نکات کوتاه اخلاقی از علما

امام خمینی (ره):

«و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند پرهیز نمایی که با خو گرفتن به این مجالس، ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی است جبران ناپذیر» (نامه ۶۱/۲/۸ به سید احمدآقا)

آیه الله بهاء الدینی (ره):

«اگر زرنگ هستید، در دستگاه خدا زرنگ باشید» (کتاب نردبان آسمان، ص ۱۸۳)

«نفس از موجودات ناری است و دشمنی آن با انسان، از شرق و غرب هم بیشتر است» (کتاب سیری در آفاق، نوشته حسین حیدری کاشانی، ص ۱۸۱)

«برای  رهایی از مشکلات، راه هایی است که بهترین آنها را خود ما حس کرده ایم و به کمک آنها به حاجت هایمان رسیده ایم، که چهار چیز است: نذر کردن گوسفند  برای فقرا، خواندن حدیث کساء به طور پی در پی، پرداختن صدقه و ختم صلوات».  (کتاب آیت بصیرت، ص ۶۸)

«یاد خدا [صرفاً] سبحان الله و الحمدلله  گفتن نیست؛ بلکه یاد خدا آن است که واجبات را انجام دهیم و اگر به محرمات  الهی رسیدیم از آن دوری کنیم». (سیری در آفاق، ص ۱۴۶)

علامه طباطبایی (ره):

«ممکن  است انسان گاهی از خدا غافل شود و خدا یک تب سخت خطرناک چهل روزه به او  بدهد، برای این که یک بار از ته دل بگوید: یا الله». (جرعه های جانبخش،  نوشته غلامرضا گلی زوار، ص ۳۸۰)

«گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را عقب می اندازد». (ز مهر افروخته، نوشته سید علی تهرانی، ص ۸۳)

آیه الله  حسن   زاده   آملی:

«یکی  از اهم مراقبات این است که انسان، واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد... وقتی واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می شود؛ یعنی قلم او هرزه و نوشته هایش زهر آگین خواهد شد». (مجموعه مقالات آیه الله حسن  زاده، ص ۱۲۶)

«تسویف یعنی سَوفَ سَوفَ کردن، یعنی امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن. [ولی] وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم». (مجموعه مقالات، ص ۱۷۶)

« نزد اولیاء الله مجرب است که اکثار ذکر شریف «یا حیُّ یا قیّومُ یا مَن لا اله الّا انت» موجب حیات قلب است». (کتاب نامه ها بر نامه ها از آیه الله حسن  زاده، ص ۲۲۶)

آیه الله کشمیری (ره):

«اگر سوره والعادیات روزی ۱۱۰ مرتبه خوانده شود، روزی حلال فراوان خواهد آمد». (روح و ریحان، نوشته علی اکبر صداقت، ص ۸۱)

«آنان که غیض شدید دارند سوره الم نَشرَح لک صدرک» را چند بار بخوانند که شرح صدر می آورد». (آفتاب خوبان، علی اکبر صداقت، ص ۲۹)

«لاحول  و لا قوه الا بالله، روزی صد مرتبه چنان چه در روایت آمده، هفتاد نوع بلا  را از انسان دور می کند که آسان ترین آن غم و اندوه است». (آفتاب خوبان، ص  ۸۳)

آیه الله تألّهی همدانی:

«رضایت امام بر زیارت امام مقدم است و از همین همدان هم می شود امام را زیارت کرد». (یادنامه آیه الله تألّهی همدانی، ص ۲۲)

« می خواهی بدانی ایمان داری یا نه، ملاحظه کن ببین نماز صبحت قضا شود بیشتر غصه می خوری یا ده تومانت از بین برود». (همان، ص ۹۰)

19 دیماه سالروز شهادت سردار سر لشکر پاسدار شهید احمد کاظمی


زندگینامه شهید احمد کاظمی

سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی‌در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد

اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل

 گردید. با پیدایش جرقه‌های انقلاب اسلامی‌دوشادوش ملت به مبارزه  علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود،
 
در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی‌بی امان، دشمنان داخلی

 انقلاب را منکوب نماید. او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه‌های

نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه‌های جنوب در صف مقدم مبارزه با


متجاوزان بعثی در سِـمت‌هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه


آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴

 امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و

قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده

داشت
.

 رزمندگان و ایثارگران بسیاری، خاطراتی شیرین و به یادماندنی از

رشادت‌ها و شجاعت‌های این دلاور زمان بیاددارند.

