حکایت تاریخ

در حديث است كه «من خرج علي امام عادل فدمه هدر»؛ كسي كه در اسلام، عليه امام عادلْ خروج و قيام كند، خونش هدر است. اسلامي كه اين قدر به خونِ مردم اهميت مي‌دهد، در اين‌جا، چنين برخوردي دارد. به هنگام قيام امام حسين عليه‌السّلام كساني بودند كه پسر پيغمبر، پسر فاطمه‌ي زهرا و پسر اميرالمؤمنين را عليهم‌السّلام را به عنوان خروج كننده بر امام عادل معرفي كردند! امام عادل كيست؟ يزيد بن معاويه! آن عدّه، در معرفي امام حسين عليه‌السّلام به عنوان خروج كننده، موفّق شدند.

ادامه نوشته

کیهان -  (گفت و شنود)

نبض
گفت: مگه انگلیس آن همه کینه‌توزی علیه ایران نکرده و مگر هنوز هم به دشمنی‌های خود ادامه نمی‌دهد؟
گفتم: بر منکرش لعنت.
گفت: پس چه خبر شده که انگلیسی‌ها برای ورود به ایران ریسه شده‌اند؟!
گفتم: ولی قرار است مجلس از جایگاه نظارتی و وزارت اطلاعات از جایگاه امنیتی و وزارت خارجه از جایگاه مسئولیت سیاست خارجی خود اینگونه حرکت‌های مشکوک را کنترل کنند.
گفت: چند هفته قبل هیئت پارلمانی اروپا وارد کشور شد و با عوامل فتنه ملاقات کرد و بالاخره معلوم نشد کدامیک از دستگاه‌های مربوطه در وظیفه خود کوتاهی کرده است و هر کدام مسئولیت را به گردن دیگری انداختند.
گفتم: چه عرض کنم؟! دو تا پزشک بر بالین بیماری حاضر شده و دست زیر پتو بردند تا نبض بیمار را بگیرند و بعد از چند دقیقه هر دو اعلام کردند که مورد نگران‌کننده‌ای نیست. بیمار پتو را کنار زد و معلوم شد پزشکان در زیر پتو نبض همدیگر را گرفته‌اند!

ادامه نوشته

کیهان -  (گفت و شنود)

دستاورد
گفت: برخی از مدعیان اصلاحات یک جوری درباره آمریکا حرف می‌زنند که انگار نه انگار همین آمریکا این همه جنایت و آدم‌کشی و غارتگری علیه مردم مظلوم ایران مرتکب شده است.
گفتم: بدجوری هم ذوق‌زده می‌شوند و آب از لب و لوچه‌شان سرازیر می‌شود.
گفت: تعجب می‌کنم که با این بینش و منش چطوری در نظام اسلامی ایران مسئولیت هم گرفته‌اند؟ در حالی که انگار غیر از قربون صدقه رفتن آمریکا هیچ وظیفه‌ای ندارند.

ادامه نوشته

کیهان -  (گفت و شنود)

خیلی خیلی خوب


گفت: «دیوید کوهن» معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در مقاله‌ای نوشته است؛ «ایران را با تحریم‌ها در باتلاق فرو خواهیم برد»!
گفتم: غلط زیادی کرده! فعلا که آمریکا زیر بار 17 هزار میلیارد دلار بدهی غیرقابل پرداخت، از دست دادن عقبه‌های استراتژیک خود در منطقه، خسارت‌های غیرقابل جبران حمله به عراق و افغانستان، و ده‌ها مشکل لاینحل دیگر، در باتلاق افتاده است.
گفت: کوهن نوشته است، برای مقابله با ایران، راه‌های مختلف را بررسی کرده و به راهکار موثری دست یافته‌ایم.
گفتم: قمپز در کرده! یارو برای حل مشکل خود استخاره کرد، جواب بد آمد، دفعه دوم هم بد آمد، یک دفعه دیگر استخاره کرد جواب آمد که خیلی خیلی خوب و مفید است! و یارو با عصبانیت گفت؛ یعنی چه؟ استخاره کردم به فلانی چاقو بزنم بد آمد، استخاره کردم او را بکشم، باز هم بد آمد. پرسیدند حالا برای استخاره سوم چه نیت کرده بودی که خیلی خیلی خوب آمد؟ و یارو گفت؛ نیت کرده بودم خودم را بکشم!

ادامه نوشته

کاریکاتور

مذاکرات محرمانه

مذاکره محرمانه


ادامه نوشته

 نقشه های کاخ سفید در سرزمین اهرام ثلاثه

مصر همچنان به لحاظ سیاسی و امنیتی در آشفتگی و هرج و مرج ناشی از تغییر ناگهانی معادلات داخلی به سر می برد. اقدام ارتش  علیه محمد مرسی و برکناری وی از قدرت و کشتار فاجعه آمیز طرفداران اخوان المسلمین در خیابانهای قاهره و اسکندریه منجر به ایجاد وضعیتی بحرانی در مصر شده است. در برهه فعلی تلفیق میلیتاریسم و سیاست چهره منطقه ای و بین المللی قاهره را مخدوش کرده است. خطر وقوع و استمرار جنگ داخلی و یا ارتجاع و بازگشت به دوران سیاه حسنی مبارک هم اکنون بر سر ملت مصر سایه انداخته است. بی دلیل نیست که در چنین شرایطی دیکتاتور سابق مصر به جای مجازات در زندان، به اظهار نظر در خصوص آینده سیاسی قاهره می پردازد! متاسفانه نمادها و نشانه های هرج و مرج در مصر بیش از پیش به چشم می خورد. در چنین شرایطی ایالات متحده آمریکا پروژه "محاصره نامحسوس قاهره" را در دستور کار خود قرار داده است. این محاصره جنبه ای سیاسی و امنیتی دارد و بر اساس آن، کاخ سفید در صدد چینش پازلهای سیاسی و منطقه ای و در نهایت تنظیم ضرباهنگ رفتار سیاسی مقامات مصری است.

ادامه نوشته

 اصلاح طلبان و تداوم مشی فرصت طلبی

گذر زمان باعث تغيير و دگرگوني در برخي افراد مي‌شود البته اين تغييرات تا حدودي طبيعي و عقلاني است. اگر اين تغييرات منجر به تعالي و پيشرفت انسان گردد و با تلاش و کوشش همراه باشد امري پسنديده و ممدوح است که هم عقل و  هم دين به آن توصيه مي کند چنانچه در روايات داريم اگر شخصي دو روزش مانند هم باشد زيانکار است.

اما برخي تغيير مواضع اشخاص، از جنس اين تغييرات نيست بلکه نوعي دورويي، منفعت‌طلبي، سياسي‌کاري، عوام‌فريبي و اين گونه امور است که غالبا سير قهقهرايي دارد. چند سالي است در اردوگاه موسوم به اصلاح‌طلبان از اين جنس تغييرات در موضع بسيار ديده مي‌شود! عبور از آقاي عارف و حمايت از آقاي روحاني عضو شاخص جامعه روحانیت که روزگاري اصلاح‌طلبان او را محافظه کار مي‌دانستند شايد آخرين نمونه اين جنس تغييرات باشد!

ادامه نوشته

واکاوی تهدید نظامی محور غربی- عربی- عبری علیه سوریه

اشاره:

 

مدتی است که غرب به دنبال متهم‌سازی رسانه‌ای ارتش سوریه در خصوص استفاده از سلاح‌های شیمیایی در حومه د��شق(غوطه شرقی)، زمزمه حمله به دمشق را مطرح می‌کند. آمریکا و متحدان عربی و غربی و عبری آن پس از قریب سی‌ماه جنگ نیابتی در سوریه، در شرایطی تصمیم به حضور مستقیم در صحنه جنگ گرفته‌اند که با چالش‌ها و موانع بسیار جدی در آغاز جنگ و مدیریت آن مواجه است. از این رو، برای باز شناسی وضعیت و رفتار جبهه ضد مقاومت در هرگونه جنگ احتمالی در سوریه لازم است علاوه بر آشنایی با زمینه‌های آن، پیامدهای بین‌المللی، منطقه‌ای و پیامدهای خاص در درون سوریه را در وضعیت اجرای عملیات و یا تهدید بدون اقدام نظامی را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. به همین مناسبت و جهت بهره‌برداری مسئولان و هادیان سیاسی، در این شماره از گاهنامه تلاش بر این است تا مروری هدفمند بر ابعاد و زوایای مختلف این موضوع داشته باشیم.

الف: زمینه‌ها و دلایل رفتار جدید غرب علیه سوریه

1- ناکارآمدی و ناکامی شبه نظامیان و تروریست ها در تامین اهداف غرب در سوریه

2- کسب موفقیت های میدانی توسط دولت سوریه و تغییر موازنه معادله نظامی به نفع خود و تضعیف معارضین و تروریست ها

3- احساس تهدید و خطر غرب از شکل‌گیری و تقویت جبهه مقاومت (ایران، حزب الله و گروه های مقاومت) و روسیه از حیث راهبردی و تاکتیکی

4- نگرانی از دومینوی تغییرات سیاسی و امنیتی ناشی از موفقیت‌های میدانی سوریه در منطقه بوِیژه در عربستان و اردن و...

5- استفاده از فرصت جنبش تمرد در فضای منطقه برای مقابله با سوریه به دلیل حساسیت‌برانگیز نبودن آن

6- ارزیابی نادرست غرب از نتایج انتخابات24 خرداد در جمهوری اسلامی ایران و تضعیف موضع مقاومتی ایران در سطوح خارجی 

7- لابی‌گری های رژیم صهیونیستی برای درگیرسازی و ورود مستقیم امریکا در بحران سوریه

8- تلاش ارتجاع عربی برای تشویق غرب به مداخله نظامی با هدف پایان دادن محوریت سوریه در جبهه مقاومت

ب: اهداف غرب از تهدید حمله به سوریه

1- اهداف راهبردی

‏1-1-  شکست و اضمحلال جریان مقاومت

‏2-1- مهار و مدیریت بیداری اسلامی

‏3-1- تضعیف خط مقدم تهاجمی علیه امنیت رژیم صهیونیستی و توسعه عمق استراتژیک این رژیم

‏4-1- بازسازی جبهه متحدان منطقه‌ای غرب

‏5-1- جلوگیری از گسترش نفوذ و عمق استراتژیک ایران و روسیه

‏6-1-‏ عمق بخشی، توسعه و تثبیت منازعات (دینی، قومی و نژادی)‏

‏7-1- جلوگیری از شکل‌گیری هندسه قدرت در منطقه

‏‏8-1-‏تضعیف حضور روسیه در معادلات قدرت منطقه‌ای ‏

‏‏9-1- ‏تضعیف و نابودی حلقه و بازوهای قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران

‏‏10-1-‏ خنثی سازی استراتژی انقلاب اسلامی در منطقه (سوریه صحنه جنگ استراتژی های متعارض)

‏11-1- تجزیه سوریه در راستای استراتژی موزایکی کردن منطقه خاورمیانه بر مبنای تمایزات قومی، ‏مذهبی و نژادی

12-1- رونق بخشی صنایع نظامی امریکا از طریق فروش تسلیحات به کشورهای منطقه

2- اهداف عملیاتی و تاکتیکی

1-2- تغییر موازنه قدرت به نفع تروریست‌ها

‏2-2-‏ فرسایش و تضعیف قدرت نظامی سوریه

‏‏3-2-‏ جلوگیری از پیروزی و تثبیت قدرت دولت سوریه به منظور خنثی سازی تاثیرات منطقه ای آن

4-2- تحلیل قدرت حزب الله

5-2- جلوگیری از تسخیر و فتح مناطق استراتژیک تحت اشغال نیروهای تروریستی، مستشارهای اسراییلی و غربی مستقر در این مناطق توسط ارتش و نیروهای دفاع وطنی سوریه

‏6-2-‏ تقویت موضع جبهه سازش با رژیم صهیونیستی

‏7-2-‏ بازیابی حیثیت نظامی جبهه غربی بعد از ناکامی‌های زنجیره‌ای در جنگ های 33روزه و22روزه ‏و 8 روزه در لبنان و فلسطین

8-2- تضعیف روحیه ارتش سوریه و جداسازی آن در حمایت از نظام سیاسی این کشور

9-2- القای ناکارآمدی اقدامات حمایتی ایران از سوریه

10-2- تقویت موضع جبهه عربی- غربی در فرایند سیاسی- دیپلماتیک حل بحران سوریه

11-2- حمله هرچند محدود در راستای اعتبارسازی سیاست های اعلامی جنگ طلبانه آمریکا برای سایر کشورها (مانند ایران)

ج- پیامدهای احتمالی حمله نظامی محور عربی - غربی علیه سوریه

1- پیامدهای بین‌المللی

1-1- انشقاق در جبهه غربی

2-1- افزایش ناکارآمدی و بی اعتباری سازمان ملل و شورای امنیت

3-1- تشدید اختلافات درونی کشورهای غربی

4-1- برانگیخته شدن احساسات ضد جنگ در جهان

5-1- اختلال در روند ترانزیت انرژی (به دلیل حمله احتمالی به سکوهای نفتی)

6-1- افزایش قیمت جهانی انرژی در بازارهای جهانی

7-1- گسترش دامنه جنگ و غیرقابل کنترل شدن آن

8-1- تقویت وضعیت آنارشی در نظام بین الملل

9-1- تقویت ضرورت بازنگری در نهادها و قواعد بین المللی

10-1- تحول در معادلات قدرت در نظام بین الملل

11-1- تقویت فرایند سیاسی حل بحران سوریه

‏12-1-‏ تسریع فرایند تغییر وتحول فرایند قدرت جهانی

‏13-1-‏ تقویت فرایند حل سیاسی پرونده هسته‌ای ایران با موقعیت ویژه حاصل شده

2- پیامدهای ‏ منطقه‌ای

1-2- پیامدهای مثبت

1-1-2- کشیده شدن جنگ به درون سرزمین های اشغالی و به خطر افتادن امنیت بقاء رژیم صهیونیستی

‏2-1-2-‏ بازسازی (بازگشت) احساسات ضد امریکایی و ضد صهیونیستی در جغرافیای خاورمیانه

‏3-1-2-‏ واگرایی جبهه عربی در قبال سوریه و شکل گیری ائتلاف‌ها و اتحادهای جدید درمنطقه

4-1-2- تقویت جبهه مقاومت

5-1-2- متزلزل شدن وضعیت داخلی عربستان، قطر و ترکیه

6-1-2- تقویت روند موقعیت و ثبات در عراق

7-1-2- تکمیل زنجیره ناکامی شکست اخوان

‏8-1-2-‏ افزایش قدرت، نفوذ و موقعیت حزب الله

‏9-1-2- ‏تقویت موقعیت روسیه در تحولات منطقه

‏10-1-2-‏ افزایش تهدیدپذیری آمریکا در منطقه

‏11-1-2- ‏شکست ابهت نظامی باقی مانده رژیم صهیونیستی

2-2- پیامدهای منفی

1-2-2- افزایش تهدید نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران

‏2-2-2-‏تحدید حوزه نفوذ جبهه مقاومت

‏3-2-2-‏ تشدید نزاع قومی و مذهبی در منطقه

‏4-2-2-‏گسیل نیروهای تروریستی حاضر در سوریه به سمت ایران

‏5-2-2-‏تقویت گروه‌های ضد انقلاب و تروریستی در ایران

6-2-2- تقویت موقعیت و موضع ترکیه، عربستان و قطر در تحولات منطقه

‏7-2-2-‏تسریع فرایند سازش و تغییر توازن قدرت به نفع سازش

8-2-2- ایجاد فرصت جدید برای غرب به منظور مهار بیداری اسلامی

‏‏3- پیامدهای ‏داخلی حمله به سوریه

3-1- پیامدهای مثبت

3-1-1- فراهم شدن زمینه های برخورد قاطع‌تر با گروه‌های تروریستی از سوی ارتش سوریه

‏2-‏1-3-‏ ‏انسجام درونی حاکمیت سیاسی سوریه (در صورت ناکامی حمله نظامی)

‏3-‏1-3-‏ ‏امکان باز پس گیری بلندی‌های جولان

4-1-3-‏ تبدیل شدن سوریه به نماد مقاومت

‏5-‏1-3-‏‏ تقویت و افزایش اقبال عمومی داخلی نسبت به بشار اسد

2-3- پیامدهای منفی

‏1-2-3- ‏تضعیف ارتش سوریه و ظرفیت نظامی

‏2-‏2-3-‏ ‏امکان فروپاشی نظام سیاسی در سوریه

‏3-‏2-3-‏ ‏فراهم شدن امکان تجزیه سرزمین سوریه

‏4-‏2-3-‏ ‏تخریب زیرساخت های و... سوریه

‏5-‏2-3-‏ امکان اشغال سوریه از سوی نیروهای ضد مقاومت

‏6-‏2-3-‏ ایجاد منطقه حائل(امن) و پرواز ممنوع

د- چالش‌ها و موانع حمله نظامی به سوریه

‏1- چالش‌ها و موانع بین‌المللی

‏1-1- عدم اجماع در عرصه بین المللی به ویژه مخالفت برخی از کشورهای اروپایی با حمله نظامی

‏2-1- مخالفت شدید حامیان سوریه با تصویب قطعنامه در شورای امنیت و جلوگیری از شکل گیری جبهه ضدسوری

‏3-1- همراهی ژئوپلیتیک  ایران، روسیه و چین و تعارض با منافع ژئوپولیتیکی امریکا و هم پیمانان در ‏‏موضوع سوریه

‏4-1-‏ شکل‌گیری افکار ضد جنگ و کمپین‌های ضد جنگ

5-1- مخالفت سازمان ملل در حمله نظامی بدون مجوز شورای امنیت

‏2- چالش‌ها و موانع ‏ منطقه‌ای

‏1-2-  بر هم خوردن امنیت رژیم صهیونیستی

‏2-2- ‏تجربه‌های شکست در جنگ‌های 22روزه و 33 روزه ...‏

3-2- اختلاف در میان کشورهای عربی در همراهی با سیاست مداخله نظامی در سوریه

4-2- مخالفت ها و حرکت های اعتراضی مردمی در کشورهای عربی و اسلامی

5-2- ترس از گسترش غیر قابل کنترل دامنه بحران ناشی از جنگ نظامی در منطقه

6-2- تردید در نتیجه موفقیت‌آمیز عملیات نظامی در سوریه

7-2- نگرانی از نحوه واکنش غیرقابل پیش‌بینی حامیان سوریه به ویژه ایران در قبال حمله نظامی غربی- عربی علیه سوریه

‏3- چالش‌ها و موانع ‏داخلی سوریه

‏‏1-3- انسجام و آرایش تهاجمی ارتش برای مقابله با حمله غربی - عربی ‏

2-3- تشکیل و قدرت گیری نیروهای دفاع وطنی و کارآمدی آن در اداره و پیشبرد جنگ

3-3- افزایش پایگاه مردمی اسد پس از موفقیت‌های ارتش و دفاع وطنی و افشا شدن ماهیت نیروهای تروریستی

4-3- تحلیل رفتن توان معارضین جنگ طلب بر اثر تطویل و فرسایشی شدن جنگ

ه- پیامدهای تهدید بدون اقدام

1- پیامدهای بین‌المللی

1-1- کاهش قدرت اجماع سازی امریکا

 ‏2-1-شکسته شدن اعتبار جهانی جنگ طلبان

‏3-1- بی اعتبار شدن راه‌حل‌های نظامی در مناقشات بین‌المللی (تفوق راه حل های سیاسی- دیپلماتیک بر راه حل‌های نطامی)

‏4-1- افزایش نقش سازمان ملل در حل وفصل مناقشات بین المللی

‏5-1-‏ تقویت نقش روسیه وایران و... در حل وفصل مناقشات بین المللی

‏6-1- تقویت موضع ایران در موضوع هسته ای (تضعیف  کاربرد تهدید)

‏7-1-‏ بی اعتبار شدن سوژه سازی (اتهام زنی) غرب علیه کشورهای ناهمسو در افکار عمومی جهان

‏8-1-‏ کاهش اعتماد وتضعیف سیاست های رسانه ای و راهبردهای عملیات روانی غرب در افکار عمومی

‏2- پیامدهای منطقه‌ای

‏1-2- بی اثر شدن تهدیدات در تضعیف  جبهه مقاومت ‏

‏‏2-2-‏ ار��قای نقش دیپلماتیک ایران در حل وفصل مناقشات منطقه ای

‏‏3-2-  ‏ترمیم بازسازی وبازتولید چهره حزب ا... در بین افکار عمومی عرب

‏‏4-2-  ‏ تغییر موازنه قدرت به نفع ایران در رقابت با عربستان

‏5-2-  ‏ یاس و ناامیدی در جبهه جنگ طلب ضد سوری

‏3-  پیامدهای داخلی( سوریه)

‏1-3-  ‏یاس وسرخوردگی وتشدید اختلاف در جبهه معاندین داخلی

‏2-3-  تقویت اعتماد عمومی و روحیه ارتش سوریه

‏3-3-  افزایش انگیزه مضاعف در ارتش ودفاع مدنی برای مقابله با تروریست ها

‏4-3-   تقویت زمینه‌های تثبیت حاکمیت دولت بشار اسد

‏5-3-  ریزش نیرو در جبهه معاندین

‏6-3- گرایش وتمایل مخالفین به سازوکارهای سیاسی

‏7-3-  تقویت وحدت و انسجام ملی

آیا جنگ افزارهای آمریکایی توان رویارویی با همتای روسی خود را دارند؟

"ناوشکن" "Mahan"به جمع سه ناوشکن قبلی در آب‌های مدیترانه (ناوشکن‌های "Berry ،Gravely و Rampage" ) پیوسته است تا در صورت دستور اوباما حملات موشکی به سوریه را در حمایت از "گروه تروريستي ارتش آزاد سوريه" آغاز کنند.

