضي ديگر از مسائل انتخابات هم قبلاً تصميم‌گيري شده و فقط اعلام نتيجه مي‌شود.»!

منبع:http://www.basirat.ir/

باباجان سبز مُرد، اصلاحات را دريابيد!

 سيدمحمد خاتمي پس از شرکت مخفيانه در انتخابات مجلس نهم، در جلسه‌اي که با برخي مشاوران و نزديکان خود داشته، به‌شدت از عملکرد اصلاح‌طلبان انتقاد کرده است. خاتمي گفت: «مشکلات ما از اين مشاورين عزيز است، چرا من بايد جواب نتيجه راهنمايي‌هاي شما را بدهم، مدام هزينه داده‌ام، با فشار شما عدم شرکت در انتخابات را مطرح کردم، آقايان در زندان و بيرون مرزها ما را تا تحريم پيش بردند، مرا به سازش‌کاري متهم کردند، چه مي‌خواستيد بکنيد که نکرديد؟ بعد مي‌گويند برو يواشکي رأي بده، حالا فحش مي‌دهيد!»
   وي افزود: «اگر دو تا از اين پيرمردها و پيرزن‌ها که رفتند رأي دادند، مشاور ما باشند والله بهتر است. ما با چه سازي بايد بسازيم، خدا عالم است. مثال ما مانند روي اره نشستن است نه راه پيش داريم نه راه پس!»
   خاتمي در ادامه اين جلسه با انتقاد از ديگر سران فتنه 88 اظهار داشت: «موسوي و کروبي با ما چه کردند؟ تا کجا بايد به‌خاطر آن‌ها هزينه بدهيم؟ دوستان بنشينند فکر اساسي کنيم، ديديد در اين انتخابات هم برآورد درست نداشتيم و به خطا رفتيم، باباجان، سبز مرد، اصلاحات را دريابيد!»
   وي در پايان گفت: «چاره‌اي جز برگشت نداريم، رأي بهتر است يا برويم بگوييم... غلط کرديم. مردم، نظامي را که پايش خون دادند ول نمي‌کنند و به دوستان لس‌آنجلسي و ما بچسبند. مرا مجبور نکنيد باز حرف‌هاي نخ‌نماشده بزنم.»

منبع: http://www.basirat.ir/

پيام ملت در رفتار انتخاباتي 12 اسفند

حماسه بزرگ ملت و حضور بيش از 30 ميليون واجدان شرايط در پاي صندوق هاي رأي در حالي كه نظام سلطه فشارهاي همه جانبه نظامي، اقتصادي و تبليغاتي خود را براي كاستن از مشاركت سياسي ملت به كار برده و ايادي آن نيز انتخابات را تحريم كرده بودند، رفتار معناداري است كه براي فهم آن بايد عينك بدبيني و كج انديشي را كنار زد و صادقانه به نظاره و انديشه نشست. در نگاهي بي طرفانه به رفتار سياسي ملت ايران در اين دوره از انتخابات مي توان رفتار سياسي ملت را حاوي اين پيام ها دانست:

اول اينكه، حضور گسترده و قابل توجه واجدان شرايط رأي در اين انتخابات نشان داد نظام جمهوري اسلامي همچنان از حمايت اكثريت ملت برخوردار بوده و شالوده محكمي داشته و به شجره طيبه اي مبدل شده كه ريشه در قلوب ملت ايران زمين دارد. به واقع مردم كليت نظام سياسي را پذيرفته و خواهان رشد و پيشرفت كشور در اين چارچوب هستند.

دوم اينكه، اين انتخابات نشان داد هرچه فشار دشمنان نظام اسلامي بيشتر شود، حضور آحاد ملت هم بيشتر خواهد شد. اين انتخابات نشان داد ضدانقلاب خارج نشين درك درستي از شرايط داخلي نداشته و حربه تحريم آنها نه تنها كارساز نيست، بلكه سبب مشاركت بيشتر آنها نسبت به دو دوره قبلي مجلس هم شد. در حالي كه آمار ثبت شده ميزان مشاركت را در انتخابات دوره هفتم و هشتم مجلس حدود 51 نشان مي داد، افزايش تقريباً 14 درصدي آرا در اين دوره حكايت از آن دارد كه تحريم انتخابات، تحريم اقتصادي و تهديد نظامي انگيزه ملت براي حضور در پاي صندوق هاي رأي را بيشتر كرده است.