ادامه نوشته

کلمات قصار از علامه طباطبایی رحمة الله علیه

ما از کتاب خدا چه می فهمیم؟

* ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم .

* اعتبارات دنیا نوعاً وفا نمی کند و اگر هم وفا بکند تا دم قبر است و بعداز آن ماییم و ابد ما!

* ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم.

* ما سرانجام هر چه را در خارج می‌جستیم، در درون یافتیم:

 

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست              از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی

* گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می‌اندازد.

* درس اخلاق، گفتنی نیست، عمل کردنی است.

* علامه در اواخر عمر مبارکشان دائم می‌فرمودند: توجه! توجه! و این، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.

* بشر باید عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست!

* رفتن به قبرستان در سازندگی انسان مؤثر است.

* علامه حسن زاده آملی می فرمایند: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: «دعای سحر حضرت امام باقر علیه‌السلام را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. اگر بهشت شیرین است، بهشت‌آفرین شیرین‌تر است»

* حالات مرحوم علامه در اواخر عمر، دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و مانند استاد خود، مرحوم آیة الله قاضی این بیت حافظ را می خواندند و یک ساعت می گریستند:

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش         کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟!

توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله سید علی قاضی (ره)        

*   چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید. توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان!

*   شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است ].

*   می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

*   اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب 

*   علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »

*   « اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »

*   از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت ـ صلوات الله علیه ـ در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها. 

*   دیگر آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده. الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!

                        تا توانی دلی بدست آور *** دل شکستن هنر نمی باشد

 

حکایت تاریخ

در حديث است كه «من خرج علي امام عادل فدمه هدر»؛ كسي كه در اسلام، عليه امام عادلْ خروج و قيام كند، خونش هدر است. اسلامي كه اين قدر به خونِ مردم اهميت مي‌دهد، در اين‌جا، چنين برخوردي دارد. به هنگام قيام امام حسين عليه‌السّلام كساني بودند كه پسر پيغمبر، پسر فاطمه‌ي زهرا و پسر اميرالمؤمنين را عليهم‌السّلام را به عنوان خروج كننده بر امام عادل معرفي كردند! امام عادل كيست؟ يزيد بن معاويه! آن عدّه، در معرفي امام حسين عليه‌السّلام به عنوان خروج كننده، موفّق شدند.

ادامه نوشته

کیهان -  (گفت و شنود)

نبض
گفت: مگه انگلیس آن همه کینه‌توزی علیه ایران نکرده و مگر هنوز هم به دشمنی‌های خود ادامه نمی‌دهد؟
گفتم: بر منکرش لعنت.
گفت: پس چه خبر شده که انگلیسی‌ها برای ورود به ایران ریسه شده‌اند؟!
گفتم: ولی قرار است مجلس از جایگاه نظارتی و وزارت اطلاعات از جایگاه امنیتی و وزارت خارجه از جایگاه مسئولیت سیاست خارجی خود اینگونه حرکت‌های مشکوک را کنترل کنند.
گفت: چند هفته قبل هیئت پارلمانی اروپا وارد کشور شد و با عوامل فتنه ملاقات کرد و بالاخره معلوم نشد کدامیک از دستگاه‌های مربوطه در وظیفه خود کوتاهی کرده است و هر کدام مسئولیت را به گردن دیگری انداختند.
گفتم: چه عرض کنم؟! دو تا پزشک بر بالین بیماری حاضر شده و دست زیر پتو بردند تا نبض بیمار را بگیرند و بعد از چند دقیقه هر دو اعلام کردند که مورد نگران‌کننده‌ای نیست. بیمار پتو را کنار زد و معلوم شد پزشکان در زیر پتو نبض همدیگر را گرفته‌اند!

ادامه نوشته

شهید علی معمار را بهتر بشناسیم

سالروز شهادت سردار بزرگ علی معمار حسن آبادی،قائم مقام فرماندهی تیپ سلمان فارسی (ره) گرامی باد.