هنوز نیروهای "سازمان ملل متحد" مشغول بررسی چگونگی استفاده از "سلاح‌های شیمیایی" در سوریه هستند و طرفین درگیر همدیگر را به استفاده از این سلاح مرگبار که بنا بر اعلام آمارهاي متناقض منجر به کشته شدن 1300 نفر شد متهم می‌کنند که کشورهاي غربي و منطقه‌اي با همين دستاويز بر طبل جنگ مي‌کوبند.

"بشار اسد" با رد چنین اتهامی معتقد است تروریست‌هاي مسلح در پی شکست‌های پی‌در‌پی در عملیات‌های موفق ارتش دست به استفاده از سلاح شیمیایی زده‌اند و با اتهام زدن به دولت درصدد جلب حمایت و دخالت نظامی غرب در امور سوریه هستند.

باراک اوباما ریس جمهور آمریکا دخالت نظامی کشورش در این موضوع را منوط به اجازه سازمان ملل متحد دانسته و در این باره محتاطانه قدم بر می‌دارد. او گفته است: "اگر آمریکا بدون دلایل و مدارک کافی و بدون اجازه سازمان ملل بخواهد به کشور دیگری حمله کند سوالاتی در این خصوص مطرح خواهد شد و آن اینکه آیا قوانین بین‌المللی به ما اجازه چنین اقدامی را می‌دهد؟ و آیا ما ائتلافی برای عملی کردن چنین اقدامی تشکیل داده‌ایم؟"

این در حالی است که در 16 می 2013 روسیه برای اولین بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با ارسال چندین ناوشکن به آب‌های مدیترانه حضور قدرتمند نیرو دریایی خود را به رخ رقیب دیرینه‌اش کشید.

در اقدامی که مقامات آمریکایی و متحدان غربی آن را تجاوزکارنه قلمداد کردند، روسیه 12 "ناو جنگی" را برای گشت زنی و حضور در آب‌های مدیترانه به منظور حفظ منافع این کشور در "بندر طرطوس" سوریه مستقر کرد.

 

روزنامه "وال استریت ژورنال" در خصوص حضور ناوهای روسی در آب‌های مدیترانه نوشته بود "این نوعی قدرت‌نمایی است. روسیه به آمریکا زور بازو نشان می‌دهد".

چشم انداز نظامی دریای مدیترانه از درگیری‌های احتمالی حکایت دارد. به علت حضور نيروهاي فرامنطقه‌اي در آب‌هاي مديترانه در صورت وقوع جنگ احتمالی ابعاد آن قابل پیش‌بینی نخواهد بود.

پایگاه "نیروی دریایی روسیه" در بندر طرطوس سوریه قرار دارد. بعد از فروپاشی "اتحاد جماهیر شوروی" این اولین پایگاه دریایی میراث‌دار "شوروی سابق" در خارج از حوزه جغرافیایی اتحاد جماهیر شوری سابق است. این پایگاه دریایی در زمان "جنگ سرد" برای پشتیبانی از نیروی دریایی شوری تاسیس شد. در دوران جنگ سرد بیش از سی ناوشکن شوروی در آب‌های مدیترانه گشت زنی می‌کردند و در ادامه همین روند روسیه همواره همکاری نظامی گسترده‌ای با سوریه داشته است.

در اواخر سال 2012 در بحبوحه جنگ داخلی سوریه، حضور ناوهای روسی در بند طرطوس با عنوان برگزاری "مانور نظامی" باعث شد ناوهای هواپیمابر آمریکا از سواحل سوریه عقب نشینی کنند و آمریکا در هراس از این اقدام روسیه مجبور شد ناو هواپیمابر "آیزون هاور CVN 69 " مستقر در ساحل ویرجینيا را به خاورمیانه اعزام کند.

بنابر ادعاي رسانه‌هاي منطقه‌اي و بين المللي رفت و آمد ناوهای روسی به بندر طرطوس یکی از راه‌های مطمئن ارسال سلاح به سوریه است. از سال 2009 روسیه با نوسازی پایگاه دریایی بندر طرطوس را به ناوشکن‌های پیشرفته و جدید مجهز کرد.

روسیه تا جایی پیش رفت که یک بار ناو هواپیمابر "کازنتسو" "Admiral Kuznetsov"را نیز به آب‌های مدیترانه فرستاد.

 

مساحت عرشه پروازی این ناو در حدود 14700 مترمربع است و عملیات پرواز هواپیما با کمک یک سکوی پرتاب اسکی شکل با زاویه 12 درجه که در جلوی ناو تعبیه شده انجام می‌شود. عرشه پروازی این ناو با کابل‌های نگهدارنده مجهز شده است. دو آسانسور در سمت راست ناو نیز هواپیماها را از آشیانه به عرشه و بالعکس منتقل می‌کند. جنگنده "سوخو 33" بعد از بارگیری تجهیزات نظامی با کوتاهترین فاصله شتاب‌گیری یعنی فقط 105 متر می‌تواند از روی این ناو به پرواز در آید.

این ناو توانایی حمل 16 فروند هواپیمای "Yak 41Mو 12 هواپیمای بال ثابت سوخوی 27 Kرا دارد. ناوگان بالگردی این ناو شامل: 4 فروند کاموف 27 ال دی، 18 فروند کاموف 27 پی ال او و 2 فروند کاموف 27 اس است.

 

ناو هواپیمابر کوزنتوف مجهز به 12 عدد "موشک‌انداز" برای پرتاپ "موشک‌های سطح به سطح" ضد ناو P-700 Granit است. برخلاف ناوهای هواپیمابر غربی مجهز بودن این ناو روسی به انواع موشک‌ها باعث شده آن را ناو هواپیمابر مجهز به "موشک کروز" نام‌گذاری کنند.

این ناو برای "پدافند هوایی" دوربرد 24 عدد موشک انداز قائم برای پرتاپ 192 موشک SA-N-9 Gauntlet دارد. این سیستم دارای یک رادار همراه سیستم چند حالته الکترونیکی و قابلیت شلیک یک موشک در هر 3 ثانیه دارد. این سیستم قابلیت درگیری همزمان با 4 هدف در ناحیه‌ای با زاویه 60 درجه را دارد. برد این سیستم بین 12 تا 15 کیلومتر است.

همچنین کوزنتوف روسی برای پدافند کوتاه برد مجهز به هشت سیستم موشکی کاشتانKashtan است که وظیفه دفاع از ناو در برابر تسلیحات هدایت دقیق، "موشک‌های ضد کشتی"، "ضد رادار"، هواپیما و اهداف کوچک دریایی را بر عهده دارد. هر سیستم شامل پرتاب‌گرهای موشکی، دو توپ 30 میلی‌متری و "مسیریابی اپتیکی" و "رادار" است. برد موشک هدایت شونده این سیستم بین 1.5 تا 8 کیلومتر است. توپ‌ها نیز توانایی شلیک 1000 گلوله در دقیقه و دارای بردی بین 500 تا 1500 متر هستند. شش توپ دفاع هوایی AK-630 نیز در این ناو نصب شده است. 
این ناو با سیستم ضد زیردریایی UDAV-1با 60 "موشک ضد زیر دریایی" مجهز شده تا بتواند "اژدر"ها و موشک‌های شلیکی دشمن را نابود کند.

هولناکترین ابزار جنگی قرن بیست یک متعلق به کدام کشور است؟

بزرگترین زیر دریایی اتمی جهان، متعلق به روسیه است. "زیردریایی تایفون" هولناک‌ترین ابزار جنگی ساخت بشر در قرن 21 بشمار می‌رود. این زیر دریایی 172متر طول و 23 متر عرض دارد. تايفون قادر به حمل 10 کلاهک اتمی است. این زیر دریایی حمل 20 "موشک بالستیک (RSM-52 SS-N-20) با برد 8300 کیلومتر و علاوه بر آن 4 مقر اژدر 630 میلیمتری و 2 مقر اژدر 533 میلیمتری و سیستم پیشرفته هیدرو اکوستیک SLOPEنصب شده که هم زمان قادر به رهگیری 10-12 شناور دشمن می‌باشد. زیردریايی تایفون روسیه با زیر دریایی اتمی کلاس ویرجینیا مقایسه می‌شود که از سال 2004 در خدمت ارتش آمریکاست.

 از ویژگی‌های جالب زیر دریایی تايفون یخ‌شکن بودن آن است .زیردریایی‌های کلاس تایفون نیروی دریایی روسیه جزء کلاس زیردریایی‌های اتمی حامل موشک‌های بالستیک قاره‌پیما هستند .این زیر دریایی می‌تواند 120 روز بدون هوا گیری در زیر آب بماند. در حال حاضر روسیه شش فروند از این زیر دریایی را در اختیار دارد.

یکی از مزیت‌های زیردریایی تایفون روسیه نسبت به زیر دریايی کلاس ویرجینیای آمریکایی عملکرد در عمق بیشتر است. زیر دریایی تایفون بعد از فرو رفتن در آب قادر است در عمق بسیار پایین حرکت کند، بطوری که تا عمق 600 متر دریا فرو می‌رود. این در حالی است که زیر دریایی کلاس ویرجینیا فقط تا 250 متر قادر است به عمق دریا فرو برود.

سرعت حرکت تایفون بر سرعت ویرجینیا می‌چربد

حداکثر سرعت زیر دریایی اتمی ویرجینیا 25 گره دریایی است در حالی زیر دریایی تایفون قادر با سرعت 35 گره دریایی حرکت کند. یکی از نقاط جالب در سرعت زیر دریایی تایفون این است که هر چه به اعماق دریا فرو می‌رود می‌تواند با سرعت بیشتری حرکت کند.

یکی از علت‌های قدرتمند بودن زیردریایی تایفون راکتور اتمی آن است. راکتور اتمی تایفون از یک راکتور اتمی 190 مگا واتی، از یک توربین مولد بخار OK-7که 43 هزار اسب بخار انرژی تولید می‌کند و از دو توربو ژنراتور OK-2 که آن هم 2000 کیلوات قدرت تولید می‌کند تشکیل یافته است. همچنین دو مولد نیروی محرکه الکتریکی OK-300 که قابلیت تو رفتگی دارند، برای حرکت در سرعت پایین و عملیات مخفیانه تعبیه شده است.

وحشت آمريکايي‌ها از قابلیت رادار گریزی تايفون

حضور زیر دریایی تایفون در خلیج مکزیک بدون متوجه شدن نیروی دریایی آمریکا حکایت از قابلیت رادار گریزی این زیر دریایی داشت، به‌طوری ک�� مقامات و کارشناسان نظامی آمریکا را به حیرت وا داشت. کارشناسان نظامی روسی مدعی هستند که زیر دریایی کلاس تایفون بی‌‌‌‌‌‌‌‌صداترین زیردریایی اتمی جهان است که در خدمت ارتش روسیه می‌باشد.

 به گزارش دیلی‌میل، زیر دریایی تایفون روسیه به مدت یک ماه در آب‌های خلیج مکزیک در حال گشت زدن بوده است. بدون آنکه نیروی دریایی آمریکا متوجه این موضوع شود. نورمن پالمر تحلیل‌گر نظامی در خصوص حضور سری زیر دریایی اتمی روسیه در آب‌های خلیج مکزیک گفته بود: "ورود زیر دریایی مجهز به کلاهک اتمی روسیه به آب‌های خلیج مکزیک یکی دیگر از قدرت نمایی‌های ریس جمهور روسیه، ولادیمير پوتین است تا از طریق آن نشان دهد که روسیه بازیگر اصلی صحنه سیاسی و نظامی جهان است".

"سناتور جان کورنین" John Cornynعضو کمیته پشتیبانی نیروهای مسلح در مجلس سنا با اشاره به شکست سیاست آشتی‌جویانه اوباما با روسیه اذعان داشت "این موضوع بعلت رهبریت مخدوش و ضعیف ما در برخورد با روسیه رخ داده است. در حالی که رئیس جمهور ما پز تجدید روابط با روسیه را می‌دهد ولادیمير پوتین فعالانه برای ضربه زدن به منافع در همه نقاط جهان خواه در سوریه و یا در خانه خودمان (خلیج مکزیک) تلاش می‌کند".

ولادیمير پوتین از زمان روی کارآمدن در روسیه تقویت ناوگان دریایی روسیه را یکی از برنامه‌های اصلی خود اعلام کرده است. این در حالی است که از زمان "دونالد ریگان" "نیروی دریایی آمریکا" از کمترین تحرکاتی برخوردار بوده است. تعداد ناوهای نظامی آمریکا به کمترین تعداد رسیده است و در "مناظره‌های انتخاباتی" سال 2012 "اوباماگ و "رامنی" این موضوع کاملا مشهود بود.

 "توماس کوپمن"Thomas Copeman "جانشین فرمانده نیروی دریایی آمریکا" در طی مصاحبه‌ای در ژانوایه‌ 2013 وضعیت نیروی دریایی آمریکا را غیر مطلوب توصیف کرده بود.

"نه آموزش کافی هست، نه به اندازه کافی پرسنل داریم و نه در حد مطلوب تجهیزات نظامی داریم".

او در ادامه گفت: "درحالی که روز به روز بر مسولیت ما افزوده می‌شود و هزینه نگهداری ناوها و حضور در آب‌های آزاد بالا می‌رود. دولت روز به روز بودجه نیروی دریایی را کاهش می‌دهد".

مشکلات نیروی دریایی آمریکا زمانی بیشتر نمود پیدا کرد که چهار ناو شکن آمریکایی برای استقرار در "اقیانوس آرام" بدون جایگزینی ناوهای جدید سواحل غربی آمریکا را ترک کردند.

در حال حاضر 285 ناو جنگی آمریکا در آب‌ها کره زمین حضور فعال دارند که از زمان "جنگ جهانی اول" به بعد کمترین تعداد در تاریخ آمریکا بحساب می‌آید.

 پس از دوران جنگ سرد روسیه و آمریکا که بازار تسلیحاتی جهان را در اختیار دارند. همواره سعی کرده‌اند برتری جنگ افزاري را به رخ یکدیگر بکشند. هواپیماهای جنگی "میگ" و سوخوی روسیه با "جت‌های F16 ، F18 و F24" آمریکا مقایسه می‌شوند. "جنگده‌های آمریکایی" در حمل موشک، تجهیزات جنگ الکترونیک و رادار گریزی وضعیت بهتری دارند ولی جنگنده‌های سوخوی روسی قدرت و استقامت بیشتری در جنگ‌های فرسایشی دارند و با یک بار سوخت‌گیری می‌تو انند در بدترین شرایط جوی بیشترین ساعات پروازی را انجام دهند. روسیه هم اکنون ساخت سوخوی 35 را در برنامه نظامی خود دارد تا بتواند از آنها در ناوهای هواپیمابر استفاده کند.

اما یک کارشناس نظامی روسی معتقد است روسیه این خلاء را در پدافند هوایی پر کرده است او می‌گوید "سامانه موشکی اس 300 و اس 400 بهترین پدافند هوایی شناخته شده در جهان هستند" او در ادامه می‌افزاید "جنگ همانند مسابقه بوکس است اگر ضربه دست راست شما قوی نباشد می‌توانید با ضربات دست چپ به حریف خود غلبه کنید؛ استراتژیست‌های نظامی روسیه ضعف جنگده‌های هوایی را با برنامه‌ریزی و سرمایه گذاری کلان در پدافند هوایی جبران کرده‌اند".

یکی از نگرانی‌های آمریکا و متحدانش از پدافند هوایی سوریه درباره بکارگیری سامانه موشکی اس 300 است چرا که با توجه به توافقاتی که بین روسیه و سوریه انجام گرفته احتمال بکارگیری این سامانه موشکی علیه نیروهای متجاوز وجود دارد.

بشار اسد "ریس جمهور سوریه" در مصاحبه‌ای با شبکه المنار در 13 می 2013 گفته بود "سوریه اولین محموله موشک‌های ضد هوایی اس300 را دریافت کرده است و بقیه نیز به زودی تحویل داده خواهد شد".

"سرگئی لاوروف" هم در تایید این خبر گفته بود "تحویل سامانه موشکی به سوریه در ادمه همکاری‌های نظامی روسیه با سوریه شکل گرفته و ربطی به جنگ‌های داخلی ندارد".

 

ناوشکن روسی کلاس 21956 قدر تمند تر از ناوآمریکایی DDG51 Arleigh

این ناوشکن روسی که از قابلیت چندگانه برخوردار است از نسل چهارم ناوهای سطحی روسیه است که همزمان قادر به دفع حملات سطحی و هوایی و پشتیبانی عملیات‌های زیر دریایی‌ها را دارد. این ناوشکن قادر به جمع‌آوری اطلاعات از تجهیزات دشمن بوده و بطور اتوماتیک در برابر موشک‌های شليک شده از سطح دریا و زیر دریایی‌ها واکنش نشان می‌دهد. بطور کلی ناوشکن 21956 در واقع همتای ناوشکن آمریکایی Bruke class ِDDG 51 Arleigh A. است ولی به تکنولوژی‌های پیشرفته دفاعی مانند موشک‌های فرا صوتی ضد ناو مجهز است. در ساخت این ناو از تکنولوژی رادار گریزی به طرز پیچیده‌ای استفاده شده است که ناوشکن را قادر می‌سازد بتواند در محل عملیات بدون ردیابی حضور داشته باشد و از تیر رس موشک‌های ضد ناو دشمن در امان بماند. این ناوشکن برای صادرات به نیروهای دریایی نوظهور مانند هند و چین طراحی شده است.

 موتور ناوشکن کلاس 21956 از یک توربین گازی دو شفتی تشکیل یافته که 74 هزار اسب بخار قدرت دارد. در کنار این موتور محرکه 4 ژنراتور دیزلی نیز در این ناوشکن وجود دارد که هر کدام 1250 کیلووات انرژی تولید می‌کند. قدرت بالای نیروی محرکه ناوشکن را قادر می‌سازد در حالت عادی با سرعت 18 گره دریایی و در مواقع اضطراری با سرعت 29.5 گره دریایی حرکت کند. این قابلیت قدرتی به ناوشکن امکان می‌دهد در پنچ سطح از عملیات جنگی پشتیبانی کند. همچنین عرشه این ناوشکن آشیانه‌ای برای دو هلکوپتر از نوع Ka-28 یا Ka-31 دارد تا بتواند ماموریت‌های جنگ افزارهای ضد زیر دریایی و ضد سطحی را پشتیبانی کند.