سومين پيام انتخابات براي جريان هاي سياسي است كه با نظام و مردم برخورد صادقانه نداشتند و رفتار و مواضع شان دشمن را خوشحال مي كرد، آنها بايد بدانند اگر در مسير ساختارشكني و هم پيماني با بيگانگان قدم برداشته و منافع جناحي را بر منافع ملي مقدم بدانند و حاضر به تمكين به قانون نباشند، راهي جز انزوا و انفعال نداشته و ملت آنان را به سادگي طرد كرده و به فراموشي خواهد سپرد.

چهارمين پيام ملت را مي توان خطاب به جريان هاي اصولگرا دانست، مبني بر آنكه خواهان كارآمدي، اعتدال، تلاش براي همگرايي و پرهيز از اختلاف هستند. امروز ملت اصولگرايي را در ساده زيستي، صداقت، آرمان خواهي و واقع گرايي دانسته و به همين خاطر به فردي چون دكتر غلامعلي حدادعادل بيشترين رأي را مي دهند كه با شاخصه هاي مذكور بيش از ديگران قرابت دارد و لذا تا زماني كه اصولگرايان به آرمان هاي اصولگرايي پايبند باشند، همچنان انتخاب اول ملت ايران خواهند بود.

پنجمين پيام ملت براي رهبر معظم انقلاب اسلامي است كه اي رهبر و آقا و سيد ما! تا آخرين قطره خون خود در دفاع از راهي كه با تو آغاز كرده ايم و بر سر پيماني كه با تو بسته ايم استوار خواهيم ماند و نخواهيم گذاشت كه تاريخ تكرار شده و امام عدالتخواه زمانه مظلوم و تنها بماند.

منبع: http://www.basirat.ir/

10 خرابکار انتخاباتی بازداشت شدند

رئیس کمیته امنیتی، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران گفت: تا کنون ده نفر از خراب‌کارانی که از خارج از کشور به استان تهران وارد شده‌اند، دستگیر کرده‌ایم و اکنون در بازداشگاه هستند.

 

محمدتقی باقری رئیس کمیته امنیتی انتظامی ستاد انتخابات استان تهران در نشست خبری با بیان اینکه 12اسفندماه روز حماسه تاریخی دیگری برای ملت ایران اسلامی اظهار داشت: قطعاً مردم ایران این نماد ملی را با موفق و سربلندی پشت سر می‌گذارند.رئیس کمیته امنیتی‌، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران یادآور شد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگویی برای کشورهای این منطقه که در بیداری اسلامی نقش داشته‌اند، به شمار می‌روند.وی بر همین اساس به کمیته امنیتی انتظامی ستاد انتخابات استان تهران اشاره کرد که قبل از تشکیل ستاد انتخابات فعالیت خود را شروع کرده‌ است و گفت: به دلیل اینکه این کمیته پیش‌بینی، پیشگیری و مقابله در دستور خود قرار داده است، کار خود را قبل از تشکیل کمیته ستاد انتخابات آغاز کرد.باقری با تأکید بر اینکه در مرحله پیش‌بینی کمیته امنیتی انظامی و دستگاه‌های امنیتی طرح و برنامه خود را مطرح می‌کردند، افزود: این برنامه‌ها در کمیته امنیتی انتظامی ستاد انتخابات تجزیه و تحلیل می‌شد.رئیس کمیته امنیتی، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران با تأکید بر اینکه این کمیته زیرمجموعه ستاد شورای تأمین استان است، اظهار داشت: کمیته امنیتی انتظامی کار خود را با جدیت آغاز کرد و طبق آخرین اطلاعات تمام شهرستان‌ها وضعیف امنیتی مناسبی دارند و مسائل مختلف را پیگیری و رصد می‌کنند.وی با تأکید بر اینکه تمام تهدیدات دشمن و تبلیغات سوء آنها با برنامه‌های خوب و پیشگیری‌های مناسب خنثی شد افزود: طبق گزارشات رسیده از ساعت 5صبح امروز تاکنون وضعیت همه شعبه‌ها خوب بوده و مشکلی وجود ندارد و امیدواریم این روند تا پایان رأی‌گیری ادامه داشته باشد.باقری بر همین اساس تعداد محافظین شعب اخذ رأی را به میانگین سه نفر عنوان کرد و افزود: با توجه به حساسیت‌ها و الزام‌هایی که در برخی از شعب استان وجود دارد، پیش‌بینی ‌های خاص امنیتی صورت گرفته و ممکن است نیروهای مجرب‌تر و زیادتری به کار گرفته شوند و این اقدام نیز صورت گرفته‌ است.رئیس کمیته امنیتی، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران با تأکید بر اینکه جلسات بسیاری به صورت روزانه در ستاد انتخابات برگزار شده است، افزود: البته جلسات رسمی کمیته یک روز در میان بوده و با تبادل اطلاعات لحظه به لحظه با مسئولان امنیتی این ارتباطات صورت گرفته و منقطع نمی‌شد.وی با بیان اینکه در شعباتی که ازدحام بوده یا سوابقی در گذشته وجود داشته، نیروها بیشتر شده‌اند و افراد مجرب‌تر به کار گرفته شده‌ است، یادآور شد: البته ما اعتقادی به امنیتی کردن شعبه‌های اخذ رأی نداریم.باقری با تأکید بر اینکه ما پیش‌بینی‌های لازم را برای تهدیدات متصور انجام داده‌ایم، گفت: کمیته امنیتی انتظامی نسبت به سایر کمیته‌ها در بحث انتخابات پیشروتر از سایر کمیته‌ها بوده است.رئیس کمیته امنیتی، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران بر همین اساس به تهدیدات دشمن همچون بمب‌گذاری و تهدیدات تروریستی اشاره و خاطرنشان کرد: تمام افرادی که با عوامل خارجی در ارتباط بوده‌اند، از طریق ارتباطات مجازی شناسایی شده‌اند؛ تاکنون ده نفر از کسانی که از خارج کشور به استان تهران وارد شده‌اند، دستگیر شده و در بازداشگاه هستند.وی در خاتمه گفت: بیش از 15هزار نیرو برای محافظت از صندوق‌ها در شعبات اخذ رأی وجود دارند؛ چشم همه مردم دنیا به انتخابات استان تهران است و حساسیت مسئولان امنیتی استان تهران چندین برابر استان‌های دیگر است.