زندگینامه شهید:
سال 1343 ه ش خداوند به این خانواده گرانقدر فرزند پسری عطا کرد. او اولین فرزند خانواده بود. پدر، نام «علی» را بر روی او گذاشت. علی از چهار سالگی به همراه پدر به مسجد می رفت؛ در نماز جماعت و عزای امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) شرکت می کرد. دوران کودکی او به همین منوال سپری شد.
در شش سالگی به دبستان «بابا شجاع الدین»در «حسن آباد» رفت. همزمان با درس به حفظ سورهای کوتاه قرآن و یادگیری نماز پرداخت و در این راه پیشرفتی فوق العاده داشت؛ بطوری که از سوی امام جماعت مسجد بارها تشویق گردید. آنقدر به حفظ سوره های قرآن علاقه داشت که در ایام امتحانات نهایی کلاس پنجم به جای مرور درسها بشدت سرگرم حفظ سوره های کوتاه و آیت الکرسی بود. وقتی پدرش به او گفت: علی جان، پسرم! حالا که وقت این کار نیست. چرا درست را نمی خوانی؟ با طمأنینه جواب داد: پدر جان، ناراحت نباشید. خود قرآن و نور ائمه (ع) کمک خواهند کرد و همین طور هم شد و او این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشت.
ادامه نوشته

سردار شهید علی معمار حسن آبادی


  10/10 /1373 تاریخ شهادت فرماندهی با تدبیر، رزمنده ای دلیر، برادری رئوف و مهربان و زاهدی شب زنده دار؛ سردار شهید علی معمار حسن آبادی؛ جانشین فرماندهی تیپ سلمان و مسئول قرارگاه جنوب استان سیستان و بلوچستان است.  


ادامه نوشته

عوامل بروز فتنه بزرگ سال 88

این فتنه, صرفا منحصر به حضور عده ای در خیابان ها نبود, بلکه ناشی از یک بیماری بود.امام خامنه ای- دامت برکاته


عوامل بروز فتنه بزرگ سال 88
در واقع فتنه سال 88 برآیند همه فتنه‌هایی بود که از پیش از پیروزی انقلاب تا دوره خاتمی با هدف در هم کوبیدن یا انحراف انقلاب اسلامی در فضای داخلی و بین‌المللی علیه انقلاب دنبال شده بود و به صور مختلف فعالیت می‌کردند

ادامه نوشته

«کلمات قصار از مرحوم آیت الله حق شناس»

* اگر انسان واقعاً اهل شنيدن موعظه باشد، تمام در و ديوار او را موعظه می كنند.

* عمر شما در اثر خدمت به مردم زياد مي‌شود.

* دور شدن از بندگى خدا، آغاز مشكلات انسان است.

* سرمايه‌ی اصلى استجابت دعا، اعتقاد است.

* ابتداى سفر الى الله سحرخيزى است.

* بايد نفس اَمّاره را با بيدارى شب و نماز اول وقت كنترل كنيد.


ادامه نوشته

نکات اخلاقی از حضرت آیت اللّه مشکینی (قدس سره)

درهای آسمان باز می‌شود :‍

گاهی سجده‌های طولانی انجام دهید و اصرار کنید تا اشکتان جاری شود. روایت دارد با اصرارهای فراوان، درهای آسمان باز می‌شود و خداوند می‌فرماید: ملائک ببینید بنده من چه می‌کند.

  اهمیت تفکر در زندگی:

 یکی از وظایف مهم انسانی، تفکر است. تفکر، تدبر، نظر و اینها عناوینی است که در روایات زیاد وارد شده است.   

 انسان باید اهل تفکر باشد، تفکر یعنی فکر را به کار انداختن. تدبر نیز در لغت به معنی دنبال کردن است، یعنی مطالبی را که راجع به وضع خودش یا راجع به عالم است، دنبال کند؛ نظر هم به این معنا است. انسانی که تفکر و تدبر در خودش، کارش، حالش و زندگی‌اش نداشته باشد، ناقص است و کان اکثر عبادة ابی‌ذر(ره) التفکر؛ تفکر خودش عبادت است. در روایت آمده که تفکر ساعة خیر من عباده سبعین سنة؛ گاهی یک ساعت تفکر، به اندازه هفتاد سال عبادت و یا بیشتر، ارزش دارد. این‌که حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: ما رایت شیئا الا و قد رایت الله قبله و معه و بعده؛ این تفکر است.

  بالاترین صفت انسانی:

بعضی از اوصاف روحی انسان ملکات نامیده می‌شود، که مشکل پیدا می‌شود و زود هم از بین نمی‌رود، مثل ملکه عدالت در انسان. سال‌ها باید انسان با شیاطین و نفس اماره بجنگد، کشتی بگیرد، زمین بخورد و زمین بزند تا نیروی روحی انسان این قدرت را پیدا کند و قوی بشود تا دیگر در مقابل هوای نفس اسیر نشود؛ به آنجا که رسید، می‌شود ملکه عدالت؛ این همان تقواست ملکه عدالت بالاترین صفت انسان است

 دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

اعتبار اربعین امام حسین (ع‌) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی‌ وفاداران به امام حسین (ع‌) شناخته شده بوده است‌. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات‌ فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است‌، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال 121)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است‌.