 سیستم پدافند هوایی این ناوشکن از یک توپ 130 میلیمتریAk چند منظوره با رادار کنترل آتش 5p-10-02Eتشکیل شده که حداکثر برد آن 23 کیلومتر است. همچنین سیستم برد بلند پدافند هوایی Rif-M با سیستم کنترلی 3Ts-48E بر ناوشکن نصب شده است.

شش عدد موشک انداز از نوع 3S-48E در قسمت عقبی ناو شکن سوار شده است که هر کدام 8 عدد موشک48N6E2 و یا 4 عدد موشک 9M96 دارند.

سیستم پدافند هوایی برد کوتاه Kashtan-M از دیگر قابلیت‌های این ناوشکن است. در طراحی این ناوشکن محل استقرار ناوبر از نوع 3R86-ME و محل اسقرار فرمانده عملیات از نوع 3R87-1Eاست.

 سیستم‌های موشکی ضد ناو و ضد زیر دریایی در قسمت عقب ناوشکن قرار دارد. موشک انداز 3Ts-14E مجهز به موشک‌های ضد زیر دریایی 91RTE2است و اژدرانداز نوع TPU/4 برای پرتاپ مشک ضد زیر دریایی 91RE1 و یا اژدرهای UGST و UETTبر عرشه ناوشکن نصب شده است.

در سلاح‌های ضد ناو و ضد زیر دریایی ناوشکن 21956 از سیستم دفاعی Kaliber-NKEاستفاده شده است که مجهز به سیستم کنترل آتش 3R-14N، موشک انداز 3S-14Eو در حدود شانزده عدد موشک کروز مادون صوت 3M54TE، شانزده عدد موشک کروز مافوق صوت 3M54E و یا موشک‌های91RTE2 که اژدرهای ضد ناو حمل می‌کنند است.

 موشک‌های 3M54TE یا 3M54E می‌توانند ناوها و یا اهداف سطحی را در شعاع 220 کیلومتری هدف قرار دهند.

از دیگر ویژگی‌های این ناو شکن ظرفیت بالای آن در تعداد خدمه‌ای است که در خود جای می‌دهد بطوری که برای 300 نفر خدمه جای استراحت دارد.

روسیه در طول تاریخ بارها نشان داده است که در برابر اقدامات یکجانبه آمریکا عقب نشینی نمی‌کند. پس از پایان جنگ جهانی دوم اتحاد جماهیر شوروی اولین سلاح هسته‌ای خود را در سال 1949 ساخت تا به انحصار آمریکا انحصار آمریکا در زمینه تسلیحات هسته‌ای پایان بدهد.

اتحاد جماهیر شوروی به رهبری نیکاتا خروشچف با استقرار موشک‌های بالیستک مجهز به "کلاهک اتمی" در کوبا در سال 1962 مانع از حمله آمریکا به این کشور شدند.

در جریان "جنگ چچن" رئیس جمهور وقت روسیه "بوریس یلتسین" در حملاتی لفظی به همتای آمریکایی خود گفته بود "کلینتون به خود اجازه داد بر روسیه اعمال فشار کند. به نظر می‌رسد، او برای یک دقیقه، یک لحظه، نیم ساعت فراموش کرد روسیه زرادخانه‌ای مملو از تسلیحات هسته‌ای دارد. او این موضوع را فراموش کرده است".

در جریان "جنگ آبخازیا" روسیه "میخائل ساکاشویلی" رهبر گرجستان را یک جسد سیاسی فرض کرد و با گسیل نیروهای نظامی در یک عملیات برق آسا نیروهای نظامی گرجستان را درهم کوبید. "دیمیتری مدودف" رییس وقت جمهور روسیه نیز در مورد دفاع مقابله گرجستان و تسخیر اوستیای جنوبی گفته بود: "ضربه‌ای که باید به تفلیس می‌زدیم را زدیم و درس خوبی به آن‌ها دادیم تا دیگر به غرب وابسته نشوند و سیاست همزیستی مسالمت آمیز با کشور همسایه را در خاطرشان نگه دارند".

فضای رسانه‌های آمریکایی، غربی و عربی هم‌پیمان در منطقه نشان می‌دهند که آمریکا خود را برای حمله به سوریه آماده کرده است. موضوع بکارگیری سلاح شیمیایی در حومه شرقی در اطراف دمشق دلیل و بهانه آمریکا برای این اقدام است. حال در صورت درگیری احتمالی نظامی آمریکا و متحدانش با سوریه، روسیه در کجای داستان قرار خواهد گرفت؟

روسیه در حال حاضر در شورای امنیت یک هم پیمان جدی و قدرتمندی هم به نام چین دارد و تا به حال در عرصه بین الملل دو قطعنامه شورای امنیت را درباره سوریه وتو کرده است.

با توجه به اینکه پایگاه دریایی طرطوس تنها سکوی نظامی روسیه در خاورمیانه است روسیه با تجهیزات نظامی که در اختیار دارد در مقابل دهن کجی واشنگتن خواهد ایستاد.

هم اکنون 16 ناو جنگی روسیه بهمراه سه زیر دریایی در آبهای مدیترانه مستقر هستند که به احتمال زیاد در صورت وقوع درگیری وارد عمل خواهند شد. افزون بر این سلاح‌های قدرتمند روسی که در اختیار دمشق قرار دارد امکان دفاع از اراضی سوریه را به حکومت بشار اسد می‌دهد.

از آنجایی که باراک اوباما به اجازه سازمان ملل برای اقدام نظامی در سوریه تاکید می‌کند بنظر می‌رسد آمریکا توان آغاز جنگی که ابعاد آن غیر قابل پیش‌بینی است را ندارد و پس از کش و قوس‌های فراوان اقدام نظامی یا در حد بسیار محدود خواهد بود و یا اینکه قدرت‌های بزرگ به مصالحه‌ای که تامین کننده منافع هر دو طرف باشد دست خواهند یافت.

 گزارشی از روند طرح موضوع حمله به سوریه  

همه بحث از صبح روز چهارشنبه هفته قبل شروع شد. در این روز رسانه های حامی تروریست های تکفیری فعال در سوریه، همزمان با آغاز عملیات ارتش سوریه برای پاکسازی محله الغوطه الشرقیه در حومه دمشق مدعی شدند که ارتش از سلاح شیمیایی در این منطقه استفاده کرده است که این حمله شیمیایی به کشته شدن بیش از هزار و 300 نفر منجر شد. البته مخالفان سعی کردند برای افزایش فشار سیاسی بر دمشق، دولت بشار اسد را به انجام این حمله متهم کنند، اما غیر از جار و جنجال رسانه ای هیچ سندی برای اثبات ادعاهای خود نیافتند. از سوی دیگر، طرف سوری استنادات زیادی در بی گناه بودن خود در این حمله و همچنین انجام شدن این حمله از سوی تروریست های تکفیری در دست دارد.

این ادعا در حالی مطرح شده که پیش از این در اثر یک حمله شیمیایی تروریست ها به منطقه خان العسل در سوریه ده ها تن از شهروندان سوری در آن کشته شده بودند که بیشتر کشته شده ها را کودکان تشکیل می دادند، تروریست های مسلح در آن زمان هم سعی کردند با شانتاژ تبلیغاتی دولت بشار اسد را به دست داشتن در این ترور متهم کنند، اما در انجام آن ناکام ماندند.

به دنبال این موضوع اتحادیه عرب به شدت استفاده از سلاح شیمیایی در الغوطه شرقی سوریه را محکوم کرد و نظام سوریه را مسئول آن دانست.

در همین جهت «سامانتا پاور» نماینده آمریکا در سازمان ملل، به عنوان اولین مقام آمریکایی، مستقیما دولت «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه را به استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه غیرنظامیان در این کشور متهم کرد.

این خبر در شرایطی منتشر شد  که شبکه خبری «سی بی اس» قبل از این گزارش داد که «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا به تیم امنیت ملی خود دستور داده است تا گزارش محرمانه ای که هدف از آن توجیه اقدام نظامی علیه سوریه است را آماده کنند؛ بر این اساس، اوباما از تیم امنیت ملی خود خواسته است تا توجیهات قانونی را که برای اقدام نظامی علیه سوریه بدون نیاز به حمایت شورای امنیت سازمان ملل ضروری است، طراحی کنند.

توافق سوریه برای ورود بازرسان سازمان ملل:

در پی طرح اتهام تروریست ها مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی، موضوع بازرسی سازمان ملل از سوریه مطرح شد و اوایل این هفته، خبرگزاری رسمی دولت سوریه (سانا) از توافق بین سازمان ملل متحد و سوریه در مورد اجرایی شدن اجازه به تیم بازرسان سازمان ملل متحد برای تحقیق در ادعای استفاده از سلاح‌های شیمیایی در روز 22 آگوست در حومه دمشق خبر داد.

وزارت خارجه سوریه اعلام کرد که توافق بین دمشق و سازمان ملل متحد در جریان سفر آنجلا کین نماینده عالی سازمان ملل در مسائل خلع سلاح به دست آمد و دو طرف تفاهم نامه مشترکی را به اجرا گذاشتند تا بر اساس آن به تیم بازرسی سازمان ملل متحد به ریاست آکی سیلستروم اجازه ورود به سوریه و تحقیق در مورد ادعاهای استفاده از سلاح‌های شیمایی در ریف دمشق داده شود.

 البته بر اساس این توافق تاریخ و ساعت بازدیدهای این تیم باید مورد توافق دو طرف باشد. سانا با اعلام این مطلب تاکید کرد که این توافق در جریان دیدار ولید المعلم وزیر خارجه سوریه با آنجلا کین صورت گرفت و معلم آمادگی سوریه برای همکاری با تیم تحقیقاتی سازمان ملل برای افشای دروغ پردازی های گروه‌های تروریستی در استفاده دولت سوریه از سلاح‌های شیمیایی در الغوطه شرقی را به اطلاع نماینده سازمان ملل رساند.

به دنبال این موضوع بازرسان سازمان ملل اواسط هفته جاری وارد سوریه شدند و کار خود را با یک روز تأخیر، از امروز چهارشنبه، آغاز کردند.

نشست سیاسی لغو و نشست جنگی برگزار شد:

در جبهه مقابل آمریکایی ها قبل از این که نتایج بازرسان سازمان ملل مشخص شود، وارد فضای تهاجمی علیه سوریه شده و نشست لاهه را لغو کردند. قرار بود روز چهارشنبه این هفته نشستی در لاهه میان هیات آمریکایی شامل ویندی شرمن، معاون وزارت‌خارجه آمریکا در امور سیاسی، و رابرت فورد سفیر امریکا در سوریه و هیات روس شامل گینادی گاتیلوف و میخائیل بوگدانوف معاونان وزارت خارجه روسیه برای بررسی مسائل سوریه،  برگزارشود.

به دنبال این موضوع  "گینادی گاتیلوف" معاون وزیر امور خارجه روسیه از اقدام آمریکا در به تاخیر انداختن نشست سوریه در لاهه ابراز تاسف کرد.

این در حالی است که چهارشنبه گذشته نشستی با حضور "مارتین دمپسی" رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا و فرماندهان ارشد ارتش انگلیس، فرانسه، ایتالیا، آلمان، ‌کانادا، عربستان سعودی، قطر، ترکیه و اردن برگزار شد. به گزارش پرس تی وی، یک مقام نظامی اردن نزدیک به این مذاکرات، در مصاحبه با رسانه ها گفت: "سران کشورهای غربی و عربی به این نتیجه رسیدند که جامعه بین الملل باید در قبال سوریه واکنش نشان دهد و "پایدارترین" واکنش حمله موشکی محدود خواهد بود."

فرمانده ها�� ارتش 10 کشور غربی و عربی در نشست مشترک، هیچ چارچوب زمانی برای این حملات احتمالی تعیین نکردند، اما شرکت کنندگان در این نشست، به توافق رسیدند که برای حمله نظامی احتمالی در "هفته جاری" آماده باش��د.

علاوه بر گزینه اقدام نظامی، شرکت کنندگان در نشست امکان ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه را هم بررسی کردند.

بنا به گفته منابع دیپلماتیک، حاضران در این نشست تا روز یکشنبه به اجماع نظر دست نیافته بودند؛ به گونه ای که عربستان سعودی و آمریکا بر حملات هوایی  و انگلیس و فرانسه بر دخالت نظامی گسترده تأکید داشتند.

این منابع افزودند: در نهایت تمامی این کشور ها بر سر انجام یک سری حملات موشکی از طریق ناوگان های دریایی و یا هواپیماهای جنگی با یکدیگر به اتفاق نظر رسیدند.

گفتنی است، در حاشیه نشست غربی-عربی نمایندگان آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی همچنین با رهبران گروه موسوم به "ارتش آزاد سوریه" و "ائتلاف ملی مخالفان سوریه" هم دیدار کرد و با آنها در خصوص حمله احتمالی به سوریه گفتگو کردند. رویترز اعلام کرد که در این دیدار غرب به مخالفان سوری اطمینان داده که تا چند روز آینده به سوریه حمله خواهد کرد. همچنین یکی از اعضای ائتلاف مخالفان سوریه که در جلسه با نمایندگان گروه به اصطلاح "دوستان سوریه" حضور داشت، اعلام کرد غرب به مخالفان اطمینان خاطر داده است که ظرف چند روز آینده به سوریه حمله می شود.

در این جلسه به مخالفان سوری گفته شده که هدف از حمله به این کشور از بین بردن توانایی بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای اجرای حملات مشابه شیمیایی در آینده است؛ و این حمله در روزهای آتی قطعا انجام خواهد شد. همچنین به شورای ملی سوریه گفته شد برای شرکت در مذاکرات ژنو 2 آماده باشند.

تلاش های صهیونیست ها و اعراب برای نهایی کردن طرح حمله به سوریه:

 در کنار تلاش های آمریکائی ها، صهیونیست ها و اعراب نیز به شکل جدی وارد میدان شده تا تصمیم حمله آمریکا به سوریه را نهایی کنند. دیروز سه شنبه، وب سایت "تایمز اسرائیل" گزارش داد که هیأتی بلندپایه از مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی برای رایزنی با مقامات آمریکایی به خصوص سوزان رایس مشاور امنیت ملی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن به سر می برد.

این سفر با هدف ارائه اطلاعات به آمریکایی ها برای حمله به سوریه و بررسی پیامدهای آن بر رژیم صهیونیستی انجام شده است.

عربستان، کانون فتنه گری در منطقه نیز با شدت هرچه تمام تر وارد این موضوع شد و در حالی که ریاض از ابتدای بحران سوریه به حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریست ها پرداخته و در حال حاضر رهبری ائتلاف برای جنگ علیه سوریه را بر عهده دارد، دیروز سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان اعلام کرد: جامعه بین المللی باید موضع قاطع و جدی علیه دولت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بگیرد.

وی مدعی مخالفت نظام سوریه با تلاش ها برای حل مسالمت آمیز و سیاسی بحران این کشور شد و مدعی شد: مخالفت نظام سوریه با همه تلاش‌های جدی و صادقانه عربی ایجاب می کند که جامعه بین المللی موضعی قاطعانه و جدی برای توقف درد و رنج انسانی ملت سوریه اتخاذ کند.

مهم تر از این رئیس دستگاه اطلاعات عربستان است که به یکی از فرماندهان میدانی آمریکا در منطقه تبدیل شده و برای تشویق مقامات سیاسی ـ امنیتی آمریکا برای حمله نظامی به سوریه، مبلغ ۷۰ میلیون دلار به صورت مستقیم هزینه کرده است.

گفتنی است هماهنگی بی‌نظیر بندر و سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده، وی را به یکی از مهمترین فرماندهان میدانی آمریکا در منطقه تبدیل کرده تا بتوانند روند بی وقفه تحولات منطقه خاورمیانه و جهان اسلام را به سمت تامین منافع خود هدایت کنند و در واقع ژاندارم آمریکا در منطقه باشد.

همچنین قابل ذکر است منابع غربی اخیرا به روزنامه وال استریت ژورنال اعلام کردند که عربستان توانسته است برای طرح براندازی نظام سوریه تابستان سال 2012 یک مرکز عملیاتی را در اردن احداث کند که این مرکز دارای فرودگاه و انبارهای اسلحه است و بندر بن سلطان بر این مرکز مستقیماً نظارت می کند . عربستان همچنین توانسته موافقت آمریکا را برای تهیه و ارائه گزارش های اطلاعاتی و آموزش دادن به عوامل این مرکز عملیاتی کسب کند.

این گزارش همچنین می افزاید: پادشاه عربستان آوریل 2013 نامه ای شدید اللحن به اوباما فرستاده و در این نامه گفته است که اعتبار آمریکا در صورت اجازه دادن به بشار اسد برای تحت کنترل درآوردن اوضاع سوریه زیرسؤال خواهد رفت .

آمریکا: تا روز پنچ شنبه به سوریه حمله می کنیم!

دیروز، سه شنبه، در حالی که بازرسان سازمان ملل در سوریه منتظر بودند تا کار خود را آغاز کنند و تا روز یک شنبه آینده در سوریه خواهند بود، مقامات ارشد امریکا اعلام کردند این کشور قصد دارد «تا روز پنج شنبه» سوریه را هدف حمله موشکی قرار دهد تا بدین وسیله دمشق را مجازات کند.

مقامات آمریکایی دیروز به شبکه خبری ان‌بی‌سی نیوز گفتند، سوریه «سه روز» هدف حملات محدودی قرار می‌گیرد و هدف از آن «نه کاهش توانایی‌های ارتش سوریه بلکه دادن پیامی به بشار اسد، رئیس جمهور این کشور است.»

در همین حال ۴ کشتی جنگی دوشنبه شب در دریای مدیترانه و در جایی که می‌توان سوریه را هدف حملات موشک کروز قرار داد، مستقر شدند.

مقامات دفاعی امریکا می‌گویند، اگر این کشور به دنبال دادن پیامی به اسد باشد، محتمل‌ترین گزینه نظامی، حمله با موشک‌های تاماهاک از یک کشتی در دریای مدیترانه است.

ارتش امریکا طی هفته‌های گذشته به تجهیزات نظامی خود در منطقه افزوده است. گفته می‌شود، اکنون چندین زیردریایی هسته‌ای و مجهز به موشک کروز در آب‌های نزدیک به سوریه مستقر شده‌اند.

درحالیکه هنوز هیچ گزارشی از سوی بازرسان سازمان ملل درمورد ادعای استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی منتشر نشده و دولت سوریه نیز موافقت خود را با ورود بازرسان به منطقه مورد ادعا اعلام کرده، کشورهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنها حملات رسانه ای و فشارهای سیاسی گسترده ای را به هدف تحریک افکار عمومی برای آغاز اقدام نظامی گسترده علیه سوریه به کار گرفته اند.

در همین راستا "چاک هگل" وزیر دفاع آمریکا در حالی از آمادگی این کشور برای حمله به سوریه خبر داده است که سوریه وعده داده با اقدامات غافلگیرانه از خود در برابر هر حمله ای دفاع خواهد کرد.

آرایش نظامی آمریکایی ها در حال شکل گیری است:

اما اتفاق جدی تر در جهت جنگ این بود که دیروز رزمناو "گتیسبرگ" که ناو هواپیمابر "یو اس اس ترومن" را همراهی می کند از تنگه جبل الطارق گذشت و این دو کشتی جنگی به مقصد خود در دریای مدیترانه نزدیکتر شدند تا به دیگر شناورهای جنگی آمریکایی و انگلیسی در منطقه بپیوندند. سران نظامی این دو کشور از آمادگی نظامی برای حمله به سوریه خبر داده اند و کارشناسان می گویند به احتمال زیاد حمله نظامی از دریا به سوریه انجام خواهد شد.

 "جی کارنی" سخنگوی کاخ سفید ساعاتی پیش مدعی شد "هیچ شکی نیست که دولت سوریه حمله شیمیایی روز چهارشنبه گذشته به حومه دمشق را انجام داده است"؛ دقیقا این اظهارات را پیش از این نیز "ویلیام هیگ" وزیر خارجه انگلیس گفته بود.

 "چاک هگل" وزیر دفاع آمریکا در برونئی گفت: ما آماده ایم، و تجهیزات خود را به منطقه اعزام کردیم و منتظریم تا طبق فرمان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اقدام کنیم.