منبع: www.basirat.ir

فشارها از حرف تا عمل

از زماني كه قطعنامه 1737 عليه ايران صادر شد، عمليات رواني گسترده اي نيز به دنبال آن با مديريت غرب و بويژه آمريكا جهت اثرگذاري قطعنامه مزبور براه انداخته شد.

يكي از تكه هاي پازل عمليات رواني آمريكا و غرب در حوزه اقتصادي و بزرگنمايي تبعات قطعنامه مي باشد. اين حركت رواني گسترده آمريكا از آن جهت است كه قطعنامه 1737 را ضعيف دانسته و معتقدند محتواي قطعنامه 1737 تاثير تعيين كننده اي بر رفتار ايران نخواهد گذاشت. چنانچه جان بولتون در مصاحبه با فاكس نيوز تصريح كرد:«قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران بسيار ضعيف است . ابزارهاي ديپلماتيك كه رئيس جمهور آمريكا براي متوقف كردن برنامه هاي هسته اي ايران انتخاب كرده ممكن نيست به نتيجه مورد انتظار دست يابد.»

آمريكا براي پوشش دادن ضعف هاي قطعنامه فشارهاي بيشتري بر اروپا در جهت توسعه تحريم‌هاي اقتصادي و مالي ايران وارد كرده است. نشست وزراي خارجه اتحاديه اروپا در بروكسل و اعلام اين كه آنها توافق كرده اند تا تحريم هاي وضع شده از سوي شوراي امنيت عليه ايران را به طور كامل و بدون تاخير به اجرا در آورند ، بخشي از فشارهاي آمريكا محسوب مي شود.

نكته قابل توجه اين كه عمليات رواني آمريكا بر بخشي از مطبوعات داخلي و شخصيت هاي سياسي نيز تاثير گذاشته و با ابراز نگراني از وضعيت موجود، آنرا بسيار خطرناك و تهديد آميز توصيف كرده اند. سئوال اساسي اين است كه موقعيت اقتصادي اروپا با ايران چگونه است و قطعنامه 1737 تا چه ميزان مي تواند تاثيرگذار بر مناسبات اقتصادي ايران و اروپا باشد؟ و آيا اتحاديه اروپاعملا مي تواند ايران را ناديده بگيرد؟

 ميزان تبادلات اقتصادي

1- اتحاديه اروپا با ارائه گزارش مفصلي حجم كل مبادلات تجاري ايران با اين اتحاديه در سال 2005 را 254/24 ميليارد يورو اعلام و جمهوري اسلامي ايران را به عنوان بيست و چهارمين شريك تجاري اين اتحاديه در سال 2005 معرفي نمود.