 

روز سوم این ماه(صفر) از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ‌پرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.

ادامه نوشته

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا


شب یلدا، نخستین شب زمستان و طولانی ترین شب سال است که ایرانی ها طی رسوم کهن خود، به دور یکدیگر جمع می شوند و ضمن دید و بازدید، خوراکی های خاصی مانند هندوانه، انار، آجیل و... را مصرف می کنند.

هنگام شب یلدا، جوانان پای صحبت‌ها و قصه‌های بزرگسالان می‌نشینند و از لابه‌لای داستان‌ها و قصه‌هایی که از زبان این گنج‌های زندگی می‌شنوند، عبرت‌ها و درس‌های بی شماری برای خود می‌اندوزند

ادامه نوشته

اربعین امام حسین(ع) تسلیت باد

کیهان -  (گفت و شنود)

دستاورد
گفت: برخی از مدعیان اصلاحات یک جوری درباره آمریکا حرف می‌زنند که انگار نه انگار همین آمریکا این همه جنایت و آدم‌کشی و غارتگری علیه مردم مظلوم ایران مرتکب شده است.
گفتم: بدجوری هم ذوق‌زده می‌شوند و آب از لب و لوچه‌شان سرازیر می‌شود.
گفت: تعجب می‌کنم که با این بینش و منش چطوری در نظام اسلامی ایران مسئولیت هم گرفته‌اند؟ در حالی که انگار غیر از قربون صدقه رفتن آمریکا هیچ وظیفه‌ای ندارند.

ادامه نوشته

کیهان -  (گفت و شنود)

خیلی خیلی خوب


گفت: «دیوید کوهن» معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در مقاله‌ای نوشته است؛ «ایران را با تحریم‌ها در باتلاق فرو خواهیم برد»!
گفتم: غلط زیادی کرده! فعلا که آمریکا زیر بار 17 هزار میلیارد دلار بدهی غیرقابل پرداخت، از دست دادن عقبه‌های استراتژیک خود در منطقه، خسارت‌های غیرقابل جبران حمله به عراق و افغانستان، و ده‌ها مشکل لاینحل دیگر، در باتلاق افتاده است.
گفت: کوهن نوشته است، برای مقابله با ایران، راه‌های مختلف را بررسی کرده و به راهکار موثری دست یافته‌ایم.
گفتم: قمپز در کرده! یارو برای حل مشکل خود استخاره کرد، جواب بد آمد، دفعه دوم هم بد آمد، یک دفعه دیگر استخاره کرد جواب آمد که خیلی خیلی خوب و مفید است! و یارو با عصبانیت گفت؛ یعنی چه؟ استخاره کردم به فلانی چاقو بزنم بد آمد، استخاره کردم او را بکشم، باز هم بد آمد. پرسیدند حالا برای استخاره سوم چه نیت کرده بودی که خیلی خیلی خوب آمد؟ و یارو گفت؛ نیت کرده بودم خودم را بکشم!

ادامه نوشته

کیهان- (گفت و شنود)


زرهپوش
گفت: آقای یونسی گله کرده است که هنوز وزارت اطلاعات به طور کامل از سوی دولت اعتدال تسخیر نشده است!
گفتم: کلید دولت اعتدال که سوئیچ بولدوزر از کار درآمد، حالا با اظهارات آقای یونسی معلوم می‌شود سوئیچ بولدوزر نیست، «شاه کلید» است که برای روشن کردن تانک و زرهپوش هم در حمله به وزارتخانه‌ها و تسخیر نظامی آنها کارایی دارد!
گفت: حالا یعنی آقای یونسی از بر و بچه‌های وزارت اطلاعات با آنهمه تجربه و خدمت و صداقت دلخور است؟! خب چرا؟! ایشان که خودش هم وزیر اطلاعات بوده مگه چه بدی از آنها دیده؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی فرزندش را به باد ناسزا گرفته بود. پرسیدند؛ چی شده؟! مگر چه کرده؟ گفت؛ اگر می‌دونستم چه کرده که می‌کشتمش.

ادامه نوشته

شهیدآیت الله محمد مفتح

متولد 1307
همدان
 دوره‌ی ابتدایی را که گذراند، برای آشنایی با معارف اسلامی به مدرسه‌ی «آخوند ملاعلی» وارد شد و بعد، برای استفاده از اساتيد بزرگ حوزه، به حوزه‌ی قم رفت. مهاجرت كرد و در مدرسه‌ی «دارالشفاء» شاهد جديت فراوان او در كسب علوم و معارف از محضر بزرگانی چون آيات سيدمحمد حجت كوه‌كمره‌ای، بروجردی، سيدمحمد محقق داماد، علاّمه‌ی طباطبایی صاحب الميزان و امام خمينی بود.