 روزنامه واشنگتن پست به نقل از یک منبع ارشد در دولت اوباما گفته است: چنین اقدامی بیش از 2 روز طول نخواهد کشید و در این عملیات از موشک و بمب افکن های دور برد استفاده خواهد شد.

 وی افزود: در این حمله تاسیسات نظامی ای که حتی با برنامه شیمیایی سوریه هم مرتبط نباشند هدف قرار خواهد گرفت.

 در پاریس "فرانسوا اولاند" رئیس جمهور فرانسه نیز گفت که حمایت های نظامی از مخالفان سوری را افزایش خواهد داد.

 در انگلیس نیز "دیوید کامرون" نخست وزیر این کشور از نمایندگان پارلمان که در تعطیلات تابستانی به سر می برند خواست به مجلس بازگردند تا بحران سوریه را مورد بررسی قرار دهند.

 "نیک کلگ" معاون کامرون نیز اگرچه گفت انگلیس دنبال براندازی نظام سوریه نیست، اما تاکید کرد کشورش به آنچه که فکر می کند پاسخی جدی به سوریه است.

 "احمد رمضان" از مقامات ارشد ائتلاف مخالفان سوریه گفته است: درباره اهداف حمله به سوریه با "ارتش آزاد" سوریه مشورت شده است.

 رمضان می گوید: اهداف مورد حمله شامل فرودگاه ها، پایگاه های نظامی و زرادخانه های ارتش خواهند بود.

مخالفان سوریه 35 مرکز را برای حمله به سوریه مشخص کرده اند!

در همین جهت پایگاه خبری شبکه العالم  دیروز گزارش داد، برهان غلیون رئیس وقت گروه موسوم به شورای ملی سوریه در آغاز ماه دسامبر سال 2011  میلادی در جریان نشست با هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا طرحی نظامی را به وی ارایه کرد که حاوی درخواست برای حمله به 35 مرکز نظامی و امنیتی اصلی سوریه به همراه برخی مراکز نظامی فرعی در شهر دمشق و اطراف آن و استان های حمص، لاذقیه، حلب و طرطوس بود تا به اصطلاح "انقلابیون سوری بتوانند نظام سوریه را سرنگون و از تشکیل یک کشور علوی در صورت فرارش از دمشق جلوگیری کنند".

این طرح نظامی با مشارکت جمعیت اسرائیلی – انگلیسی "هنری جکسون" تدوین شد که مقر آن در لندن است و مدیریت آن را روبین شفرد روزنامه نگار اسرائیلی – انگلیسی برعهده دارد و زیر نظر جیمز وولسلی رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و ریچارد دیرلف رئیس اسبق سازمان اطلاعاتی انگلیس فعالیت می کند.

روبین شفرد یکی از دوستان نزدیک برهان غلیون و بسمه قضمانی است و پایگاه الحقیقه در آن زمان این طرح را منتشر کرد؛ طرحی که یک منبع رسمی آمریکایی در گفتگو با روزنامه کویتی الرای در واشنگتن بعدا آن را تایید کرد.

این طرح شامل حمله به انبارهای سلاح راهبردی در کوهستان منطقه القلمون و منطقه واقع در شمال پایگاه هوایی الضمیر، مقرهای گارد ریاست جمهوری و لشکر چهارم در منطقه جبل قاسیون و غرب دمشق است (که اسرائیل اوایل سال جاری آنها را با موشک ها و کلاهک های حاوی اورانیوم ضعیف شده هدف قرار داد).

اهداف این طرح همچنین حاوی حمله به مقرهای فرماندهی لشکر یکم و هفتم جنوب دمشق است تا راه به روی افراد مسلح در درعا باز شود.

از دیگر اهداف حمله، چهار ایستگاه شناسایی هوایی است که در تل الحاره در جنوب دمشق، شنشار در جنوب حمص، برج اسلام در شمال لاذقیه، مرج السلطان در شرق دمشق و النعیمه در شرق درعا قرار دارد و این دو ایستگاه آخر در سال جاری و سال گذشته توسط گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه ویران شد.

این طرح همچنین در برگیرنده حمله به کارخانه های وزارت دفاع در حماه، حمص و حلب است (که گمان می رود حزب الله را به موشک مجهز می کند و سلاح های راهبردی غیرکلاسیک برای ارتش سوریه تولید می کند).

حمله به بخش مدیریت جنگ الکترونیک و ایستگاه های وابسته به آن در دمشق و اطراف آن و مقر مدیریت جنگ شیمیایی از دیگر اهداف تعیین شده در این طرح است.

هشدار ایران به غرب درباره عواقب هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه:

به دنبال شدت یافتن جنگ روانی پیرامون حمله به سوریه، وزیر امورخارجه کشورمان در گفتگوی تلفنی با همتای آلمانی خود با محکوم کردن احتمال انجام عملیات نظامی خارجی علیه کشور سوریه، خواستار عدم شتاب زدگی و تعجیل در تصمیم گیری ها شده و نسبت به عواقب هرگونه اقدام نظامی و وخیم تر شدن اوضاع هشدار داد. وزیر امور خارجه کشورمان ضمن محکوم کردن کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه ، خواستار تکمیل شدن روند بازرسی های سازمان ملل متحد در این خصوص شد.

ظریف همچنین با محکومیت احتمال انجام عملیات نظامی خارجی علیه کشور سوریه ، خواستار عدم شتاب زدگی و تعجیل در تصمیم گیری ها شده و نسبت به عواقب هرگونه اقدام نظامی و وخیم تر شدن اوضاع هشدار داد.

وزیر امور خارجه کشورمان همچنین بار دیگر بر ضرورت ممانعت از تهدید به استفاده از زور و توسل به راه های مسالمت آمیز با هدف جلوگیری از فراگیر شدن تنش و آتش افروزی در منطقه تاکید کرد.

همچنین وزیر خارجه کشورمان در آخرین موضع گیری، دیشب در برنامه تلویزیونی اعلام کرد: هرگونه ماجراجویی و دخالت خارجی در این منطقه تبعاتش حتما فراتر از مرزهای سوریه خواهد بود و حتما همه منطقه را به آتش می کشد.

در همین جهت معاونان وزرای امورخارجه ایران و روسیه در گفتگوی تلفنی جنجال خبری مربوط به کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه و ادعای ارتباط آن با حکومت سوریه را سناریویی ساختگی و از پیش طراحی شده خواندند.به گزارش خبرگزاری مهر، حسین امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه امروز با میخائیل باگدانف نماینده ویژه رئیس جمهور و معاون وزیر امور خارجه روسیه ،آخرین تحولات سوریه را مورد بحث قرار داد.

در این گفتگوی تلفنی طرفین جنجال خبری مربوط به کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه و ادعای ارتباط آن با حکومت سوریه را سناریویی ساختگی و از پیش طراحی شده خواندند.

امیرعبداللهیان و باگدانف همچنین با محکوم کردن کاربرد سلاح شیمیایی از سوی گروه های تروریستی و تکفیری ، راهکار بحران در  سوریه را صرفا سیاسی دانسته و نسبت به پیامدهای هر گونه اقدام نظامی در منطقه هشدار دادند.

از سوی دیگر سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که واکنش ایران در صورت حمله نظامی کشورهای غربی به سوریه چه خواهد بود، گفت: منطقه ما و خاورمیانه در شرایط حساسی به سر می برد و احتیاج به آرامش، مدارا و خویشتنداری دارد. امیدواریم اقداماتی صورت نگیرد که دامنه بحران را از کنترل خارج کرده و تبعات سنگینی برای منطقه و جامعه بین المللی به همراه داشته باشد.

علاوه بر این امروز، چهارشنبه، رییس مجلس شورای اسلامی خطاب به آمریکا و کشورهای غربی هشدار داد: در صورت روشن شدن آتش جنگ در سوریه این کشورها نیستند که جنگ را به پایان خواهند رساند.

 علی لاریجانی در نطق پیش از دستور مجلس شورای اسلامی گفت: مجلس شورای اسلامی با محکوم کردن طراحی حمله عجولانه و نامشروع آمریکا که با کمک برخی کشورهای منطقه دنبال می‌شود، به آنان هشدار می‌دهد که اگر عملیاتی را در سوریه آغاز کنند، این آنان نیستند که این جنگ را به پایان خواهند رساند.

رییس مجلس شورای اسلامی خطاب به کشورهای غربی هشدار داد: با آغاز جنگ در سوریه باید مراقب فرزند نامشروع خود (رژیم صهیونیستی ) باشند.

هشدار روسیه و چین درباره حمله به سوریه:

همچنین روسیه و چین در مورد مداخله نظامی در سوریه هشدار دادند. مسکو می‌گوید، اقدام نظامی «تبعات فاجعه باری» برای تمام منطقه در پی خواهد داشت.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه طی یک تماس تلفنی با دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس گفت، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه حمله‌ای رخ داده باشد یا عاملان آن وجود ندارد.

از سوی دیگر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هشدار داد که استفاده از زور بدون مجوز سازمان ملل نقض قوانین بین المللی محسوب می‌شود.

سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه تاکید کرد که هرگونه دخالت نظامی در سوریه بدون تفویض سازمان ملل نقض خطرناک قوانین بین المللی است.

لاوروف اضافه کرد: برخی تصاویر ثابت می کند که ماده ای سمی در الغوطه در ریف دمشق بکار رفته است که شبیه به موادی است که توسط گلوله های خمپاره از سوی گروه های مسلح در حومه حلب بکار گرفته شده است.

وی خاطرنشان کرد که باید بحران سوریه را با تعقل و ایجاد شرایط مصالحه حل و فصل کنیم زیرا استفاده از زور ممکن است به تشدید اختلافات در جهان اسلام منجر شود.

وزیر امور خارجه روسیه گفت: اشتباهی بزرگ است که مخالفان در سوریه حکومت کنند و این امر به جنگی داخلی منجر خواهد شد.

تردید طراح اصلی جنگ علیه سوریه:

 در کنار همه اخبار مبنی بر جدی شدن جنگ علیه سوریه  و در حالی که پیشنهاد حملات هوایی «موضعی» علیه سوریه با حمایت بیشتر هر دو حزب در واشنگتن روبرو شده، طراح اصلی این استراتژی درستی و کارایی آن را مورد تردید قرار داده است.

کریس هارمر، تحلیلگر ارشد نیروی دریایی امریکا و طراح این استراتژی در گفت و گو با « فارین پالیسی» گفت: « هرگز فکرش را نمی‌کردم تحلیل‌های من درباره گزینه حمله موشکی کروز مورد حمایت قرار گیرند، اگرچه برخی از آن حمایت کردند.»

به نظر می‌رسد که استراتژی « کم هزینه» که اولین بار در ماه جولای موسسه مطالعات جنگ آن را منتشر کرد، مورد اقبال نمایندگان جمهوریخواه در کنگره قرار گرفته است.

سناتور جمهوریخواه جان مک کین گفت: « برای دستیابی جدی به یک گزینه نظامی محدود واقعی، من قویا مطالعه جدیدی را که امروز دفتر مطالعات جنگ منتشر کرده، توصیه می‌کنم.»

سناتور مک‌کین خاطر نشان کرد: « این مطالعه آن‌چه را که من و بسیاری دیگر مدت‌ها درباره آن استدلال می‌کردیم تایید می‌کند: گزینه نظامی که امریکا و دوستان و متحدان‌مان را قادر می سازد تا با هزینه‌های نسبتا کم ، کاهش خطرات برای نیروهای‌مان و در دوره زمانی بسیار کوتاه، قدرت نیروی هوایی اسد را به طور قابل توجهی کاهش دهند.»

سناتور باب کروکر، عضو ارشد کمیته روابط خارجی سنا که در روزهای پایان هفته دوبار از سوی مقام‌های رسمی دولت درجریان اطلاعات قرار گفته است گفت: « واکنش در سوریه قریب الوقوع است.»

این سناتور امریکایی خاطر نشان کرد: «فکر می‌کنم که ما به شیوه موضعی عمل خواهیم کرد.»

با این حال ،هارمر افزود که مقام‌های رسمی امریکا به کارآمدی این « حملات کم هزینه» علیه تاسیسات سوریه بسیار باور دارند.

وی افزود: « اقدامات تاکتیکی بدون داشتن اهداف راهبردی معمولا بی‌نتیجه و اغلب غیرسازنده است.»

وی خاطر نشان کرد: « تصریح کردم که این گزینه، گزینه‌ای کم هزینه است اما موضوع اصلی این است که گزینه‌های کم هزینه بدون داشتن اهداف و اولویت‌های استراتژیک بی‌نتیجه است.»

 وی خاطر نشان کرد : « هر افسر نیروی دریایی می تواند ۳۰ یا ۴۰ فروند موشک تاماهاک را پرتاب کند. این کار مشکلی نیست . مشکل، تشریح این موضوع برای برنامه‌ریزان استراتژیک است که این مساله چگونه منافع امریکا را پیش می‌برد.»

هشدارهای جدی سوریه درباره هرگونه عملیات نظامی غرب:

دیروز، سه شنبه،  ولید معلم، وزیر خارجه سوریه در یک نشست خبری، در مقابل رجزخ��انی های جنگی آمریکا و متحدانش تاکید کرد: من درباره وقوع حمله به سوریه مطمئن نیستم، اما اگر این حمله رخ دهد با تمام ابزارهای موجود از خودمان دفاع می کنیم.

وزیرخارجه سوریه همچنین احتمال داد فضاسازیهای اخیر علیه سوریه در راستای منحرف کردن توجهات از مسلح کردن تروریستها در این کشور است.

وزیرخارجه سوریه در ادامه نشست خبری خود درباره لغو دیدار وزیران خارجه آمریکا و روسیه اظهار داشت: آمریکا خواستار حل سیاسی بحران نیست چون اسرائیل خواهان این مسئله نیست. وی در پاسخ به سئوالی درباره احتمال همراهی اردن با اقدامات جنگ طلبانه محور ضد سوری اظهار داشت: جنگ علیه سوریه به نفع دولت و ملت اردن نیست. منفعت اردن در این است که با سوریه همراه باشد.

وی افزود: البته ما درباره اردن بدبینانه تصمیم گیری نمی کنیم چون برای ملت اردن احترام قائل هستیم.

وزیرخارجه سوریه با اشاره به برگزاری نشست مقامات امنیتی آمریکا و کشورهای عربی در اردن همزمان با فضاسازی ضدسوری اخیر افزود: اردن از حمله به سوریه سودی نمی برد.

��لمعلم درباره لغو دیدار وزیران خارجه آمریکا و روسیه اظهار داشت: آمریکا خواستار حل سیاسی بحران نیست چون اسرائیل خواهان این مسئله نیست.

وزیرخارجه سوریه در پاسخ به سوال خبرنگار سوری افزود: روابط سوریه و روسیه بسیار عمیق و مستحکم است. همچنین توافقات نظامی با روسیه ستون مهمی از تامین نیازهای ارتش را تشکیل می دهد و ما درباره این روابط هیچ شک و تردیدی نداریم.

وی در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص روابط سوریه و ایران خاطر نشان کرد : ما با ایران روابط بسیار نزدیکی داریم. طرحی که از سال 2005 در سوریه و عراق به اجرا درآمده، در نهایت ایران را هدف گرفته است.

در همین جهت نماینده مجلس سوریه، درباره احتمال تجاوز غرب به سوریه اعلام کرد: ما باید برای هرگونه تهدیدی آماده ایم اما در عین حال هشدار می دهیم که هرگونه تجاوز به سوریه، پیامدهایی وحشتناک برای منطقه خواهد داشت.

 وی تاکید کرد: در صورت حمله به سوریه، منطقه در آتش خواهد سوخت زیرا این کشور در داخل و خارج منطقه هم پیمانانی دارد و هر کس به آن حمله کند، مشخص خواهد شد که به دنبال جبران شکست گروه های مسلحی است که به سبب عملکرد قاطعانه ارتش سوریه، در آستانه نابودی قرار گرفته اند.

وی بعید ندانست که در صورت حمله به سوریه، اسرائیل آماج حملاتی از سوی دمشق  و دیگر کشورها قرار گیرد.

وی افزود: ایران تاکید کرده است که در قبال حمله به سوریه ساکت نخواهد ماند وبرای مقابله با هرگونه تجاوز به این کشور مشارکت خواهد کرد. حزب الله و نیروهای ملی و ارتش سوریه چین نیز ساکت نخواهند نشست.

گفتنی است چندی قبل بشار اسد رئیس جمهور سوریه در گفت‌وگوی تلویزیونی با شبکه روسیا الیوم با اشاره به هزینه هرگونه جنگ علیه سوریه ابراز داشت که بحران در سوریه تاثیری «دومینویی» خواهد داشت. وی اظهار داشت که تاثیر جنگ افروزی در سوریه تا آن سوی اقیانوس اطلس کشیده خواهد شد.

رئیس جمهور سوریه در ادامه با رد ادعاهای رسانه‌های غربی درباره رفتن وی از قدرت گفت: کسی حق ندارد بگوید که از سوریه به غرب بروم یا کشور دیگری. من سوریه‌ای هستم و در سوریه به دنیا آمده‌ام و در سوریه خواهم مرد.

اشپیگل: بهبود بخشیدن مناسبات با تهران، راه حل مسئله سوریه است:

در پایان این گزارش به تحلیل هفته نامه اشپیگل اشاره می شود که راه حل مسئله سوریه را دست برداشتن از جنگ افروزی دوباره آمریکا و گفتگوی مستقیم کاخ سفید با ایران می داند. هفته نامه آلمانی اشپیگل با تاکید بر اینکه کلید حل بحران سوریه در دستان ایران است، خاطر نشان کرد که آمریکا باید این مسئله را به رسمیت بشناسد و از تهدیدات نظامی علیه سوریه دست بردارد و مناسبات خود با تهران را بهبود بخشد. هفته نامه "اشپیگل" در این مطلب به قلم "یاکوب آیگشتاین" نوشت: آمریکا از قدرتمندترین کشورهای دنیا است؛ اما بدون روسیه و ایران نمی تواند بحران سوریه را حل کند. در این میان بخصوص ایالات متحده باید نقش دشمن درجه یک خود یعنی ایران را (در حل بحران سوریه) به رسمیت بشناسد.

در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به اینکه سوریه به صحنه رویارویی قدرت‎های بزرگ خارجی و منطقه ای تبدیل شده است و این مسئله اصلی درگیر‎‏ی‎ها در این کشور است همچنین آمده است: اوباما در مسئله سوریه درمانده است.

نویسنده در بخش دیگری با تاکید بر اینکه هیچ کس به صورت جدی به این مسئله اعتقاد ندارد که غرب می خواهد یا می تواند در سوریه مداخله نظامی کند نوشت: کلید حل بحران سوریه در دستان ایران است./

دخالت نظامی در سوریه با دستاویز سلاح شیمیایی/فرزان شهیدی

با توجه به تشتت گسترده در صفوف معارضان و شکست های میدانی تروریست ها، به نظر می رسد بار دیگر سناریوی اتهام نظام سوریه به استفاه از سلاح شیمیایی در دستور کار جبهه مخالفان قرار گرفته است تا از این طریق ضمن اعمال فشار سیاسی و روانی بر بشار اسد، بستری از دخالت های نظامی خارجی را هر چند به شکل محدود، فراهم آورند.

حمله شیمیایی به منطقه «غوطه ‌شرقی» در حومه دمشق، که هفته گذشته همزمان با حضور بازرسان شیمیایی سازمان ملل در سوریه، انجام گرفت، موجی از اعتراضات و نیز تردیدها را برانگیخته است. به دنبال این حادثه، شورای امنیت سازمان ملل نشست فوق العاده برگزار کرد که در آن به اتفاق آراء، به کارگیری سلاح شیمیایی را محکوم کرده‌ و خواهان رسیدگی به حادثه و معلوم شدن عوامل آن شدند. با نگاهی به مواضع کشورهای مختلف اعم از حامیان و مخالفان بشار اسد، معلوم می شود همگی چنین حمله فجیعی را محکوم کرده‌اند و استفاده از سلاح شیمیایی در بحران سوریه را زنگ خطری بزرگ برای جامعه جهانی قلمداد کرده اند؛ اما نگاه آنان به مسببان این فاجعه متفاوت بوده است.