علاوه بر مراودات تجاري ، وابستگي اروپا به انرژي ايران نيز قابل توجه است. بر اساس گزارش موسسه تحقيقات كنگره آمريكا بازار نفت ، با از دست دادن نفت ايران فلج خواهد شد. اين موسسه جزئيات صادرات نفت ايران را چنين اعلام كرد: 4 درصد به چين، 7 درصد به فرانسه،14 درصد به بلژيك ، 11 درصد به ايتاليا ، 22 درصد به يونان ، 9 درصد به كره جنوبي، 22 درصد به تركيه و ...

اسپانيا بر اساس چينن وابستگي هشدار داد كه «اتحاديه اروپا در يك موقعيت بسيار حساس قرار گرفته است چون ايران يكي از اصلي‌ترين تأمين كنندگان انرژي نفت و گاز اروپاست و ما در وضعيت مشابه آمريكا نيستيم كه سالها است تجارت نفت با ايران ندارد. ما يك وابستگي شديد به نفت ايران داريم و در نتيجه نسبت به تحريم‌ها حساس‌تر هستيم.»

بنابر اين با توجه به موقعيت ايران در شبكه اقتصادي و مالي اروپا، سياست هاي تحريمي در اين خصوص بسيار دشوار و در صورت اجرا دوام زيادي نخواهد آورد. به همين جهت اروپايي‌ها در برابر درخواست هاي آمريكا در خصوص توسعه تحريم‌هاي مندرج در قطعنامه 1737 واكنش نشان داده و اعلام كردند:

«از نظر حقوقي تحميل تحريم بر مؤسسات و شخصيت‌هايي كه صريحا در قطعنامه شوراي امنيت به نام آنها اشاره نشده كاري دشوار است.» به همين ترتيب ، گروه 7 كشورهاي صنعتي از درخواست آمريكا براي تحريم بانكي ايران مخالفت كردند.

چنين واكنش هايي نشان مي دهد كه ادعاي برخي از افراد در داخل مبني بر اين كه كميته تحريم كه بر اساس قطعنامه 1737 در شوراي امنيت تشكيل شده مي تواند موضوعات تحريمي جديدي را افزايش دهد، نادرست است و بسادگي چنين اتفاقي نخواهد افتاد. در اين خصوص مواضعي كه روس ها و چيني ها در خصوص تداوم همكاريهاي اقتصادي خود با تهران گرفتند نيز آشكار كننده نادرستي تحليل برخي از شخيصت هاي سياسي داخل كشور است.

 2- تجربه روابط اروپا و ايران طي 28 سال انقلاب نيز نشان مي دهد كه اروپا نمي تواند دنبال روي مستمر سياست هاي آمريكا باشد . چند مقطع از فراز و نشيب مناسبات اروپا وايران مثال زدني است.

 اول؛ پس از جنگ تحميلي اروپايي ها با فتواي قتل سلمان رشدي از سوي امام راحل تمام سفراي خود را از ايران فراخواندند و مناسبات خود را با ايران معلق ساختند اما ديري نپاييد كه درخواست بازگشت سفراي خود به تهران را كردند.

 دوم؛ زماني كه آقاي هاشمي رفسنجاني در واكنش به ترور اسحاق رابين نخست وزير رژيم صهيونيستي گفته بود كه تير غيبي او را به هلاكت رساند، اروپايي ها واكنش نشان داده و طي اقدامي سفراي خود را از ايران فراخوانده و روابط خود را با ايران قطع كردند. اين مساله نيز طولي نكشيد كه اتحاديه اروپا سفراي خود را به ايران برگرداند.

 سوم؛ اروپايي ها بخاطر اخراج سفير آلمان، سفراي خود را از ايران فراخواندند و بار ديگر مناسبات خود را با ايران معلق كردند. كشورهاي اروپايي پس از مدت كوتاهي به بهانه انتخابات دوم خرداد 1376 خواهان بازگشت سفراي خود به تهران شدند اما جمهوري اسلامي ايران براي اين بازگشت شرطي گذاشت و با تحقق آن روابط دوطرف برقرار گرديد.