در دورانی كه از دید متحجران، «تحصيل علوم جديد» و «رفتن به دانشگاه» را براي عالم دینی ننگ بود، مفتح با درجه‌ی اجتهاد، به دانشگاه وارد شد و از رساله‌ی دکترای خود با عنوان «تحقيقی درباره‌ی نهج‌البلاغه» دفاع کرد که مورد پذیرش دانشگاه قرار گرفت.

او كه جدا نگه داشتن دانشگاهی و روحانی را توطئه‌ی استعمار می‌دید، ايجاد وحدت و انسجام ميان اين دو گروه را در رأس فهرست برنامه‌های خود قرار داد تا برای همیشه به این نام و کوشش در این راه شناخته شود. او همواره در كلاس‌های درس خود بر اين پیوند تأكيد می‌كرد و در اين راه با همياری شهيد بهشتی به تأسيس انجمن اسلامی دانش‌آموزان همت کرد.

در مبارزات مردم ايران عليه رژيم شاه هم دکتر مفتح نقش ویژه‌ای داشت. او كه امام جماعت مسجد جاويد بود، در سال 1353 پس از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در اين مسجد، توسط ساواك دستگير شد. ساواک مسجد جاويد را هم تعطيل کرد.

در روزهای بهمن 1357 او از تشکیل دهندگان كميته‌ی استقبال از امام بود، تاجشن ورود رهبر انقلاب با شکوه و شایسته برگزار شود. او بالفاصله پس از تشكيل شورای انقلاب از طرف امام به عضويت اين شورا درآمد. دکتر مفتح بعد از پيروزي انقلاب براي تشكيل كميته‌هاي انقلاب اسلامي فعاليت‌های پیگیرانه و  چشمگيري كرد و مدتی سرپرستي كميته‌ي منطقه‌ی 4 تهران را به عهده داشت. اما فعالیت‌های علمی و دانشگاهی بیشتر با روحیات او سازگاری داشت و آخرين مسؤوليت او سرپرستی دانشكده‌ی الهيات و عضويت در شوراي گسترش آموزش عالي كشور بود. همچنین مسؤوليت امامت جماعت مسجد قبا را در خیابان شریعتی بر عهده داشت.

9 صبح 27 آذر 1358 آيت‌الله محمد مفتح، هنگام ورود به دانشكده‌ی الهيات، توسط عناصر گروهك فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. پيكر او با برپايی باشكوه مراسم تشييع در صحن مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام در قم به خاك سپرده شد و  روز شهادتش «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری شد.

25 آذر 1370 سالروز تشییع پیکر محمد جواد تندگویان

25 آذر 1370 سالروز تشییع پیکر محمد جواد تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی است. این وزیر بسیجی در 12 آبان 1359 در آبادان به اسارت نیروهای بعثی در امد و سرانجام در آذر 1370 پیکر پاکش به میهن اسلامی انتقال یافت.

حدود دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت. شهید رجایی به نخست وزیری انتخاب شده و در 20 شهریور 1359 كابینه خود را تشكیل داد. در اول مهر همان سال، یعنی پس از ده روز محمدجواد تندگویان را به عنوان وزیر نفت كابینه اش به مجلس معرفی كرد.مجلس شورای اسلامی پس از رای گیری با اكثریت موافق، وزارت تندگویان را تایید كرد و او رسما به عنوان وزیر نفت كارش را آغاز كرد.

این وزیر بسیجی در آبان 1359 در حین سرکشی به تاسیسات نفتی آبادان توسط نیروهای عراقی به اسارت درآمد و در دوران اسارت  توسط آنها به شهادت رسید وجنازه در آذر 1370 تحویل نیروهای ایرانی شد.
 25 آذرماه 1370 دانشگاه تهران مملو از جمعیت بود. همه آمده بودند، پیر و جوان، زن و مرد و كودك، با استواری و صلابت و عشق آمده بودند. آنها آمده بودند تا برای آخرین بار با جنازه شهید غریبشان وداع كنند، شهیدی كه یازده سال در غربت، در چنگال فرعونیان، روی آزادی را به خود ندید و تا امروز كسی از لحظه و چگونگی شهادتش خبردار نشد. هرچند كه شواهد بیانگر پایداری و مقاومت و حیات ایشان تا آزادی اسرا بوده است.
گفتنی است29 آذر هر سال سالروز بزرگداشت شهید تندگویان می باشد.