روسیه ضمن رفع اتهام از رژیم سوریه اعلام کرده است فیلم ماهواره‌ای این حمله را در اختیار دارد و آن را در اختیار ماموران سازمان ملل قرار خواهد داد. از طرفی آمریکا اگر چه هنوز به طور رسمی دولت سوریه را مسبب انجام حمله شیمیایی نخوانده است، اما اعلام کرد در صورتی‌ که معلوم شود ارتش بشار اسد این اقدام را انجام داده، حمله نظامی به سوریه توجیه قانونی پیدا خواهد کرد. در همین راستا چاک هیگل، وزیر دفاع آمریکا گفت که ارتش این کشور خود را آماده کرده است تا در صورتی که رئیس‌جمهور آمریکا موافقت خود را اعلام کند، وارد عمل شود. خبرها از وزارت دفاع آمریکا حاکی از آن است که ارتش آمریکا بر حضور نظامی خود در دریای مدیترانه افزوده است. چهارمین ناوشکن آمریکا که مجهز به موشک‌های هدایت‌شونده «کروز» است، وارد آب ‌های مدیترانه شده است. با این حال نیروی دریایی آمریکا هنوز فرمانی مبنی بر آماده‌باش برای یک حمله نظامی دریافت نکرده است. از سوی دیگر یک مقام دولتی آمریکا که نخواسته نامش فاش شود، به خبرگزاری رویترز گفته است که یکی از گزینه‌ها، وارد کردن «ضربات هدفمند نظامی» به رژیم بشار اسد است.

رییس‌جمهور آمریکا مدت‌ها پیش گفته بود که به کارگیری سلاح شیمیایی از سوی ارتش سوریه علیه مردم این کشور «خط قرمز» ایالات متحده خواهد بود. اکنون با حملات شیمیایی صورت گرفته، باراک اوباما تحت فشار قرار گرفته تا به وعده‌ی خود عمل کند. در همین چهارچوب می توان به تصریحات چند عضو بلندپایه حزب دمکرات آمریکا اشاره کرد که از اوباما خواستند دستور حملات هوایی علیه رژیم بشار اسد را صادر کند.

اوباما اما هنوز نسبت استفاده شیمیایی توسط نظام سوریه به قطعیت نرسیده و از طرفی می‌گوید که اقدام یک‌جانبه‌‌ آمریکا بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، کار دشواری خواهد بود. به همین دلیل اوباما از سرویس‌های مخفی آمریکا خواسته است اطلاعات لازم در رابطه با حمله احتمالی شیمیایی در سوریه را جمع‌آوری کنند. شاید اوباما به تجربه تلخ سلف خود جرج بوش دوم می نگرد که با دلایل واهی وجود سلاح کشتار جمعی، خود را وارد باتلاق عراق کرد و هزینه های سنگینی را به آمریکا تحمیل نمود.

اتحادیه اروپا نیز خواهان رسیدگی رسمی سازمان ملل شده و از دولت سوریه خواسته است تا اجازه دهد ماموران بازرسی شیمیایی این سازمان که در دمشق حضور دارند به محل حادثه بروند و گزارش رسمی خود را اعلام کنند. اخرین اخبار از موافقت دولت سوریه با ورود بازرسان سازمان ملل حکایت دارد.

عربستان و قطر اما طی یک جنگ روانی هدفمند این حمله را به ارتش سوریه و شخص بشار اسد نسبت دادند و بلافاصله یک هجوم خبری، تبلیغاتی و سیاسی را علیه دولت سوریه رقم زدند؛ تا حدی که خواهان حمله نظامی ناتو به سوریه شده و از دولت‌های غربی دعوت کردند تا جهت سرنگونی رژیم بشار وارد فاز نظامی شوند. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت این دو کشور در رأس عوامل اصلی سناریوی گزینه نظامی علیه سوریه، قرار دارند.

با توجه به اختلاف آرای شدید در باره مسببان حمله شیمیایی در سوریه، تردیدهای جدی در این باره ایجاد شده است؛ اما شواهد نشان می‌دهد در حالی‌ که دولت سوریه بازرسان شیمیایی سازمان ملل را پذیرفته و آن ها در دمشق حضور دارند و بسیاری از اسناد بیانگر استفاده سلاح شیمیایی از سوی برخی از نیروهای مسلح مخالف بشار اسد در اطراف حلب است، امکان استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی و چنین حمله‌ای از سوی آنان، آن هم در پایتخت سوریه، غیرممکن است.

با این وصف می توان گفت این یک دام برای بسترسازی جدید دخالت‌ نظامی مستقیم در سوریه است، آن هم در زمانی که ارتش سوریه در میدان جنگ پیروزی‌های مستمری به دست آورده و نیروهای مخالف و معارض بشاراسد دچار شکست  شده‌اند. در شرایط فعلی اختلافات سیاسی و نظامی میان معارضان و متحدان خارجی آن ها اوج گرفته تا جایی که دولت ترکیه برای ادامه همکاری با معارضان سوری دچار تردید شده است. آمریکایی‌ها نیز با توجه به حضور فعال الق��عده و گروه‌های تکفیری تروریستی در سوریه و نیز تشتت در صفوف معارضان، از جبهه معارض حمایت جدی به عمل نمی آورند.

البته همان گونه که اشاره شد حمله شیمیایی توسط تروریست ها حدود شش ماه پیش در منطقه خان العسل حلب، مسبوق به سابقه است. از سوی دیگر یک روز قبل از این حادثه، خبر ممانعت از وقوع حمله شیمیایی به شهر کاظمین در عراق بر سر زبان ها افتاد. چهار فروند هواپیمای بدون سرنشین که مملو از بمب‌های شیمیایی و گاز اعصاب و آماده حمله به شهر کاظمین بودند، توسط نظامیان عراقی کشف شد. پخش این خبر بعد از وقوع حمله شیمیایی در دمشق به فراموشی سپرده شد. این سلاح ها و هواپیماها از کجا وارد خاک عراق شده و کدامین دولت‌های منطقه پشت این ماجرا بوده اند؟ با توجه به مواضع برخی کشورهای عربی نسبت به بحران سوریه، قطعا پاسخ به این سوال کار دشواری نیست.  می توان گفت ایجاد جنگ روانی توسط اعراب علیه دولت سوریه و متهم کردن آن به استفاده از سلاح شیمیایی ترفندی برای فرافکنی از تلاش های مرموزانه قطر و عربستان در زمینه سلاح شیمیایی در منطقه است.

در سطح سیاسی بعد از حمله شیمیایی به حومه دمشق، راهکارهای سیاسی از جمله نشست ژنو و گفتگوی سیاسی برای پایان دادن به بحران سوریه در هاله ای از ابهام فرو رفته است. مسکو و واشنگتن در سردی روابط سیاسی به سر می‌برند و نشانه‌ای از توافق برای آتش‌بس فوری در سوریه و حل سیاسی بحران دیده نمی‌شود. بر این اساس است که مخالفان سرسخت منطقه ای سوریه، در رویای گزینه نظامی علیه این رژیم این کشور هستند.

در پایان باید گفت هدف عاملان و حامیان این حمله ناجوانمردانه در شرق دمشق، اعمال فشار تازه بر رژیم دمشق و دمیدن شوک در صفوف معارضان و بالاخره بین المللی کردن بحران سوریه از طریق صدور مصوبه ای شدید اللحن علیه نظام دمشق و چه بسا دخالت نظامی علیه این کشور بوده است.

با این حال حمایت قاطع روسیه از بشار اسد نشان داد، دخالت نظامی در چهارچوب شورای امنیت، امکان پذیر نیست و روسیه و نیز چین هر گونه مصوبه ای را علیه سوریه وتو خواهند کرد. اقدام یک جانبه و محدود نیز برای آمریکا و یا ناتو هزینه های زیادی در بر خواهد داشت؛ به ویژه آن که هنوز ادله محکمی دالّ بر به کارگیری سلاح شیمیایی توسط نظام در دست نبوده و بلکه شواهد و قرائن متقن حاکی از آن است که چنین حمله فجیعی از سوی تروریست ها و حامیان خارجی آنان صورت گرفته است. جبهه معارض سابقه روشنی در استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه دارد.

مقایسه آراء وزرای دولت روحانی، احمدی نژاد، خاتمی و هاشمی

دکتر حسن روحانی برای تشکیل دولت خود، پس از ایستگاه‌های تنفیذ و تحلیف به ایستگاه مجلس رسید، جایی که باید برای تشکیل دولتش آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برای تک تک وزرایش جلب می کرد. وزرای پیشنهادی روحانی در چهار روز کاری فشرده و نفس گیر به ارائه برنامه های خود برای تصدی وزارتخانه های متبوعشان پرداختند و به اظهارات مخالفان نیز پاسخ دادند.نتیجه این رایزنی ها در نهایت آن بود که 15 وزیر از 18 وزیر پیشنهادی حسن روحانی رای اعتماد لازم را ازبهارستان نشینان نهم گرفتند و برای 4 سال راهی پاستور شدند.اما مروری بر دولت های پیشین و بعد از دوران دفاع مقدس حکایت از آن دارد که پیروز شدگان انتخابات ریاست جمهوری در حالی که اولین کابینه خود را به مجلس معرفی کرده‌اند همواره با نظر مثبت نمایندگان روبرو شده‌اند. نمایندگان مجلس با کابینه های اول سه رییس جمهور پیشین با منتخبان ملت مهربان بوده و با نگاه مثبت به کابینه پیشنهادی روسای جمهور نگریسته‌اند.
ادامه نوشته

واکاوی جابجایی قدرت در مصر

انقلاب 22بهمن 89 مصر به رغم آن که پس از انقلاب تونس، شروع و پیروز شد، به دلیل نقش و تأثیر تمدن و جایگاه‌این کشور در دنیا و جهان اسلام، به عنوان مادر جنبش‌های عربی شناخته می‌شود. از آغاز فراگیری موج بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا تا امروز، سرنگونی دیکتاتوری30 ساله‌ حسنی‌ مبارک ( اکتبر 1981تا فوریه‌ 2011) که مهم ‌ترین متحد آمریکا و نزدیک‌ ترین دوست رژیم صهیونیستی در منطقه بود، به عنوان بزرگترین نماد تحول در تولد خاورمیانه‌ جدید ثبت شده‌است. با برافتادن حکومت مستبدانه مبارک به فاصله یک سال و نیم، انتخابات ریاست جمهوری این کشور برگزار شد و محمد مرسی از رهبران گروه‌اخوان‌المسلمین، رئیس‌ جمهور این کشور شد. اما شادمانی و رضایتمندی مصری‌ها از پیروزی مرسی، به همان جشن چند روزه در میدان «تحریر» محدود ماند و ��رف یک سال اخیر، ‌قاهره هر چند هفته یک بار، شاهد برپایی تظاهرات بزرگ چند صد هزار نفری در اعتراض به سیاست‌های پرابهام مرسی بوده‌است.آخرین نمونه‌این تظاهرات‌ها با عنوان «تمرّد» منجر به دخالت نظامیان شد و بدین ترتیب، مرسی به عنوان حاصل 85 سال فعالیت سیاسی جنبش اخوان المسلمین، دقیقاً در سالروز پیروزی در انتخابات 2012، از ریاست جمهوری برکنار و بازداشت شد. بر این اساس، جنبش مصری‌ها در زبان نظریه ‌پردازان سیاسی «انقلاب ابتر» نام گرفت.
ادامه نوشته

واکنش اصولگرايان به وزرای پیشنهادی دولت يازدهم

کابينه دولت يازدهم در روز تحليف در حضور نمايندگان مجلس توسط رئيس جمهور منتخب تقديم رئيس مجلس گرديد تا اولين گام در تشکيل کابينه کليد خورد. مجلس نيز بلافاصله کار بررسي را آغاز نمود و وعده داد تا روز دوشنبه اين هفته کار رسيدگي به صلاحيت اعضاي کابينه را بطور رسمي در صحن علني مجلس آغاز نمايد که اين امر از امروز کليد خورده است. در اين ميان اصولگرايان به عنوان جريان اصلي حاکم بر مجلس نظرات مختلفي را در مورد کابينه اعلام داشته اند. بين طيف اصولگرا نيز نظرات مختلفي وجود دارد و در مجموع مي توان آنان را به 4 دسته تقسيم نمود:

 

ادامه نوشته

میثاق روحانی با مردم و نظام

دکتر روحانی در آیین روز تحلیف دو اقدام همزمان داشت، ابتدا سخنرانی کرد و بلافاصله در پایان آن فهرست وزرای پیشنهادی‌اش برای وزارتخانه‌های دولت را در اختیار مجلس قرار داد. از فردای روز تحلیف اظهارنظرهای مختلف درباره فهرست پیشنهادی دکتر روحانی آغاز شد و در حالی که سخنرانی دکتر روحانی بسیار مهم بود، ظاهراً کسی بین این سخنرانی و فهرست پیشنهادی و جایگاه این سخنرانی با مشی آینده دولت و انتظارات مردم و نظام نسبتی برقرار نکرد. نوشتار حاضر در راستای آنچه که بیان شد درصدد بررسی دو نکته است یکی نگاه به کابینه پیشنهادی و دیگری فرازهای اصلی سخنان دکتر روحانی و نسبت آن با کابینه و انتظارات مردم و نظام.

 

ادامه نوشته

محیط سیاسی امنیتی ترکیه در تنگنای بحران سوریه

ترکیه به دلیل موقعیت و پتانسیل‌های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود به طور تاریخی با سطحی از چالش و تنش امنیتی در محیط خود مواجه بوده است. به جرأت می‌توان گفت دوره اول و دوم حاکمیت حزب عدالت و توسعه (یعنی سال‌های 2003 تا 2010) جزو معدود مقاطع و دوره‌هایی است که ترک‌ها بر چالش‌های محیطی خویش در حد قابل توجه فائق آمده و با سیاست صفر کردن تنش با همسایگان، مطلوبیت‌های ژئوپلیتیک ترکیه را به حداکثر رساندند‎‎‏ْ‏، تا جایی که در این دوره قدرت نرم ترکیه برای بسیاری از کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قابل اعتماد و اتکا شد. اما ترک‌ها از 2010 به بعد بدون توجه به مقدورات و محذورات خود در سیاست خارجی تغییر راهبردی داده و به دنبال فرصت‌سازی از بحران‌های منطقه‌ای برآمدند. به عبا��تی جایگاه خود را در سطح مدیریت بحران‌های منطقه‌ای در قالب بازیگر توانمند تعریف کردند. در این امر تحولات جهان عرب و قدرت‌یابی نظم اخوانی که به شکلی همزادپنداری با حزب حاکم عدالت و توسعه داشت‏، تحرکات سیاسی و دیپلماتیک ترکیه را شدت بخشید، غافل از اینکه  عوامل و شرایط موثر در میان کشورهای بحران‌زده عربی متفاوت و متکثر است و با یک رویکرد و فرمول قطعی و نامتغیر نمی‌توان رویکرد سیاسی-امنیتی خویش را نسبت به آنها تنظیم کرد. با این اوصاف ورود ترکیه به بحران سوریه بیانگر ضعف برآورد آنها از وزن عوامل و شرایط موثر محیط داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی سوریه بود. تا جایی که در نتیجه این غفلت راهبردی، چالش‌های محیط امنیتی و سیاسی ترکیه روند صعودی یافته و در وضعیت نگران‌کننده و حتی مخاطره‌آمیزی قرارگرفته است. در نتیجه برخی از مواردی که ”موضوع ملی و منطقه‌ای“ ترکیه بوده‌اند در حال تبدیل شدن به ”مساله ملی و منطقه‌‌ای“ این کشور می‌باشند که در ادامه به مهم‌ترین آن اشاره می‌شود:

1- افزایش ریسک ژئوپلیتیک ترکیه‏؛ سازمان‌های کردی سوریه از جمله حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (‍‎PYD) از خلاء قدرت در مناطق کردی بهره‌مند شده و با تصرف برخی از شهرها و روستاها در جغرافیای قومی خود به دنبال خودگردانی سیاسی‌اند. هرچند بنا به ملاحظاتی بر خودمختاری اداری تاکید می‌کنند، اما راهبرد عملی آنها همسو با اندیشه ژئوپلیتیک حزب کارگران ترکیه (پ.ک.ک) شکل گرفته و ادامه خواهد یافت. دولت ترکیه در این شرایط با درک سطح بازی کردهای سوریه فعلا با دو رویکرد موازی به دنبال گرفتن زمان از آنهاست؛ یعنی مذاکره همراه با فشار امنیتی- نظامی از طریق تحریک معارضین دولت سوریه (سلفی‌ها) .

2- فعال شدن گسل‌های هویتی در سطوح اجتماعی (علویان و سنی ها)؛ بعد از بحران سوریه، لایه‌های هویتی جامعه ترکیه با سوال اساسی مواجه شده است که منطق رویکرد تعارضی دولت اردوغان با بحران سوریه بر مبنای منافع ملی بوده یا منافع مذهبی و اعتقادی سنی‌محور؟ این امر موجب خودآگاهی هویتی میان علویان ترکیه شد و بسترهای گسترش ناهمسویی اجتماعی را در مسایل مهم کشور به وجود آورده است.

3- رواج الگوی مشارکت سیاسی غیرمسالمت‌آمیز به بهانه مسائل مربوط به پارک گزی؛ هرچند حرکت اجتماعی در مورد پارک گزی استانبول بر محور مطالبات زیست محیطی شکل گرفت، اما تبدیل آن به یک حرکت سیاسی بیانگر این است که مخالفان دولت اردوغان توانسته‌اند یک همسویی جدی را در مشارکت غیرمسالمت‌آمیز تجربه کنند. کالبدشکافی و ماهیت‌شناسی این حرکت اجتماعی از لحاظ ملی و بین‌المللی دارای پیام‌های روشن به دولت اردوغان بود.

4- تشدید سطحی از تنش با همسایگان؛ دولت ترکیه امروز با بیشتر همسایگان خود در سطوح مختلف وارد تنش شده است. هرچند بعید است که این تنش‌ها که بیشتر در سطح بی‌اعتمادی و سو ظن است به منازعه تبدیل شود، اما واقعیت این است که تنش‌های فرسایشی با کشورهای منطقه از جمله روسیه، ایران، عراق، سوریه، مصر، حزب‌الله لبنان و در سطح کم‌شدت با عربستان بر سر مساله مصر مجموعا منافع ملی این کشور را دچار چالش اساسی خواهد کرد.

5- تبدیل شدن ترکیه به تاکتیک غرب در بازی راهبردی؛  در واقع، ترک‌ها سطح بازی با بحران سوریه را راهبردی تنظیم کرده‌اند و تصورشان بر این بود که همکاری غرب از جمله امریکا با ترکیه در این مورد، در سطح اتحاد راهبردی خواهد بود. این در حالی است که نگاه غرب به نقش‌آفرینی ترکیه در سوریه، نه راهبردی، بلکه تاکتیکی بود. غرب این پرونده را در سطح کلان‌تر از سطح ترکیه هدف‌گذاری کرده است.

6- متزلزل شدن نظم اخوانی در منطقه با سقوط دولت مصر؛ دولت اروغان از حوادث مصر دو نوع آسیب احساس می کند؛ اولی شکست نظم اخوانی منطقه که دولت ترکیه حامی آن بود و دومی احتمال تکرار الگوی سرنوشت اخوانی های مصر در سطح  و نوع پیشرفته‌اش در ترکیه. (لازم به ذکر است که در حال حاضر کودتا در ترکیه مانند مصر بسترهای سیاسی و اجتماعی ندارد).

7- رسوخ رادیکالیسم سلفی-‌ وهابی به محیط امنیتی ترکیه؛ در سند امنیت ملی ترکیه، مساله رادیکالیسم دینی مورد توجه جدی واقع شده است. این در حالی است که مرزهای ترکیه با سوریه به میدانی برای یکه‌تازی سلفی‌های وهابی تبدیل شده است.