نكته اساسي فراز و نشيب روابط ديپلماتيك اروپا و ايران در اين است كه كشورهاي اروپايي نمي‌توانند جمهوري اسلامي ايران را ناديده بگيرند.

 زيرا ايران كشور بزرگي است و داراي موقعيت هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي و ديپلماتيك بالايي مي باشد. چنين شرايط و موقعيتي قابل انزوا و محصور سازي نيست . مبارزه با كشورهايي مانند ايران ، هيچوقت مبارزه برد-باخت نخواهد بود بلكه ضربه زنندگان به ايران خود نيز آسيب خواهند ديد. به تعبير فني آن، مبارزه باخت-باخت خواهد بود. اين فرايند همان عاملي است كه همواره اروپايي ها را پس از يك دوره كوتاه قطع روابط به تجديد مناسبات با ايران وادار ساخته است. نكته ديگري كه در اينجا حائز اهميت است اين است كه عده اي در داخل همواره تهديدات بيروني را بسيار بزرگ و هيولايي مي بينند و در سايه چنين تصويري ايران اسلامي را بسيار ضعيف و آسيب پذير و بدون كمترين شاخص قدرت ارزيابي مي كنند. در حالي كه در صورت تكيه بر  توانمنديهاو فرصت‌هاي ايران مي توان راه حلهاي عزتمندانه در برابر فشارها پيشنهاد داد.

 3- چشم انداز روابط اقتصادي ايران با كشورهاي اروپايي نشان ميدهد كه قطعنامه 1737 قادر به تاثير در حوزه هاي خارج از فناوري هسته اي نيست . اساسا قرداردهايي كه در شرايط فشار سياسي عليه ايران با جمهوري اسلامي منعقد مي شود، بيانگر اين پيام است كه اروپايي ها حاضر نيستند محمل سرمايه گذاري هاي خود را از ايران بي ثبات سازند. به عنوان نمونه پس از قطعنامه 1737 آمريكايي‌ها كشورهاي اروپايي را تحت فشار قرار دادند تا تحريم هايي فراتر از قطعنامه 1737 عليه ايران وضع كنند، اما با واكنش منفي اين كشورها مواجه شدند . جالب اينكه همزمان با فشارهاي گسترده‌ آمريكا كمپاني نفتي دولتي اسپانيا «ريسول» به همراه كمپاني هلندي-انگليسي «شل» پيش قراردادي به مبلغ 3/4 ميليارد دلار با شركت ملي نفت ايران به امضا رساندند.

منبع:http://www.basirat.ir/

بهره‌برداري آمريكا از منافقين قبل از فروپاشي

بعد از پايان ضرب الاجل دولت عراق بر خروج گروهك تروريستي منافقين از عراق،  رايزني‌ها توسط برخي از كشورهاي اروپايي و آمريكا مبني بر حذف برخي از محدوديت‌هاي مالي اين گروهك آغاز شده است. در اين ميان راي دادگاه لوگزامبورگ در خصوص آزادسازي دارايي‌هاي مسدود شده منافقين قابل توجه بود، بعد از آن مصوبه كنگره آمريكا در برداشتن محدوديت‌هاي مالي از منافقين با پاسخ منفي دادگاه عالي آمريكا مواجه شد.

بعد از شكست رژيم ديكتاتور صدام بستر خوش خدمتي منافقين به اجنبي‌ها هم محدود گشت، تا اينكه سياست‌هاي آمريكا در عراق با چالش جدي مواجه شد، از طرفي رويكرد آمريكا هم تا حد زيادي دستخوش تغييرات اساسي شد. اين بار آمريكا براي فائق آمدن بر برخي از مشكلات پيش‌رو در عراق بصورت محرمانه دست به دامن منافقين شد تا مفري هر چند جزيي براي خويش بيايد. دامنه بهره‌كشي آمريكا از منافقين از چند زوايه قابل تامل و بررسي است.