"جملاتی زیبا و پرمغز از علامه محمد تقی جعفرى(رحمة الله علیه)"

تنها حيات معقول است، كه مى تواند عظمت و ارزش تكليف را عنصر اساسى حيات تلقى نمايد.

- آن انسان رشد يافته كه انسان ها را اجزاء خود مى داند، با سقوط هر يك از آن ها، تباهىِ جزئى از خود را مشاهده مى كند.- اخلاق يعنى شكوفايى حقيقت در درون آدمى.

- گلشنِ سرسبزِ واقعيّات، گل و رياحينى خوشبوتر از جان هاى آدميان ندارد.

- جامعه براى خود داراى شخصيّتى است كه انديشمندان به منزلۀ عقل و اخلاقيّون به منزلۀ وجدان آن مى باشند.


ادامه نوشته

دستورات اخلاقی از آیت الله سعادت پرور

- اي عزيزان من! خود را بشناسيد كه شناختن خدا در خودشناسي است. كسي از اين انديشه (خداشناسي) زيان نديده است.

2- كوشش بي جا براي دنيا مكنيد كه به غير روزي خود نتوانيد رسيد. غم و غصه دنيا را به خود راه ندهيد كه زيان در اين است.

3- از هواپرستي كناره گيريد تا همه چيز به شما داده شود و بدانيد آن چه در هواپرستي مي جوييد در ترك هوا يافت مي شود.

4- نفس را نبايد زياد در فشار گذاشت تا از فرمان سركشي كند؛ بلكه بايد همه لذايذ را به طور اعتدال به او داد. در اولين قدم بايد لذت شرك جلي و معصيت خدا را قطع كرد و به مرور زمان دست به امور ديگر زد.

5- در مقابل شيطان به واجبات و ترك معاصي بپردازيد هنگامي كه قدرت معنوي تان افزوده شد به ترك مكروهات و انجام مستحبات بپردازيد.

ادامه نوشته

کاریکاتور

وضعیت فعلی اعراب و ر‍ژیم صهیونیستی!/ کارتون: شاهین کلانتری

وضعیت فعلی اعراب و ر‍ژیم صهیونیستی!/ کارتون: شاهین کلانتری
 
ادامه نوشته

کاریکاتور

یک شاهزاده سعودی: منافع عربستان سعودی و اسرائیل منطبق شده است!/ کارتون: شاهین کلانتری

یک شاهزاده سعودی: منافع عربستان سعودی و اسرائیل منطبق شده است!/ کارتون: شاهین کلانتری

 
ادامه نوشته

حکایت همه ماست ها را کیسه کردند

وزیری به پادشاه (شاه عباس) می گوید: قوت مردم فقیر ماست است و ماست بند ها نیز مرتب قیمت ماست را بالا می برند. حکمی بده که قیمت ماست ها زیاد نشود.
پادشاه نیز امر می کند که قیمت ماست نباید از فلان مقدار بیشتر شود.
روزی به پادشاه خبر می دهند که ماست بند های شهر دو نوع ماست می فروشند. ماست شاه عباسی که به قیمت اعلام شده فروش می رود و ماستی که به قیمت بالا فروش می رود.
پادشاه با لباس مبدل به بازار می رود و طلب ماست می کند. ماست بند می گوید: چه ماستی می خواهی؟ پادشاه با تعجب می پرسد: ماست می خواهم دیگر! چه فرقی می کند؟ ماست بند می گوید: گوئی تازه به این مملکت آمدی؟! در این ولایت دو نوع ماست داریم. ماست شاه عباسی که همان دوغی است که در جلوی در است و به قیمت اعلام شده به فروش می رود و ماستی هم پشت دکان داریم که ماستی سفت و آب رفته است و قیمتش بالاتر از قیمت اعلام شده است. حالا از کدام می خواهی؟
پادشاه دستور می دهد که ماست بند را وارونه از در دکان آویزان کنند و کمرش را محکم ببندند و تمام ماست های آب بسته را در پاچه های شلوارش بریزند و بعد پاچه هایش را محکم ببندند و آن قدر در آن حالت بماند تا تمام آب ماست ها کشیده شود.
بعد از این حکم تمام ماست بند ها از ترس شاه ماست های خود را در کیسه کردند و مقابل در دکان آویختند.

از آن پس هر کسی که کاری را از روی ترس و اجبار انجام می دهد می گویند که: فلانی ماستش را کیسه کرده است.