سرانجام سخن این است که بخشی از موارد ذکر شده در محیط سیاسی و امنیتی ترکیه، قابلیت این را دارد که در آینده نزدیک  به مساله امنیت ملی ترکیه تبدیل شوند. بنابراین، منطق سیاست‌ورزی حکم می کند که دولت ترکیه ضمن اینکه دستاوردهای دو مقطع سیاست خارجی خویش را (قبل از 2010 و بعد از آن) را مقایسه کند از طرفی اجازه ندهد بحران سوریه در ژئوپلیتیک درونی خویش به مساله امنیت ملی تبدیل شود. مسلما مساله سوریه‌ در حوزه منافع عمومی غرب است نه منافع ملی ترکیه. به همین دلیل، تداوم آن منافع غرب و صهیو��یست‌ها را تامین می‌کند‏، اما تداوم و فرسایشی شدن آن علاوه بر ریسک ژئوپلیتیک، همبستگی ملی ترکیه را هدف قرار خواهد داد. ترک‌ها مجبورند به راه‌حل‌های منطقه‌ای اعتماد کنند، زیرا ادراک مشترک امنیتی در میان بازیگران منطقه‌ای موجود است. ترک‌ها باید تلاش کنند از چشم‌انداز تهدیدهای حاصله از بحران سوریه برای اکثر کشورهای منطقه فرصتی برای همکاری بسازد.

http://www.basirat.ir منبع:

کارکردهای «القاعده» در شرایط جدید منطقه

خبر تعطیلی بیش از ۲۰ سفارتخانه و کنسولگری آمریکا در افغانستان، خاورمیانه و شمال آفریقا، بار دیگر نام سازمان القاعده را بر سر زبان ها انداخته است. دولت آمریکا گفته است اطلاعاتی در دست دارد که نشان می ‌دهد القاعده و همپیمانانش احتمالا قصد انجام حملاتی علیه اهداف غربی دارند.

ادامه نوشته

ریاکاری غربیها برای نزدیک شدن به دولت جدید ایران

مقامات غربی از جمله سیاستمداران آمریکایی در حالی مدعی آمادگی برای گفت و گو و تعامل با دولت جدید ایران هستند که همچنان بر رویکرد خصمانه گذشته با تداوم تحریم‌ها و ارائه پیشنهادهای تکراری در جریان مذاکرات آتی 1+5 با ایران اصرار دارند. روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال به نقل از یک مقام ارشد کاخ سفید در این باره گزارش داد: دولت باراک ‌اوباما به دنبال برقراری ارتباط با رئيس‌جمهور جدید ایران می‌باشد و خواهان مذاکرات مستقیم درباره برنامه هسته‌ای این کشور طی هفته‌های آتی است.اظهارات این مقام آمریکایی در حالی ابراز شده که قرار است نمایندگان کشورهای 1+5 سه‌شنبه هفته جاری در بروکسل با یکدیگر ملاقات و درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو و برنامه‌های خود را در قبال دولت جدید ایران هماهنگ کنند.به گفته این مقام ارشد کاخ سفید، دولت اوباما مایل است هرچه سریعتر آقای روحانی را ارزیابی کند و روندهای دیپلماتیک با این روحانی و سیاستمدار ایرانی را تست کند.براساس این گزارش و به گفته این مقام آمریکایی، ارتباطات لازم از طرف واشنگتن از طریق «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که رئيس تیم مذاکره‌کننده گروه 1+5 با ایران نیز است در زمان مقتضی انجام خواهد شد.
یک مقام آمریکایی دیگر که قرار است در نشست بروکسل شرکت کند هم در این باره گفت: ما برای مذاکرات مستقیم آماده هستیم و این مسئله را از راه‌های مختلف پیگیری می‌کنیم.وی افزود: ما به دنبال حرف‌های تازه‌ای از طرف ایران هستیم اما هنوز مشخص نیست که چه پاسخی دریافت خواهیم کرد.ادعای مقامات کاخ سفید درباره آمادگی برای گفت‌وگو و تعامل با ایران در حالی مطرح می‌شود که گویا آنان قصد ندارند رویکرد خصمانه و شکست‌خورده خود را در قبال کشورمان اصلاح کنند؛ تا جایی که یک مقام ارشد دولتی این کشور درگفت و گو با المانیتور؛ اذعان کرد که بسته پیشنهادی 1+5 در مذاکرات آتی با ایران اصلاح نخواهد شد.
وی مدعی شده است که واشنگتن پس از انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئيس‌جمهور ایران از این کشور می‌خواهد هنگام آغاز مذاکرات هسته‌ای در پاییز سال جاری پاسخ متناسبی به کشورهای طرف مذاکره‌اش بدهد. المانیتور در ادامه گزارش خود افزود: چیزی که غرب به دنبال آن است رفتارهایی است که نشان‌دهنده تمایل به توافق جدی با 1+5 باشد. کلمات به تنهایی کافی نیستند غرب به پاسخ‌های ملموس از سوی ایران نیاز دارد.اظهارات این مقام آمریکایی در حالی ابراز شده است که پس از مذاکرات آلماتی 2 میان ایران و گروه 1+5 که فروردین ماه سال جاری در قزاقستان برگزار شد، خانم «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار شد پاسخ پیشنهادهای ایران را پس از مشورت با پایتخت‌های 1+5 به اطلاع تیم مذاکره‌کننده کشورمان برساند، اما اکنون جای تعجب دارد که آمریکایی‌ها باز هم پیشنهادهای تکراری خود را در قالب «بسته 1+5» همچنان قرار است روی میز گذاشته و در انتظار پاسخ دولت جدید ایران به آنها بنشینند، پیشنهادهایی که در چندین دور مذاکره ایران و 1+5 در قبال امتیازها و برداشتن گام‌هایی که از تهران درخواست شده بود، بسیار ناچیز و کم‌اهمیت بوده‌اند.
رصد رفتار و مواضع آمریکائی‌ها در قبال ایران، پس از انتخاب‌ آقای دکتر روحانی به عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم نشان می‌دهد که مقامات کاخ سفید به دنبال دریافت امتیاز از دولت جدید ایران هستند. پس از اولین کنفرانس مطبوعاتی روحانی و اعلام مواضع صریح وی در قبال مذاکره با آمریکا، تحریم‌ها، برنامه هسته‌ای و بحران سوریه، آمریکائی‌ها بلافاصله تغییر موضع دادند و با ابراز ناخرسندی از این مسئله بر طبل تشدید تحریم‌ها و فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران کوبیدند تا جایی که هفته گذشته 43 عضو کنگره آمریکا با ارسال نامه‌ای به کاخ سفید انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری در ایران را برنامه‌ای طرح‌ریزی شده از جانب حکومت ایران به منظور خریدن زمان برای برنامه‌های هسته‌‌ای ایران دانستند.
این نمایندگان به مقامات کاخ سفید هشدار داده‌‌اند که به بهانه انتخاب روحانی فشارهای تحریمی را علیه ایران کاهش ندهند.تحلیلگران سیاسی معتقدند که پس از گذشت 33 سال از قطع روابط سیاسی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، آنچه که باعث برقراری این رابطه خواهد شد، اثبات «حسن نیت و صداقت» در رفتار و گفتار مقامات آمریکایی در قبال جمهوری اسلامی ایران است.
کیهان

پیام کامرون به طالبان و اهداف پنهانی غرب؛ حسین یاری

سفر اوایل هفته نخست وزیر انگلیس به افغانستان و پاکستان و دیدار وی با مقامات دولتی این کشورها از سوی بسیاری از رسانه ها مورد توجه قرار گرفته است. دیوید کامرون در سفر غیر منتظره خود به افغانستان با حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان دیدار کرد. نخست وزیر انگلیس در این سفر سعی کرد الگوهای رفتاری و سیاسی خاصی را مدنظر قرار دهد. وی از کشته شدن 444 نیروی انگلیسی طی سال های حضور کشورش در افغانستان خبر داد و در عین حال از انتقال مسئولیت های امنیتی به پلیس افغانستان استقبال کرد.

با این حال مهم ترین شاخصه سفر اخیر دیوید کامرون به افغانستان پیام هایی بود که از سوی وی به طالبان مخابره شد. کامرون نه تنها صلح با طالبان را تقبیح نکرد، بلکه از این که چنین فرآیندی به تأخیر افتاده است ابراز نگرانی کرد! او با لحنی کاملا آرام از مقامات طالبان خواست تا بدون استناد به خشونت و ترور در آینده سیاسی افغانستان سهیم باشند. به عبارت بهتر، نخست وزیر انگلیس حامل پیام صلح غرب با طالبان بود؛ پیامی که چندین بار در جریان کنفرانس های مطبوعاتی و دیدارهای رسمی کامرون به افکار عمومی افغانستان منتقل شد.

استقبال دیوید کامرون  از صلح با طالبان و مشارکت این گروه افراطی در آینده سیاسی افغانستان  در حالی صورت می گیرد که در سال 2001 میلادی، تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس نقش غیر قابل انکاری در سرنگونی موقت طالبان داشت. شاید برخی استدلال کنند که تعلق خاطر تونی بلر به حزب کارگر منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی وی شد، اما این استدلال با واقعیات جاری در سیاست خارجی انگلیس منطبق نیست. بدون شک اگر محافظه کاران انگلیسی و حزب متبوع دیوید کامرون نیز در سال 2001 در قدرت حضور داشتند در جنگ با افغانستان با ایالات متحده همراهی می کردند. لندن دهه هاست که خود را به متغیری وابسته به سیاست های آمریکا در عرصه بین الملل تبدیل کرده است . در حال حاضر نیز کامرون و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا هر دو یک راهبرد مشترک را در قبال افغانستان دنبال می کنند. این راهبرد مشترک "کاهش هزینه های شکست در افغانستان" است. لندن و واشنگتن و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی جملگی به این نتیجه رسیده اند بیش از این نمی توانند توان خود را صرف نبردی فرسایشی در افغانستان کنند. از سوی دیگر، اقناع افکار عمومی غرب نیز در خصوص استمرار حضور ناتو در افغانستان غیر ممکن است. در چنین شرایطی واشنگتن و لندن خروج خودخواسته و کم هزینه از افغانستان را در دستور کار خود قرار داده اند. از دید کاخ سفید و لندن اصلی ترین پیش شرط در این خصوص اعطای نوعی حق السکوت سیاسی به طالبان است.

در حال حاضر 7900 نیروی انگلیسی در افغانستان حضور دارند که تا پایان سال جاری میلادی این رقم به 5200 نیرو خواهد رسید و تعداد پایگاه‌های انگلیسی در افغانستان از 11 عدد به 4 یا 5 عدد کاهش می‌یابد. اگرچه برخی از نیروهای انگلیسی پس از سال 2014 میلادی در افغانستان خواهند ماند، اما عملا بخش عمده ای از نیروهای انگلیسی تا سال آینده میلادی خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. در این خصوص اختلافات عمده ای میان ارتش و دولت انگلیس وجود دارد. جمعی از فرماندهان نظامی انگلیس در تلاشند تا موافقت مقامات افغان جهت حضور نیروهای بین‌المللی در این کشور تا سال 2020 و ارائه مشاوره لجستیکی به نیروهای افغان را جلب کنند. این در حالی است که «دیویدکامرون» نخست‌وزیر انگلیس دو روز قبل در اظهارنظری کاملا متفاوت با نظامیان این کشور، حضور گسترده نیروهای انگلیسی در افغانستان پس از سال 2014 را رد کرده است. اختلاف نظر میان مقامات ارتش و دولت انگلیس بر سر نحوه حضور در افغانستان مسئله تازه ای نیست. این اختلافات در دوران نخست وزیری تونی بلر و حتی گوردون براون نیز وجود داشته است. با این حال اختلاف اخیر ایجاد شده میان دولت کامرون و برخی فرماندهان ارشد نظامی انگلیس در نوع خود قابل تامل است. این اختلاف دقیقا در برهه ای هویدا شده است که انگلیس مشغول طراحی نقشه خروج خود از افغانستان و بازگشتی نسبی به دوران قبل از سال 2001 میلادی است. از این حیث تقابل دیدگاههای موجود میان ارتش و دولت نسبت به گذشته حساس تر خواهد بود.

نکته دیگر اینکه نخست وزیر انگلیس مأموریت تنظیم رفتار سیاسی پاکستان در قبال  طالبان را نیز بر عهده گرفته است. بی دلیل نیست که مقامات پاکستانی درست در بازه زمانی سفر  کامرون، پیشنهاد مشارکت سیاسی طالبان و دولت افغانستان را مطرح کرده اند. دولت نواز شریف، شراکت قدرت در افغانستان میان طالبان و کابل را به عنوان بخشی از مذاکرات صلح به دولت حامد کرزای پیشنهاد داده است. این پیشنهاد در نشست سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان و عمر داوودزای، سفیر افغانستان مطرح شد.

این پیشنهاد شامل نوعی فدرالیسم و واگذاری قدرت برخی از ولایت‌های افغان به شبه‌نظامیان طالبان بود. کلیت طرح این پیشنهاد از سوی اسلام آباد نشان می دهد که میان دولت های نوازشریف در اسلام آباد و دیوید کامرون در لندن همپوشانی آَشکاری در خصوص مسائل افغانستان به وجود آمده است. بدیهی است که ادامه این روند منجر به تیره شدن روابط کابل و اسلام آباد خواهد شد. انگلیس و ایالات متحده آمریکا قصد دارند از نواز شریف نخست وزیر جدید پاکستان به عنوان یک سپر سیاسی استفاده کنند و بازگشت طالبان به معادلات سیاسی در افغانستان را به نام وی تمام کنند. هدف اوباما و کامرون از این اقدام کاملا مشخص است: در صورتی که امضای دولت های آمریکا و انگلیس پای سند بازگشت طالبان به قدرت به ثبت برسد، این امر مترادف با اعلام شکست علنی ناتو در افغانستان و شبه قاره هند خواهد بود. اما در صورتی که نواز شریف عهده دار این ماموریت تلخ شود افکار عمومی بیشتر بر روی اسلام آباد و حزب مسلم لیگ(شاخه نواز) متمرکز خواهد شد.

 بدیهی است که اگر نواز شریف به این بازی خطرناک تن دهد آینده سیاسی خوبی در انتظار وی نخواهد بود. در این خصوص بهتر است رئیس جمهور جدید پاکستان نیم نگاهی به سرنوشت و وضعیت ژنرال مشرف داشته باشد. مشرف نیز در دوران حضور خود در قدرت، مخصوصا پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی تسلیم محض خواسته های بوش و جمهوریخواهان آمریکا شد . زمانی که کالین پاول وزیر امور خارجه دولت بوش از مشرف خواست میان سقوط از قدرت و همکاری مستقیم با واشنگتن یک گزینه را انتخاب کند ، ژنرال نگون بخت بلافاصله گزینه دوم را برگزید. با این حال هم اکنون مشرف پس از مدت ها سرگردانی در انگلیس دوباره به کشورش بازگشته و البته این بار به اتهام مشارکت عامدانه در ماجرای ترور بی نظیر بوتو در ایالت راولپندی در یک قدمی محاکمه و حتی اعدام قرار گرفته است!

معمای افغانستان برای دیوید کامرون بسیار پیچیده است. او ناچار است در یک بازه زمانی محدود رفتارهای طالبان، دولت کابل و دولت اسلام آباد را تنظیم کند. در صورتی که به هر دلیلی این هارمونی به هم بخورد هزینه های شکست انگلیس در افغانستان به صورتی تصاعدی افزایش پیدا خواهد کرد. بر اساس نتایج یک نظرسنجی 73 درصد مردم انگلیس بر این باور هستند که جنگ افغانستان غیرقابل پیروزی است. بنابراین شکست انگلیس در افغانستان و عدم مدیریت با گذشت زمان و افزایش تلفات نیروهای اشغالگر درافغانستان، افکار عمومی غرب خواستار پایان این جنگ هستند. این در حالی است که سیاستمداران آمریکایی و انگلیسی نیز نسبت به شکست در افغانستان اذعان دارند. در چنین شرایطی افزایش هزینه های سیاسی لندن در افغانستان می تواند حکم پاشنه آشیل دولت ائتلافی کامرون و نیک کلگ، معاون وی، را پیدا کند. سفر اخیر دیوید کامرون به افغانستان از ماموریت تازه دولت انگلیس در خصوص تسریع ورود طالبان به معادلات سیاسی کابل پرده برداشته است. دولت های لندن  واشنگتن که در گذشته ای نه چندان دور بر لزوم نابودی طالبان و القاعده به عنوان نمادهای تروریسم تاکید داشتند، هم اکنون به کاتالیزور و تسریع کننده ای جهت ورود دوباره طالبان به قدرت تبدیل شده اند!

در نهایت اینکه دولت های دیوید کامرون و اوباما نمی توانند بازی فعلی خود  در کابل و اسلام آباد  را تا زمان خروج نیروهای ناتو از افغانستان ادامه دهند زیرا در این میان متغیراتی وجود دارد که هر یک می تواند منجر به تخریب بنای تاکتیکی ساخته شده از سوی آمریکا و انگلیس شود. مفروضاتی که کامرون و اوباما برای تنظیم راهبردهای خود در قبال افغانستان در نظر گرفته اند به شدت تغییر پذیر هستند. به عنوان مثال واشنگتن و لندن نمی توانند بر روی تعهدات نواز شریف در خصوص حمایت از طالبان حسابی ویژه باز کنند، زیرا رفتار سیاسی مقامات اسلام آباد تحت تاثیر مخالفت های مردمی یا حتی دخالت های نظامیان می تواند تغییر یابد. همچنین شهروندان افغان نیز زیر بار تقسیم قدرت سیاسی( به صورت فدرالی و ...)میان دولت خود و طالبان نمی روند و همین موضوع منجر به محدودیت قدرت مانور غرب در تنظیم رفتار دولت افغانستان خواهد شد. نکته مهم تر اینکه بدون شک با گذشت زمان و افشاگری های بیشتر رسانه های در خصوص امتیازدهی های غرب به طالبان، شاهد ایجاد موجی از مخالفت های مردمی و عمومی در آمریکا و انگلیس علیه دولت های کامرون و اوباما خواهیم شد. ابراز گسترده این مخالفت های عمومی بر شدت استیصال غرب در افغانستان خواهد افزود.

سخنگوی جبهه پایداری: حمایت ما از دولت بستگی به موضع‌گیری‌های آن دارد

پایداری می‌گوید درست است که این جبهه هنوز بیانیه‌ای برای تبریک به روحانی صادر نکرده است اما همین که دبیرکل جبهه،‌ مرتضی آقاتهرانی، در این مورد حرف زده و سعید جلیلی، کاندیدای آن، به روحانی تبریک گفته است،‌ مواضع جبهه را هم روشن می کند.

 وی همچنین می گوید که دولت آقای روحانی هم اگر بخواهد در مواردی مانند توسعه سیاسی و آزادی مدنی وارد شود‌،‌ نیروهایی هستند که در برابر او قرار خواهند گرفت.

 امیرحسین قاضی زاده، سخنگوی جبهه پایداری در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگذاری دانشجویان ایران(ایسنا) در مورد انتشار سخنانی منسوب به خودش مبنی بر اینکه" اگر روحانی برنامه‌هایش را اعلام کرده‌ بود، احتمال داشت که حمایت‌هایی از جانب آن‌ها دریافت کند‌"،‌ گفت: این اشتباه خبرنگاران بود که تصور کرده‌اند هر حرفی که من می زنم الزاما در شورای جبهه پایداری به تصویب رسیده است. این طور نیست گاهی هم حرف‌های من از منظر شخصی و به عنوان یک نماینده مجلس است.

 سخنگوی جبهه پایداری با اشاره به مصاحبه اخیرش با یکی از خبرگزاری‌ها اظهار کرد: از من پرسیده شد که اگر دوباره آقای احمدی‌نژاد کاندیدا شود آیا به او رای خواهیم داد یا نه، و من گفتم در کنار افرادی مثل جلیلی و لنکرانی به او رای نخواهیم داد. از من پرسیده شد که در مقابل آقای روحانی چطور؟ و من در پاسخ گفتم که ما با آقای روحانی اختلاف‌هایی در مواردی مانند سیاست خارجی داریم،‌ ما معتقدیم که نباید به سمت باج دادن حرکت کرد. البته ما با تعامل با دنیا مخالف نیستیم اما معتقدیم که نباید سازش بشود.