 1- جاسوسي؛ منافقين بزرگترين و سازمان‌يافته‌ترين گروه اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران هستند كه طبق آمارها حدود شش تا ده هزار عضو و حامي دارند، با توجه به اينكه آمريكا هيچگونه شبكه اطلاعاتي در داخل ايران ندارد ، حمايت از منافقين مي‌تواند براي دولت آمريكا به منزله راهي آسان و سريع در گماردن جاسوساني از اين گروه در داخل ايران و كسب اطلاعات مربوط به فعاليتهاي هسته‌اي ايران باشد. همانطور كه در سال 2002 با افشاي برنامه‌هاي هسته‌اي ايران در نطنز و اراك ثابت كردند توانايي بالايي براي جمع‌آوري اطلاعات و جاسوسي دارند.

ادعاهاي گروهك منافقين طي ماه‌هاي اخير در مورد تلاش ايران براي دستيابي به تسليحات هسته‌اي، از پوشش خبري گسترده‌اي برخوردار شده است و رسانه‌هاي مختلف پيرامون آن به بحث پرداخته‌اند. در حال حاضر حاميان منافقين در دولت آمريكا، از اين سازمان با نام « گزينه سوم»‌ياد مي‌كنند . پشتيباني آنها بر اين توهم غلط استوار است كه منافقين در داخل ايران از حمايت عمومي برخوردار هستند و از اين راه مي‌توانند در كنار گزينه‌هاي ديپلماسي و حمله نظامي به عنوان گزينه سوم مطرح شوند.

 2- استخدام اعضاي منافقين جهت پروژه‌هاي بي ثبات سازي؛ در خبرهاي متعددي آمده است كه ارتش آمريكا با استخدام اعضاي گروهك منافقين مستقر در كمپ اشرف در عراق آنها را براي اقدام عليه جمهوري اسلامي ايران آموزش مي‌دهد. يك مقام آمريكايي  در گزارشي گفته است: از آنجاييكه بر اساس قوانين پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) استخدام اين افراد غير قانوني است، آنها براي آموزش به اسراييل فرستاده مي‌شوند. با اينكه آمريكا از سال76 منافقين را در فهرست سازمان‌هاي تروريستي خود قرار داده است اما براي رسيدن به اهداف مورد نظرش عليه ايران بهره‌برداري‌هاي ويژه‌اي از منافقين در فواصل زماني مختلف بوده است.

 3- بهره‌برداري ابزاري در ناامن سازي عراق؛ با توجه به پايان ضرب‌الاجل دولت عراق، گروهك تروريستي منافقين هنوز خاك عراق را ترك نكرده‌اند. برخي از گزارشها از تلاش اشغالگران براي تحميل اعضاي اين گروه تروريستي بعنوان پناهنده به دولت عراق حكايت دارد. اين در حالي است كه مشاور امنيتي نخست وزير عراق در مصاحبه‌اي با تلويزيون الفرات از همپيماني اين گروهك با عناصر القاعده خبر داده است. به گفته مشاور امنيتي ، منافقين همچنين از طريق برخي از سياستمداران و نمايندگان پارلمان براي كارشكني در دولت تلاش مي‌كنند. استاندارد دياله عراق هم در مصاحبه‌اي تلويزيوني گفته است سازمان منافقين از گروههاي تروريستي پشتيباني مي‌كند. از اين رو ايجاد ناامني و ناكارآمد جلوه دادن دولت شيعي عراق كه روابط دوستانه و خوبي با ايران دارد، يكي از خواسته‌هاي آمريكاست كه از مجاري منافقين پي‌گيري و عملياتي مي‌شود.

 4- استفاده از منافقين در ترور و ربايش ايرانيان؛ با توجه به سياست جديد آمريكا مبني بر ربايش و دستگيري ايرانيان در عراق به احتمال قوي يكي از روشهاي عملي كردن اين دستور از طريق منافقين پيگيري و اجرايي خواهد شد.

 5- قرابت منافقين با رژيم صهيونيستي؛  يكي از سياست‌هاي ديگر آمريكا نزديكي منافقين به رژيم صهيونيستي است. رژيم صهيونيستي علاوه بر ايجاد نوعي همگرايي در پرونده هسته‌اي با منافقين از ظرفيت‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي آنها به نفع خويش بهره‌برداري مي‌نمايد. در همين رابطه پايگاه خبري «النهرين نت» به نقل از مطبوعات نروژي نوشت:«مريم رجوي از سران گروهك منافقين در سفرش به «اسلو» در دو مرحله با ديپلماتهاي رژيم صهيونيستي ديدار كرده است و در خصوص موضوع هسته‌اي ايران با همديگر گفتگو و تبادل نظر كرده‌اند.»