دکتر شهریاری

8 آذر 89 بود که اخبار خبر ترور یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی را که با سازمان انرژی اتمی کشور همکاری داشته است پخش کرد و لحظاتی بعد هم خبر شهادت او را تایید کرد.

 
سوابق علمی شهید شهریاری به قلم خودش / نفر اول کنکور ارشد هسته‌ای
خلاصه ای از سوابق علمی و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دکتر مجید شهریاری به دستخط این شهید والامقام منتشر شد که شهید شهریاری در این یادداشت عنوان کرده که در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای با کسب رتبه اول در دانشگاه شریف پذیرفته شد است. 
شهید شهریاری در این متن آورده است: اینجانب در کنکور سراسری سال 1363 با کسب رتبه دوم در سهمیه مربوطه در رشته الکترونیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شده و پس از فراغت تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای شرکت کرده و با کسب رتبه اول تحصیلات خود را از سال 1369 در دانشگاه صنعتی شریف آغاز کردم.

در بخش های دیگری از این سوابق آمده است: در سال 1371 نیز دوره کارشناسی ارشد خود را به پایان رساندم و با توجه به کسب رتبه اول در دوره مذکور با استفاده از آیین نامه دانشجویان رتبه اول، در دوره دکتری علوم و تکنولوژی هسته ای دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شدم. تحصیلات دوره دکتری خود را نیز در سال 1377 به پایان رسانده و از آبان ماه 1377 نیز به عنوان عضو هیئت علمی در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر مشغول به کار شدم.

*************************************************************************

خون شهید شهریاری مایه عزت و افتخار ایران
همسر استاد شهریاری با تشکر از فرد فرد ملت فهیمده و شهید پرور ایران می گوید از اینکه خون شهید ما برای عزت و افتخار ایران و هموطنان ریخته شده افتخار می کنم البته همه ملت ایران می دانند که امریکا و اسرائیل با پیشرفتهای ایران در همه زمینه های علمی و غیر علمی مخالفند.

همسر شهید شهریاری می افزاید مجید واقعا آماده شهادت بود چون وقتی زندگی این مرد را مرور می کنم می بینم رویه مجید در زندگی هیچ سرانجامی جز شهادت نداشت.

شهید شهریاری فردی متدین، با اخلاق و متواضع
اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود ، به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود ، بویژه در ماههای اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند. همسر دکتر شهریاری تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی می خواند و می گوید به جرات می گویم در تمام زندگی مشترکمان کلمه ای از مجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است که میگویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود. 


دشمن بداند ما با این شهادتها و مصائب از میدان خارج نمی شویم

همسر استاد شهریاری خود را مدیون شوهر میداند و می گوید باید تلاش کنیم در عرصه انرژی هسته ای یک جایگزین برای مجید پیدا کنم و طرحهای نیمه تمام او را تمام کنیم وگرنه دین خودم را به او ادا نکرده ایم . ضمن آنکه دشمن بداند ما فرزندان امام روح اله هستم و با این شهادتها و مصائب از میدان خارج نمی شویم و دکتر شهریاری هم خود را فرزند امام می دانست و درک کردن دوران امام راحل را از الطاف خداوندی برای خود می خواند.

کاریکاتور

کاریکاتور

شهید مهدی زین الدین

زندگینامه و وصيت نامه سردار شهيد مهدي زين الدين

سال 1338 ه ش در كانون گرم خانواده‌اي مذهبي، متدين و از پيروان مكتب سرخ تشيع، در تهران ديده به جهان گشود.

در مسير مبارزات سياسي عليه رژيم پهلوي، پدر شهيدان – مهدي و مجيد زين‌الدين – براي بار دوم از خرم‌آباد به سقز تبعيد گرديد. اين امر باعث شد تا مهدي كه خود در مبارزات نقش فعالي داشت دوري پدر را تحمل كند و سهم پدر را نيز در مبارزات خرم‌آباد بردوش كشد.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه جذب نهاد مقدس جهادسازندگي شد و با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قم، براي انجام وظيفه شرعي و اجتماعي خود و حفظ و حراست از دست‌آوردهاي خونين انقلاب، به اين نهاد مقدس پيوست.

آغاز تهاجم دشمن بعثي به مرزهاي ميهن اسلامي، شهيد زين‌الدين بي‌درنگ پس از گذراندن آموزش كوتاه مدت نظامي، به همراه يك گروه صدنفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بي‌امان عليه كفار بعثي پرداخت.

در آبان سال 1363 شهيد زين‌الدين به همراه برادرش مجيد (كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ 2 لشكر علي‌بن ابيطالب(ع) بود) جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت سردشت حركت مي‌كنند. در آنجا به برادران مي‌گويد: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه خودم و برادرم شهيد شديم!