قاضی زاده ادامه داد: البته این صحبت‌ها مربوط به قبل از نشست ��طبوعاتی اخیر آقای روحانی است، من گفته‌ام که اگر آقای روحانی مواضعی را که اخیرا در نشست خبری‌اش اعلام کرده است، قبلا اعلام می‌کرد ما به او رای می دادیم.

سخنگوی جبهه پایداری در پاسخ به این سوال که مشخصا منظور او از "‌این مواضع"‌ چه مواضعی است گفت: همین که آقای روحانی در پاسخ به خبرنگار خارجی گفتند ما به دنبال احقاق حقوق مردم خودمان هستیم و دوره تحریم‌ها تمام شده است،همین که از تدبیر رهبری تشکر کرده‌ و گفته‌اند که با همین تدبیر رهبری کشور را اداره خواهند کرد‌،‌ این که به افراطی ها اجازه نخواهند داد که به قدرت برسند،‌این‌ها مواضع خوبی بود و اگر در عمل هم به آن‌ها پایبند باشند می توانند حمایت ما را هم دریافت کنند.

این عضو جبهه پایداری،‌ در ادامه با تاکید بر اینکه جبهه گفتمانی است،‌اظهار کرد: اشخاص نیستند که مورد نظر ما هستند اگر اشخاص مواضع درست بگیرند ما از آن ها حمایت خواهیم کرد و اگر مواضع نادرست بگیرند ما آن ها را قبول نخواهیم کرد.ما این موضوع را در دولت احمدی‌نژاد هم ثابت کرده‌ایم که هر وقت مواضع او درست بوده است حمایت کرده‌ایم و هر وقت این طور نبوده است به وظیفه خودمان عمل کرده‌ایم.

قاضی زاده با تاکید بر این که رقابت‌های ریاست جمهوری تمام شده است، گفت: آقای روحانی حالا رییس جمهور منتخب است و آقا هم دستور داده‌اند که باید کمک شود و همکاری شود و ما خودمان را معتقد می دانیم که تا جایی که رییس جمهور مواضع درست در حوزه وظایف خودش اتخاذ می کند و به وظیفه‌اش عمل می‌کند، از او حمایت کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا جبهه پایداری هنوز بیانیه‌ای در مورد انتخابات یا پیروزی آقای روحانی صادر نکرده است، تصریح کرد: موضع‌گیری فقط صدور بیانیه نیست،‌همین که آقای جلیلی که کاندیدای ما بوده است به آقای روحانی تبریک گفته است و همین که در این مدت دبیر کل ما آقای آقاتهرانی دو بارمصاحبه کرده‌اند، مواضع جبهه را نشان می دهد‌، صدور بیانیه تنها روش برای اظهارنظر سیاسی نیست. به هر حال سخنگو هم از طرف جبهه حرف می‌زند.

قاضی زاده در مورد موضع جبهه پایداری در مورد دولت آینده،‌ تاکید کرد که جبهه پایداری یک تشکل تکلیفی است و ادامه داد: ما نظام مردم سالاری را قبول داریم و قبول داریم که آن کسی که رای آورده در چارچوب نظام است که رای آورده و شورای نگهبان او را تایید کرده است،‌تکلیف ما هم روشن است. ما نتیجه را قبول کرده‌ایم تا نشان دهیم که ادبمان از آن‌هایی که ادب دولت را زیر سوال برده‌اند و نتایح انتخابات را قبول نکرده‌اند، بیشتر است.

سخنگوی جبهه پایداری همچینین در مورد این که قرار است جبهه پایداری چه طور با دولت آینده همراهی کند،‌ گفت: همراهی معنوی در چارچوب نظام خواهیم داشت‌،‌سیاست‌های نظام در مورد مسائل سیاست خارجی و هسته‌ای،‌موضوعات فرهنگی و اجتماعی معلوم است‌، همکاری ما هم در چارچوب گفتمانی خواهد بود،‌به هر حال افرادی که عضو جبهه هستند در جاهای مختلف دارای تریبون هستند،‌ ما می‌گوییم که مردم و آنهایی که طرفدار ما هستند هم بدانند،‌آن جایی که مواضع رییس جمهور درست است ما این را می گوییم تا آنها که حرف ما را می شنوند بدانند،‌ و اطمینان خاطر پیدا کنند و یک همراهی اجتماعی ایجاد شود.

قاضی زاده ادامه داد: گروه دیگری از اعضای ما هم هستند که در جاهایی مناصبی دارند،‌ شخصیت‌های فکری دارند و این ها هم می‌توانند با دولت آینده در برنامه‌های اجرایی همراهی کنند. اگر دولت در چارچوب نظام برنامه‌هایی داشته و نیاز به کمک داشته باشد ما می‌توانیم این کمک را داشته باشیم. ما مکلف هستیم به دولتی که منتخب است ولو این که کاندیدای ما نباشد اگر در چارچوب نظام باشد، کمک کنیم.

 

وی در پاسخ به سوال دیگری در مورد این که با توجه به بحران های که دولت اصلاحات با آن مواجه بود آیا احتمال دارد که دولت روحانی هم که با حمایت اصلاح طلبان روی کار آمده است با چنین بحران هایی از طرف طیف هایی از اصول‌گرایان مواجه شود؟ تصریح کرد:ما کلا قبول نداریم که اصولگرایان برای اصلاح‌طلبان مشکلی ایجاد کرده‌اند،‌انها خودشان برای خودشان بحران درست می کردند ،‌نباید این را به گردن این و آن بیاندازند.

 سخنگوی جبهه پایداری در مورد وظایفی که از نظر این جبهه به عهده دولت است، گفت:اگر رییس جمهور آینده رییس جمهور هشیار باشد،‌ دولت هشیاری داشته باشد و معتقد به مبنای نظام باشد و در چارچوب وظایف خود عمل کند که پیگیری مصوبات مجلس و شورای های بالادستی مثل شورای انقلاب فرهنگی است‌، مشی ما هم همراهی خواهد بود. ما معتقد هستیم که معنی ندارد که وقتی سیاست های نظام روشن و مشخص است دولت خارج از آن سیاست ها و قوانین کار دیگری بکند،‌سیاست نظام مشخص است و دولت هم باید در همان راستا عملکرد خود را تنظیم کند، اگر غیر از این باشد ما به همان وظیفه نظارتی خودمان عمل می کنیم همان طور که در مورد این دولت هم هر جا که بر مبنای نظام بود همراه بودیم و هر جا غیر از آن بود به وظیفه خودعمل کرده ایم.

 قاضی زاده همچنین در پاسخ به سوال دیگری در مورد این که چه مواردی به نظر جبهه پایداری در حوزه وظایف دولت نیست،‌ گفت: حمایت ما از دولت بستگی به موضع‌گیری‌های آن دارد،‌ دولت نباید در موضوعات اعتقادی وارد شود‌،‌اگر دوباره بخواهند مباحث توسعه سیاسی و آزادی مدنی را مطرح کنند و چالش ایجاد کنند،‌ نظارت خواهیم کرد‌، حرف ما این است که دولت باید در جای خودش قرار بگیرد و به وظیفه خودش عمل کند نه این که خارج از آن کار کند

پس از مصر، یمنی ها هم خواستار سرنگونی دولت شدند

عضو کنگره گفتگوی یمن، روز جمعه درمصاحبه با شبکه خبری العالم گفت: تظاهراتی که اخیرا" در یمن برگزار شد ، بی ارتباط با تحولات منطقه و به ویژه تظاهرات مصر و برکناری دولت در این کشور نیست.

وی با اشاره به خواست مردم یمن درزمینه برکناری عبدربه منصور هادی رئیس جمهور این کشور اظهار داشت: رژیم فعلی یمن بسیار بیشتر از رژیم عبدالله صالح رییس جمهوری مخلوع، تحت سلطه و نفوذ خارجی به ویژه آمریکا و عربستان قرار دارد.
البخيتي تصریح کرد تظاهراتی که امروز در یمن برگزار شد و خیزش مردمی دراین کشور، متاثر از تحولات منطقه و مصر است که در آن نظام حکومتی، مردم را به حاشیه رانده بود.
وی افزود: جوانان یمن، همان خواسته های جوانان و مردم مصر را دارند و مهم ترین خواسته آنان، سرنگونی دولت کنونی است زیرا درانحصار گروهی خاص است که نشأت گرفته از طرح شورای همکاری خلیج فارس بوده و هیچ معیاری از جمله مردمی و کارآمد بودن را برای اداره امور کشور ندارد.
وی خاطرنشان کرد که پس از انقلاب موفقیت آمیز دریمن مشکلات کشور از زمان دخالت و اجرای طرح شورای همکاری خلیج فارس شروع شد به طوری که سیاست های رژیم گذشته همچنان پابرجاست و تا به امروز دولت جدید هیچ تغییری در سطح زندگی مردم ایجاد نکرده و سیاست خارجه و روابط یمن با کشورهای دیگر نیز همانند گذشته است.
وی گفت: نظام فعلی یمن بیش از رژیم برکنار شده علی عبدالله صالح تحت سلطه و نفوذ خارجی ها به ویژه آمریکا و عربستان است و صنعا بیش از پیش صحنه حملات آمریکا و نیز دخالت های زمینی این کشور است دخالت هایی که حتی در زمان علي عبد الله صالح وجود نداشت.
سخنگوی تشکل گروه های انقلابی یمن تصریح کرد: یمن پس از انقلاب و در دو سال گذشته همواره با فساد روبرو بوده و فساد در کشور به اندازه همان فسادهایی است که در 10 سال اخیر در حکومت علی عبدالله صالح شاهد آن بودیم.
وی افزود: متاسفانه دولت فعلی یمن، مدعی است که برآمده از انقلاب است در حالی که گروه های انقلابی اعم از گروه های " حراک جنوبی " و حوثی ها و جریان های چپ گرا و لیبرال خواستار برکناری آن هستند.
البخیتی در ادامه با بیان این مهم که دولت فعلی یمن، ثابت کرده است که حتی در زمینه خدمت رسانی اولیه به مردم شکست خورده است، چرا که مردم در زمینه برق و آب با مشکلات فراوان روبرو هستند، افزود: جنگ درمیان مناطق مختلف بر سرِ آب وجود دارد و همچنین مشکلات حیاتی در کشور زیاد است به طوری که چند روز پیش کشور با بحران بنزین و گازوئیل مواجه بود.

تاکید اخوان بر ادامه اعتراضات تا بازگشت مرسی

 به نقل از شبکه العالم در بیانیه حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی گروه اخوان المسلمین آمده است: ما با همه اعضا و طرفداران بی شمار خود در خیابان ها و میدان های اصلی شهرها باقی می مانیم تا این که مرسی برای ادامه فعالیتش به عنوان رییس جمهور به دفترش بازگردد.

در این بیانیه خاطرنشان شده است، آن چه که روز جمعه رخ داد در واقع حضور میلیونی مردم مصر در همه استان ها در قالب تظاهرات مسالمت آمیز گسترده بود و تظاهرکنندگان مخالفت قاطع خود را با کودتای نظامی ظالمانه علیه "رییس جمهور منتخب" (مرسی) اعلام کردند و خواستار بازگشت وی به قدرت شدند.
حزب آزادی و عدالت در این بیانیه دستگاه امنیتی مصر را متهم کرد در پشت خشونت های روز جمعه این کشور قرار دارد و اقدامات انتقام جویانه علیه مخالفان ، شخصیت های سیاسی و رسانه ها را محکوم کرد.
درگیری هایی روز جمعه بین مخالفان و طرفداران مرسی در مناطق مختلف مصر به وقوع پیوست که به کشته شدن 25 نفر و زخمی شدن صدها نفر انجامید .
پل "ششم اکتبر"، مناطق اطراف ایستگاه تلویزیون در "ماسبیرو" و میدان "التحریر" در قاهره و همچنین مناطقی از استانهای "جیزه" و "اسکندریه" دیشب صحنه درگیری‌های شدیدی بین هواداران و مخالفان مرسی بود.

 

سناریو های دشمنان در انتخابات 92

استكبار جهاني همواره در تلاش بوده تا به نحوي در انتخابات كشور تأثيرگذار باشد، اما اغلب نتوانسته پا را از حاشيه سازي و نظارت بيروني فراتر بگذارد و به عنوان بازيگري موثر وارد ميدان انتخابات شود، ضمن آنكه با وجود تلاش هاي بسيار و فراهم كردن برخي زمينه ها نيز نه تنها نتيجه عكس گرفته كه ملت ايران با حساس بودن نسبت به مواضع بيگانگان واكنشي محكم برضد مواضع آنان نشان داده است.

غرب با بررسي نتايج عملكرد خود در گذشته، به ويژه تجربيات ناكام در انتخابات سال هاي 88 و 90، براي تأثيرگذاري بر انتخابات سال 92 از مدتها قبل برنامه ريزي كرده و اهداف سه گانه زير را دنبال كرده است:

1- فرصت سازي از انتخابات براي بسيج اجتماعي عليه نظام اسلامي به منظور تغييرسياسي (حداكثري)

2- به قدرت رساندن جريان هاي همسو با منافع غرب(مياني)

3- مشروعيت زدايي از نظام اسلامي(حداقلي)

روش ها

مهم ترين شيوه هاي اتخاذي كه ممكن است در تحقق اهداف به كمك بيگانگان بيايد، عبارتند از:

1- تشديد سياست فشار و تحريم اقتصادي بر نظام

2- بي اعتبارسازي سازوكارهاي انتخابات

3- زير سوال بردن سلامت انتخابات

4- القاي نبودن آزادي و فضاي رقابت در انتخابات

5- بي ثبات سازي و ناامن سازي فضاي انتخابات

6- القاي يأس و نااميدي و ناكارآمد نشان دادن نظام

7- بي اعتبارسازي جريان ها و نامزدهاي همسو با نظام

8- سپاه هراسي و متهم كردن سپاه و بسيج به دخالت در انتخابات

9- هجمه عليه رهبري و القاي دخالت و جانبداري در انتخابات

01- بسيج رسانه اي براي فضاسازي عليه روند انتخابات در كشور

نقاط ضعف

اما آسيب ها و نقاط ضعف بالاي استكبار جهاني از سويي و توانمندي ها و قوت هاي زياد نظام اسلامي از سوي ديگر، عملاً آنان را از دستيابي به اهداف خود در طول سه دهه اخير ناكام كرده است. برخي از اين موانع و نقاط ضعف دشمن عبارتند از:

1- وجود بحران هاي عميق اقتصادي- اجتماعي در غرب

2- پيشينه و كارنامه سياه استكبار جهاني و صهيونيسم بين الملل

3- بي اعتباري نزد افكار عمومي و نداشتن پايگاه اجتماعي در جامعه

4- نداشتن اشراف اطلاعاتي به مسائل داخلي نظام جمهوري اسلامي ايران

5- نداشتن شناخت و تحليل درست از ماهيت انقلاب اسلامي و منابع قدرت در آن

6- وجود رهبري آگاه، حكيم، مقتدر و مدبر در رأس نظام جمهوري اسلامي ايران

7- بصيرت، آگاهي و روحيه استكبارستيزي ملت ايران

سناريوهاي دشمن

در طول يك سال اخير استراتژيست ها و طراحان اتاق فكرهاي استكبار جهاني، با همه توان تلاش كرده اند كه براي تحقق اهداف برشمرده خود در فرصت انتخاباتي پيش رو سناريوهايي را طراحي و گام به گام اجرا كنند كه الحمدلله به دليل ضعف هاي برشمرده و مدد و نصرت الهي و بصيرت و هوشياري ملت منسوخ و ناكام مانده است، اما تا روز 24 خردادماه همچنان بايد هوشيار بود و با دقت اردوگاه دشمن را رصد كرد تا شكست كامل دشمن حاصل آيد. برخي از سناريوهاي طراحي شده دشمن به اين شرح است:

1- سناريوي نجات ملي؛ اولين سناريوي مطرح شده را مي توان «سناريوي نجات ملي» نام نهاد كه به دست دشمنان انقلاب اسلامي طرح ريزي شده بود. استكبار در اين توهم و آرزو بود كه سال 1392 در حالي آغاز خواهد شد كه اوضاع اقتصادي كشور به واسطه فشارها و تحريم هاي گسترده اقتصادي كه غرب به صورت مستمر و يكپارچه عليه ايران وضع كرده و به اجرا گذاشته، با دشواري هايي روبه رو شود و اين وضعيت به اعتراضات اجتماعي اقشار مختلف منجر گردد. به موازات بي ثبات سازي اقتصادي، نظام سلطه، ايجاد ناامني را نيز كه از پيش در دستور كار خود قرار داده بود، در مناطق مختلف، چه در مناطق قومي نشين و چه در مراكز شهرها افزايش داده تا از اين طريق و با تبليغات و عمليات رواني، اقتدار نظام در نزد توده مردم از يك سو و معتقدان به تغيير و دگرگوني نظام از سوي ديگر شكسته شود. در كنار اين نوع ناامن سازي ها، بحث حقوق بشر، اتهام تروريسم و انرژي هسته اي در مجامع بين المللي براي فشار بيشتر بر ايران فعال شود. ايجاد ترديد در مديريت رهبري، ايجاد ترديد در تصميمات راهبردي از جمله در زمينه هاي هسته اي، سياست خارجي و... در سطح وسيع و به اشكال مختلف دنبال شود. در همين راستا، اين گونه در افكار عمومي تلقين شود كه نوع عملكرد و نگاه نظام به مسائل هسته اي، اقتصادي و خارجي سبب بروز مشكلات موجود شده است و چاره اي جز عبور از انقلاب اسلامي با هدف نجات كشور باقي نمانده است. اين سناريوي حداكثري، بيش از آنكه نشانه هايي از امكان تحقق در خود داشته باشد، مبتني بر توهمات و آمال و آرزوهاي چهره هاي افراطي غرب تدوين شده بود كه بحمدالله به طور كامل بي ثمر ماند.

2- سناريوي ايجاد اشتباه محاسباتي؛ سناريوي دوم را كه نزديكي بسياري به سناريوي اول دارد، مي توان سناريوي «ايجاد اشتباه محاسباتي» نام نهاد. طي سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي بر اساس راهبردهاي سه گانه (مهار، تغيير رفتار و تغيير ساختار جمهوري اسلامي)، شاهد اقدامات متنوع و مختلفي بوده ايم. سناريوي «ايجاد اشتباه محاسباتي در مسئولان جمهوري اسلامي و جامعه ايران» با هدف تغيير رفتار نظام اسلامي طرح ريزي شده بود كه در صدر اين رفتارها، مسئله نشستن پاي ميز مذاكره با آمريكا قرار داشت. فرايند ايجاد اشتباه محاسباتي در سه مرحله گام به گام: 1- ايجاد ادراك اشتباه، 2- وادار كردن به محاسبه مجدد و 3- اشتباه محاسباتي است كه مبتني بر اقدامات زير دنبال مي شد:

1- تشديد تحريم ها (به منظور تضعيف اقتصاد ملي)؛ 2- عمليات اطلاعاتي و امنيتي (از طريق انجام ترور و خرابكاري هاي نرم و سخت، جنگ سايبري و...)؛ 3- جنگ رواني پردامنه (ايجاد اختلال رواني در مسئولان و مردم)؛ 4- بي ثبات سازي كشورهاي محور مقاومت (حمله به عمق سياست هاي راهبردي جمهوري اسلامي ايران)؛ 5- مذاكره (شرطي سازي جامعه و ايجاد گفتمان سازش)؛ 6- تهديد معتبر نظامي (به منظور ايجاد لبه پرتگاه تهديد)؛ 7- بي ثبات سازي محيط داخلي (ايجاد آشوب و نارضايتي).

برآورد و ارزيابي اطلاعاتي دشمنان مويد اين نكته بود كه در چنين اوضاع و احوالي مسئولان جمهوري اسلامي ايران به محاسبه گري مجدد در اهداف ملي و مصلحت انديشي وادار مي شوند كه نتيجه نهايي آن مي تواند پذيرش مذاكره و تعامل راهبردي با آمريكا باشد.