 6- ايجاد بي‌ثبات سازي ايران؛ هماهنگونه در استراتژي امنيت ملي آمريكا كه در 16 مارس 2006 منتشر شده آمده است:«جنگ را بايد به خانه دشمن كشاند تا او را به عقب‌نشيني وادار كنيم» آمريكا از تمام ظرفيت‌هاي ايراني مثل منافقين، خلق عرب، حزب منحله دمكرات، كومله و .. جهت نيل به اهداف مورد نظرش استفاده خواهد برد تا استراتژي فشار از بيرون و تغيير از درون را با كمترين هزينه اجرا كند.

رويهمرفته سياست آمريكا با منافقين همان سياست يك بام و دو هواست، از طرفي بهره‌برداري سياسي و امنيتي از منافقين مي‌كند و از جهتي هنوز از ليست سازمان‌هاي تروريستي آنرا حذف ننموده است. در حال حاضر دولتهاي اروپايي از همكاري آشكار با اين گروه تروريستي اكراه دارند و هنوز 51 عضو ارشد منافقين در فهرست تحت تعقيب پليس بين‌الملل (اينترپل) قرار دارد. با توجه به وضعيت منافقين در عراق كه نيمي از سكنه اردوگاه اشرف خواهان جدايي آغاز زندگي غير سياسي و غير سازماني در مكاني ديگر هستند، اين سازمان رو به انحلال و فروپاشي به پيش مي‌رود.

منبع: http://www.basirat.ir/

راه سعادت در كلام ولايت

چرا دشمنان نمی خواهند مردم در انتخابات شرکت چشمگیر داشته باشند
امام خامنه ای : دشمن می خواهد مردم را نسبت به آینده ی خودشان بدبین و نا امید کند ... دشمن می خواهد بگوید مردم ایران نسبت به مسئولینشان خوش بین نیستند و به آنها اعتماد ندارند  . دشمن می خواهد بگوید فاصله میان مردم و مسئولین به وجود آمده و این فاصله هر روز بیشتر میشود . این چیزها را دشمن دارد تفهیم میکند و سمپاشی میکند . دشمن میخواهد بذر تردید و شک و بی اعتمادی و بدبینی در جامعه بپاشد .27/8/68  

نظرتان در مورد افرادی که به نوعی مردم را نسبت به انتخابات نا امید می کنند چیست ؟
امام خامنه ای : هر کس مردم را نسبت به انتخابات بدبین کند یا آنها را از نتیجه انتخابات نا امید کند یا فضا را با شایعه پراکنی و تهمت زنی و درگیریهای دروغین ملتهب بکند و از آرایش بیرون بیاورد ، خیانت کرده است ، هرکس میخواهد باشد .
13/11/77

معمولآ در فصل انتخابات شایعه میشود که در این انتخابات تقلب میشود و یا اینکه این انتخابات صوری است . به نظر شما علت آن چیست ؟
امام خامنه ای : دشمن به همان اندازه ای که از اجتماع آراء در روز انتخابات ناراحت است ، به همان اندازه هم در صدد است که اگر این تجربه به وسیله ی ملت ایران با موفقیت انجام شد ، شیرینی انتخابات را به دهان مردم تلخ کند . از مدتی پیش دارند برای این قضیه برنامه ریزی میکنند . شایعه ی تقلب در انتخابات و صوری بودن آنرا مطرح کردند ، لطیفه و مثل درست کردند و در دهان مردم انداختند ، بعضی هم البته نا آگاهانه آنها را تکرار می کنند .
من باید عرض بکنم ، شایعه ی این که در انتخابات تقلب شده از طرف دشمن است .31/2/76


چه چیزهایی آفت یک انتخابات اسلامی است ؟
امام خامنه ای : دروغ ، اهانت ، دستگاه های یکدیگر را متهم کردن ، شایعه پراکنی ،افترا به رقیب ، تحریک عصبیت های گوناگون ، این ها هیچکدام با انتخابات اسلامی سازگار نیست .