وصیت نامه شهید مهدی زین الدین

بسمه تعالی

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.

گفتار و توصیه های کوتاه اخلاقی آیت الله بهجت


آنچه در پي مي آيد گلچيني از رهنمودها و توصيه هاي اخلاقي حضرت آيت الله بهجت است كه از منابع مختلف انتخاب شده است.

۱) هم جنسي و هم شكلي و اختلاط با كفار، تسلط و حكومت آنها را بر مسلمانان آسانتر مي سازد.

۲) اگر بي تفاوت باشيم و براي رفع گرفتاريها و بلاهايي كه اهل ايمان بدان مبتلا هستند دعا نكنيم، آن بلاها به ما هم نزديك خواهد بود.

۳) ائمه ما (عليهم السلام) دعاها را در اختيار ما گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببينند.

۴-اگر بخواهيم محيط خانه گرم و باصفا و صميمي باشد، فقط بايد صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشي و رأفت را پيشه خود كنيم تا محيط خانه گرم و نوراني باشد.

۵-ما بايد باب توجيه خطا و اشتباه را به روي خود ببنديم و براي هر خطا، زبان به استغفار بگشاييم و اگر قابل جبران باشد، جبران كنيم.

ادامه نوشته

وقتی امام حسین(ع) خادمی را برای اطعام یک سگ آزاد کرد

حسن بصری گفته است که حسین بن علی بزرگواری بود زاهد، پرهیزکار، صالح و خوش خلق. پس رفت روزی با اصحابش به سوی بستانی که داشت، و در آن باغ غلامی از آن حضرت بود که اسم او صافی بود. پس چون آن حضرت به نزدیک بستان رسید، دید که آن غلام نشسته است نان می خورد. پس آن جناب نظر به او نمود و در پشت درخت خرمایی نشست که غلام او را نبیند.
پس آن غلام، گرده نان را بر می داشت و نصف آن را به جانب سگی که در آنجا بود می انداخت و نصف دیگر را می خورد. آن جناب از کار آن غلام تعجب نمود. پس چون از خوردن فارغ شد، گفت: حمد مخصوص پروردگار عالمیان است. خدایا، ببخش مرا و ببخش آقای مرا و برکت به او بده، چنان که برکت دادی به ابوین او، به رحمت تو ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.

پس حضرت سید الشهدا برخاست و فرمود: ای صافی!
پس آن غلام با فزع تمام برخاست و عرض کرد: ای آقای من و آقای مومنین تا روز قیامت، من شما را ندیده بودم از من عفو کن.
آن جناب فرمود: تو مرا حلال کن ای صافی، زیرا که داخل شدم در باغ تو به غیر اذن تو.
صافی عرض کرد: ای آقای من، این سخن را از راه کرم و بزرگی می فرمایی.
آن جناب فرمود: من دیدم نصف نان خود را تناول نمودی و نصف دیگر را به سگ می دادی این چه معنی داشت؟
غلام عرض کرد که این سگ در هنگام خوردن مرا نگاه می کرد، پس من حیا کردم از او، ای آقای من، به جهت اینکه نگاه به من می کرد، و حال اینکه سگ از تو بود، محافظت می کرد بستان تو را از دشمنان، و من غلام تو بودم و او سگ تو بود، خوردیم با هم روزی تو را.
پس آن جناب به گریه درآمد و فرمود: حال که چنین است، پس تو آزادی در راه خدا. بخشیدم به تو هزار تومان را به رضا و خواهش دل خودم.
غلام عرض کرد: چون مرا آزاد کردی، می خواهم به خدمت گزاری بستان تو مشغول باشم.

آن جناب فرمود که کریم چون به کلامی تکلم کند باید به فعل آن را تصدیق کند. آیا نگفتم وقتی که داخل بستان شدم اینکه مرا حلال کن که بی اذن تو داخل شدم در باغ تو؟! پس قول خود را تصدیق کردم و بستان را به تو بخشیدم با آنچه در بستان است، جز اینکه این اصحاب من که با من آمده اند به جهت خوردن خرما و رطب آمده اند. پس ایشان را امروز میهمان خود کن و به جهت خاطر من اکرام بکن. خدای تعالی اکرام کند تو را در روز قیامت و مبارک کند از برای تو در حسن خلق تو و ادب تو!
پس آن غلام گفت: اگر بستان خود را به من بخشیدی، پس من آن را وقف کردم از برای اصحاب شیعیان تو.