15/5/82

چه نصیحتی برای آن دسته از افراد دارید که دائم در حال متشنج کردن فضای سیاسی جامعه هستند ؟
امام خامنه ای : من به این کسانی که همینطور یک گوشه نشسته اند و فضا را با تشنج سیاسی و با پر کردن از موهومات و شایعات خراب میکنند نصیحت میکنم که دست از جان مردم بردارند ، بگذارند مردم کار خودشان را بکنند .26/11/78


پیام حضرتعالی برای آن دسته از افرادی که ژست ملی گرایی و علاقه به کشور را میگیرند و از طرفی انتخابات را تحریم میکنند چیست ؟
امام خامنه ای : هرکس که می خواهد این کشور و این ملت عزیز ، سربلند و موفق باشد ، باید در صحنه های اجتماعی و سیاسی این کشور حضور داشته باشد ، که مظهر اعلای آن هم ، همین انتخابات است .
15/7/77

راه امام در کلام امام

لطفا در مورد نقش و اهمیت انتخابات توضیح دهید ؟
امام خمینی : گمان نمی کنم که نقش و اهمیت انتخابات و مجلس شورای اسلامی بر کسی پوشیده باشد . بحمدالله هرچه از عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامی ما می گذرد ، مردم مسلمان و متعهد کشورمان به اهمیت حضور و نقش تعیین کننده خود در تمامی صحنه های انقلاب آشناتر می شوند و راز دوام و بقا و استحکام قیام اللهی خود را بهتر کشف می نمایند .
صحیفه امام ج 20 ص ۱93
 
ما بارها شاهد تاکیدات حضرتعالی بر هوشیاری امت اسلامی خصوصآ جوانان در امر انتخابات بوده ایم . لطفا علت آنرا توضیح دهید ؟
امام خمینی : خوف آن دارم که تبلیغات برای اشخاصی که به اسلام و جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند و اعمال و گفتار آنان شاهد آن است و اکنون برای راه پیدا کردن به مجلس و برای کارشکنی و جنجال در محیط مقدس مجلس شورای اسلامی خود را هوادار اسلام و مسلمانان جا میزنند در قشری از ملت و جوانان پاکدل تاثیر کند و آراء مقدس خود را به کسانی دهند که به نفع اجانب با اسلام و جمهوری اسلامی مخالفت اساسی دارند .
صحیفه امام ج 12 ص 3
آیا خانم ها هم میتوانند در انتخابات نقشی داشته باشند ؟
امام خمینی : همانطوری که مرد ها فعالیت می کنند برای انتخابات ، خانم ها هم باید فعالیت بکنند ... سرنوشت ایران سرنوشت همه است .
صحیفه امام ج 18 ص 263
توصیه ی شما به روحانیت و مراجع عظام در امر انتخابات چیست !
امام خمینی : به جامعه محترم روحانیت خصوصآ مراجع معظم وصیت میکنم که خود را در مسائل جامعه خصوصآ مثل انتخابات رئیس جمهور و وکلای مجلس کنار نکشند و بی تفاوت نباشند . همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج ها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد
صحیفه امام ج 21 ص 186

امید است علمای اعلام کثرّهم الله امثالهم ، هم خود شرکت نمایند و هم ملت را ارشاد فرمایند .

صحیفه امام ج 17 ص 103

ائمه جمعه و جماعت در انتخابات چه نقشی می توانند داشته باشند و توصیه حضرتعالی به ایشان چیست ؟
امام خمینی : [اولا] باید تمام قدرتمان را جمع کنیم که بازیگرها دوباره پیدا نشوند و آقایان ائمه جمعه علاوه بر اینکه با هم سمینار دارند ، با سایر علمای بلاد تهران و قم در ارتباط داشته باشند که انتخابات خوب باشد و این ماسله ، مساله شخصی نیست ، بلکه برای اسلام و از امور مهمه است و امروز عمده مسئولیت ها به عهده شماست و کسی نباید کنار برود و شانه خالی کند .
صحیفه امام  ج 18 ص 152
[ثانیا] شما ائمه جمعه موظفید برای جلوگیری از شیطنت هایی که این ها میکنند و میگویند مردم اعراض کرده اند و در انتخابات شرکت نمیکنند ، مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنید .
صحیفه امام ج 17 ص 83
[ثالثا] حضرات روحانیون از ائمه جمعه و جماعات یا سایر آقایان محترم توجه کنند که شهرهای خود را از خدمتگزاران به ملت و بندگان صالح خدا خالی نکنند ... مگر آنکه بدانند وجود آنها در مجلس برای خدمت به اسلام مفید تر است .صحیفه امام ج 18 ص 232