3- سناريوي انتخابات آزاد؛ سناريوي سوم دشمنان انقلاب اسلامي كه با بازيگري گروه هاي مخالف نظام و ايادي داخلي آنها طرح ريزي شده بود، سناريوي تبليغاتي - جنگ رواني «انتخابات آزاد» نام گرفت. كليدواژه «انتخابات آزاد» را مي توان رمز فتنه اي جديد دانست كه از سوي برخي افراد تكرار مي شود. هدف از طراحي اين سناريو از يك سو «مشروعيت زدايي از نظام اسلامي و تلاش براي كاهش مشاركت مردمي» از طريق «زير سوال بردن سلامت انتخابات» بود و از سوي ديگر، ايجاد فضاي باز براي تأييد صلاحيت افرادي كه فاقد صلاحيت لازم بودند. هدف اول از جانب دشمنان بيروني و هدف دوم از سوي ايادي داخلي آنها و ديگر غافلان سياسي دنبال مي شد.


سناريوهاي مذكور بحمدالله هيچ كدام تاكنون فرصتي براي ظهور و بروز نيافته است و هشت گزينه مورد تأييد شوراي نگهبان، هيچ كدام از چنين ظرفيت و قرابتي با دشمن برخوردار نيستند كه بتوانند يا بخواهند تكميل كننده جورچين دشمن باشند، از اين رو به نظر مي رسد استكبار جهاني، نااميدانه بار ديگر دعوت به عدم شركت در انتخابات و تحريم آن به بهانه «آزاد نبودن انتخابات ايران» را در دستور كار خود قرار خواهد داد كه ان شاءالله با حضور پرشور ملت ايران در روز 42 خرداد و خلق حماسه سياسي، آخرين تلاش دشمن نيز بي ثمر خواهد ماند.

منبع: http://www.basirat.ir

ملاك هاي كارآمدي رئيس جمهور از ديدگاه امام خميني(ره)

در ديدگاه امام خميني(ره) مسئوليت هاي نظام جمهوري اسلامي را افرادي بايد بر عهده گيرند كه از ملاك هاي شايسته نظام اسلامي برخوردار باشند. ايشان در اين باره با قاطعيت سخن مي گويند، چرا كه نظام جمهوري اسلامي در زماني كه با انواع تهديدات مواجه است، بايد مسئولان آن، لياقت، توانمندي و تلاش مضاعفي داشته باشند. از طرف ديگر در ديدگاه امام(ره)، اصلاح حال مردم و جامعه منوط به وجود مسئولان صالح است. يكي از ملاك هايي كه حضرت امام در باب صلاحيت رئيس جمهور بر آن تأكيد دارند، اصل كارآمدي است. مفهوم كارآمدي از جمله مفاهيمي است كه تعريف آن در ظاهر ساده است، اما تعريف عملياتي آن با تكثر آرا مواجه است. در مجموع، كارآمدي در معناي عملياتي به معني اثربخشي، نزديكي به هدف، ميزان موفقيت در تحقق اهداف، انجام مأموريت و هدايت منابع به سوي اهداف است. پيش فرض كارآمدي، كارايي است؛ يعني آگاهي از چگونگي انجام كار و تعيين اولويت اهداف براي تحقق كارآمدي با اين معنا، در سخنان امام خميني(ره) شرايطي از اين قبيل آمده است:

1- قانون گرا و متعهد به قانون اسلام؛ از نظر امام راحل، مسئولان تنها بايد مجري قانون باشند، نه اينكه هوس ها و تمايلات خويش را اجرايي كنند. اين موضوع يعني رئيس جمهور تنها در محدوده سياست هاي كلان نظام و قوانيني كه مجلس تصويب كرده، حق دارد روش اجرايي مخصوص خود را به كار گيرد، نه اينكه اساساً يك گفتمان و سبك رفتاري خاصي را ايجاد كند. از نظر حضرت امام(ره)، «در كشوري كه قانون حكومت نكند، خصوصاً قانوني كه قانون اسلام است، اين كشور را نمي توانيم اسلامي حساب كنيم، كساني كه با قانون مخالفت مي كنند، اين ها با اسلام مخالفت مي كنند.»(صحيفه امام، ج 14، ص 414) تعهد به قانون و اجراي درست آن مي تواند نشانه كارآمدي و استمرار آن باشد.

2- مردم گرايي؛ توجه به مردم به ويژه قشر مستضعف جامعه در ديدگاه امام خميني(ره) يكي از بارزترين موضوعات است. كارآمدي نظام و دولت هم زماني حاصل مي شود كه رئيس جمهور واقعاً مردم گرا باشد و آنان را در اداره كشور دخيل كند. اساساً امام خميني(ره)، مسئولان را خدمتگزاران مردم مي دانند و مي فرمايند: «ملتفت باشيد كه شمايي كه الآن به حكومت رسيديد، حكومت نيست. خدمتگزار هستيد. اسلام، حكومت به آن معنا ندارد. اسلام خدمتگزار دارد.»(همان، ج 8، ص 164)ايشان همچنين مي فرمايند: «وقتي حكومتي پايه قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هر چه قدرتمند باشد هم نمي تواند پايداري كند.»(همان، ج 7، ص 510)

3- دوري چاپلوسان و متملقان؛ افراد ثناگو و زبان باز مانع كارآمدي مي شوند و در سايه آن ها فساد حكومت پنهان مي ماند. از همين رو امام خميني(ره) خطاب به مسئولان مي فرمايند: «همه دست اندركاران ـ به ويژه رئيس جمهور ـ بايد از چاپلوسان دغلباز و زبان بازان حيله گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه دار كه تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب كنند. بسا كه منحرفان و منافقان، خود را با ظاهري آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و كشور اسلامي صدمه زنند.» (همان، ج 19، ص 370)

4- ضرورت انتقادپذيري؛ انتقادپذيري از نشانه هاي كارآمدي است، چرا كه نشان مي دهد فرد مسئول واقعاً به دنبال اثربخش بودن و رسيدن به اهداف است و بنابراين از انتقادات استقبال مي كند. از ديدگاه امام(ره) «كوچك ترين فرد مي تواند آزادانه و بدون وجود كمترين خطر به بالاترين مقام حكومتي انتقاد كند و از او در مورد اعمالش توضيح بخواهد.»(همان، ج 5، ص 449)

5- معتقد به وحدت و همگرايي؛ رئيس جمهور كارآمد فردي است كه توان تحمل ديگران را داشته باشد و از همه افراد و ظرفيت هاي سالم براي رسيدن به اهداف استفاده كند. حضرت امام(ره) در اين باره مي فرمايد: دولتمردان با رويه و فكر واحد براي رسيدن به آنچه صلاح اسلام و كشور است، به پيش روند و اين سياست صحيح اسلامي است.(همان، ج 19، ص 157 و 158)

در نهايت اينكه امام خميني(ره) كارآمدي مسئولان كشور را تا آنجا مهم مي دانند كه در خطابي قاطعانه به مسئولان مي گويند: «اگر به خاطر سوءمديريت، ضعف فكر و عمل آن ها ضرري به اسلام وارد شود، مرتكب گناه بزرگ و كبيره اي شده اند كه عذاب بزرگي دامن گير آن ها خواهد شد.»(همان، ج 19، ص 157) 

منبع: http://www.basirat.ir

توصیه‌های مهم امام خامنه ای در خصوص حفظ نشاط انتخاباتی

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري،همزمان با ایام سالروز فتح خرمشهر، صبح دوشنبه مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین (ع) با حضور حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم، گام بلند و حماسی و پرشور ملت ایران در انتخابات پیش روی ۲۴ خرداد را بشارت دهنده موفقیت ها و دستاوردهای بزرگتر برای انقلاب و نظام اسلامی دانستند و با توصیه به مردم برای دقت در اظهارات و شعارهای کاندیداهای محترم بمنظور شناخت و انتخاب فرد اصلح و همچنین توصیه مؤکد به کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری برای تثبیت اصول و مواضع عاقلانه و حکیمانه نظام اسلامی و پرهیز از ریخت و پاش، تخریب و بداخلاقی، در تبلیغات، تأکید کردند: به توفیق الهی، فردای این کشور و ملت، فردایی روشن، عزتمدارانه و برای همه الگو خواهد بود.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ما نمی دانیم که چه کسی رییس جمهور خواهد شد و نمی دانیم که خداوند متعال دلهای مردم را به سوی چه کسی هدایت خواهد کرد اما می دانیم که حضور مردم در پای صندوق های رأی که اعلام حضور قدرتمندانه ملت در عرصه حرکت و تاخت به سوی آرمان ها است، قطعاًٌ زمینه ساز عزت، مصونیت، آبروی بین المللی و خوشحالی دوستان و ناراحتی دشمنان خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات بدخواهان ملت ایران برای دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوق های رأی گفتند: علت این تبلیغات گسترده این است که اگر مردم وارد میدان شوند و حرکت پرشور خود را نشان دهند، برای معاندان، گران تمام خواهد شد.

ایشان با اشاره به اظهار نظر مقامات امریکایی درخصوص انتخابات ایران افزودند: کسانی در مورد انتخابات ایران اظهار نظر می کنند که زندان گوانتانامو و هواپیماهای بدون سرنشین آنها بر فراز روستاهای محروم پاکستان و افغانستان و جنگ افروزی در منطقه و حمایت بی قید و شرط از رژیم جنایتکار صهیونیستی، مایه بی آبرویی و لکه ننگ آنها است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه انتقاد آنها از جمهوری اسلامیِ آبرومند و سرافراز، ارزش جواب دادن ندارد و در خور اعتنای ملت ایران و مسئولان نیست، گفتند: اما این اظهارات برای آحاد ملت عبرت انگیز است زیرا نشان دهنده میزان بسیار بالای حساسیت انتخابات برای آنها است.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: جبهه معاندان، ۳۴ سال است که به هنگام برگزاری هر انتخابات، جنجال آفرینی می کنند و در عین حال همواره هم ناموفق بوده اند، و به لطف الهی این بار نیز ملت بزرگ ایران، به آنها تو دهنی خواهند زد.

ایشان، مردم را به دقت و تأمل در اظهارات و مواضع کاندیداهای محترم فراخواندند و تأکید کردند: مردم باید کسی را ترجیح دهند که زمینه ساز عزت برای آینده انقلاب و کشور باشد و توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته باشد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تفاوت تشخیص های مردم در انتخابات، خاطرنشان کردند: این تفاوت تشخیص ها، و علاقه مندی های متفاوت به کاندیداها نباید منجر به رودررو قرار گرفتن افراد شود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: برای انتخاب و گزینش عالی ترین مقام اجرایی کشور که بسیار حساس و مهم است، در کشور، ساز و کار قانونی وجود دارد و بر اساس آن عمل خواهد شد، بنابراین اختلاف نظرها نباید موجب بروز کدورت شود.

ایشان چند توصیه هم به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری داشتند و گفتند: کاندیداهای محترم نیز باید کار را با حماسه و شور و غیرتمندی به پیش ببرند اما بدون چالش.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ظرافت کار اینجاست که باید در فضای رقابت های انتخاباتی، نشاط و تحرک و گفتگوهای گرم و داغ وجود داشته باشد اما نفرت پراکنی نباشد.

توصیه دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری، درخصوص نحوه تبلیغات و هزینه های آن بود.

ایشان تأکید کردند: مردم درخصوص نحوه تبلیغات داوطلبان و همچنین نحوه هزینه ها و ریخت و پاش ها قضاوت خواهند کرد و کسانی که برای تبلیغات انتخابات، از بیت المال یا پول مشتَبه به حرامِ برخی افراد دیگر استفاده کنند، نخواهند توانست اطمینان مردم را به سوی خود جلب کنند.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: آنچه که در تبلیغات و شعارهای داوطلبان اهمیت دارد، این است که مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام اسلامی تثبیت شود.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: مبادا در تبلیغات، به برخی افراد معاند در خارج و یا حتی در داخل، چراغ سبز نشان دهیم زیرا دشمن در تلاش است تا مردم را مأیوس و ناامید کند و متأسفانه برخی حنجره ها و زبان ها و قلم های بی تقوا هم در داخل حرف آنها را تکرار می کنند.


فرمانده کل قوا در بخش دیگری از سخنان خود در جمع دانشجویان، اساتید و فرماندهان دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام، پاسداری از انقلاب را یکی از ویژگی های ممتاز دانشجویان این دانشگاه برشمردند و افزودند: یکی از لوازم پاسداری از انقلاب، داشتن شناخت درست و عمیق از مبانی نظری و اصول انقلاب اسلامی و پایبندی به آنها است.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در طول انقلاب اسلامی، کسانی بودند که با احساسات و بدون شناخت عمیق از مبانی نظری انقلاب، وارد میدان شدند و بعد از مواجه شدن با یک تندباد، راهشان تغییر کرد و از مسیر انقلاب خارج شدند.


حضرت آیت الله خامنه ای یکی دیگر از لوازم پاسداری از انقلاب را شناخت دقیق تاریخ انقلاب دانستند و افزودند: تاریخ انقلاب اسلامی در واقع عینیتِ مبانی نظری آن است و نشان دهنده آزموده و تجربه شدنِ مبانی نظری در میدان عمل است.


ایشان با اشاره به تمرکز بیش از حد رسانه های بیگانه بر برخی نقاط ضعف کوچک و بزرگنمایی دهها برابری آن، خاطرنشان کردند: هدف آنها به فراموشی سپرده شدن تجربه های موفق نظام اسلامی و القای نادرستی مبانی نظری انقلاب در مرحله عمل است، بنابراین همه مردم بویژه جوانان باید از تاریخ انقلاب آگاهی کامل داشته باشند.


فرمانده کل قوا تأکید کردند: یکی از وظایف مهم مسئولان و فرماندهان دانشگاه امام حسین علیه السلام و همچنین مسئولان و اساتید همه دانشگاهها، آشنا کردن جوانان با تاریخ انقلاب اسلامی است.


حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آشنایی نسل جوان با تاریخ انقلاب اسلامی زمینه ساز آینده ای اطمینان بخش و قطعی خواهد بود.


ایشان خاطرنشان کردند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، هر قدمی که انقلاب برداشته، نوید دهنده قدم بعدی بوده است و به همین دلیل هرگز دچار بن بست نشدیم و در دالان یأس و ناامیدی قرار نگرفتیم.


رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: همواره فرج و مسیر حرکت به سوی آرمانها، در مقابل ما باز بوده است و اگر در مواقعی پیشرفت مناسب نداشتیم به دلیل کوتاهی و سستی خودمان بوده است و نه بن بست بودن راه پیش رو.

دکتر یدالله جوانی: مشايي با واكنشي متفاوت

نكته قابل توجه واكنش احمدي نژاد به عدم احراز صلاحيت مشايي است. در واكنش احمدي نژاد و مشايي يك ادبيات يكسان ملاحظه مي شود كه از يك سناريو حكايت دارد. احمدي نژاد روز چهارشنبه اول خرداد و در حاشيه جلسه هيئت دولت به خبرنگاران مي گويد: «بنده مشايي را به عنوان فردي مومن، صالح و مفيد براي كشور مي دانم و با شناخت ويژگي ها و توانمندي هاي شان، ايشان را معرفي كردم اما مظلوم واقع شد. معتقدم ...

 

با اعلام اسامي افراد احراز صلاحيت شده براي انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري، مردم بر رصد واكنش كساني متمركز شدند كه پيش از اين گفته بودند، تابع قانون بوده و نظر شوراي نگهبان را تمكين خواهند كرد. شوراي نگهبان طبق قانون در موضوع احراز صلاحيت ها، ميزان است و نظر نهايي آن جنبه قانوني دارد. به عبارت ديگر، اعتراض به رأي نهايي شوراي نگهبان، به منزله نپذيرفتن قانون تلقي مي شود. با بررسي واكنش هاي اوليه چهره هاي شاخص نسبت به موضوع عدم احراز صلاحيت شان از سوي شوراي نگهبان، واكنش متفاوت اسفنديار رحيم مشايي نسبت به ديگران، بسيار تأمل برانگيز است. در حالي كه تمامي چهره هاي شناخته شده و مطرح، با تمكين به نظر شوراي نگهبان، پايبندي خود را به قانون اثبات نمودند، آقاي مشايي و همچنين رئيس جمهور به عنوان حامي سرسخت ايشان، نه تنها نظر شوراي نگهبان را برنتابيدند بلكه از تصميم شوراي نگهبان به عنوان يك ظلم ياد كردند در اين واكنش ها دقت كنيد:

الف ـ واكنش هاي تمكيني و پذيرش نظر شوراي نگهبان

1ـ آقاي هاشمي رفسنجاني

از برجسته ترين چهره هايي كه شوراي نگهبان به دليل كهولت سن و ضعف جسماني، صلاحيت وي را احراز نكرد، آقاي هاشمي رفسنجاني بود. صحبت هاي آقاي هاشمي، رئيس ستاد ايشان و نقل قول هاي ايشان از سوي افرادي چون عسگراولادي، از تمكين ايشان به قانون و پذيرش نظر شوراي نگهبان حكايت دارد. آقاي عسگراولادي در اين راستا مي گويد: «آيت الله هاشمي رفسنجاني خود تشخيص داده بود كه سنش مناسب رياست جمهوري نيست و در آن ديدار به بنده بعد از اطلاع از عدم احراز صلاحيت گفت كه از شوراي نگهبان سپاسگزارم كه اين بار سنگين را از روي دوش من برداشت. احساس مسئوليت بار سنگيني بود كه شوراي نگهبان آن را برداشته و من از شوراي نگهبان تشكر مي كنم.»

2ـ آقاي سعيدي كيا

آقاي سعيدي كيا پس از اطلاع از عدم احراز صلاحيتش از سوي شوراي نگهبان با صدور بيانيه اي، پايبندي خود به قانون و پذيرش نظر شوراي نگهبان را در نهايت تواضع، اين گونه اثبات كرد: «امروز با احترام به تشخيص شوراي محترم نگهبان، اين تكليف را از دوش خود برداشته مي بينم و بر تربت پاك سيدالشهداء سجده شكر بجاي مي آورم.»

3ـ دكتر زاكاني

دكتر زاكاني از كانديداهاي رياست جمهوري و مورد حمايت جبهه حماسه سازان بود كه شوراي نگهبان صلاحيت او را براي تصدي پست رياست جمهوري احراز نكرد. زاكاني با همان روحيه بسيجي، با صدور بيانيه اي ضمن تشكر از شوراي نگهبان، پايبندي خودش را به قانون اثبات نمود. زاكاني در اولين بند از بيانيه اش مي نويسد: «اعتقاد قلبي و عملي دارم كه شوراي محترم نگهبان، يگانه مرجع احراز صلاحيت طبق قانون اساسي است، لذا نظر نهايي اين شورا را فصل الخطاب و لازم الاتباع مي دانم.»

4ـ دكتر حسن سبحاني

دكتر سبحاني از ديگر شخصيت هاي برجسته اي بود كه براي كانديداتوري انتخابات رياست جمهوري ثبت نام نموده بود، لكن صلاحيت او از سوي شوراي نگهبان احراز نشد.وي در واكنش به عدم احراز صلاحيت خود با صدور بيانيه اي رأي شوراي نگهبان را تمكين نمود و پايبندي اش به قانون را اين گونه اثبات كرد: «تدبير كرده بودم تا مراحل انتخابات رياست جمهوري را تا آخرين گام طي كنم، اما خداوند برايم امر ديگري را مقدر نمود. بر اين تقدير الهي سر تسليم فرود مي آورم.»

ب ـ واكنشي متفاوت و ظلم دانستن نظر شوراي نگهبان

آقاي اسفنديار رحيم مشايي، تنها كانديداي رد صلاحيت شده اي بود كه از نظر شوراي نگهبان، به عنوان يك ظلم در حق خود ياد كرد. مشايي كه رياست جمهوري را حق مسلم و قطعي خود مي پندارد، يك روز قبل از اعلام اسامي از سوي شوراي نگهبان در جمع تعدادي از هوادارانش با داشتن اطلاعات اوليه از احراز نشدن صلاحيتش مي گويد: «صبور باشيد، ما فقط در مسير قانون حركت مي كنيم، ما تحت نظر ولي فقيه هستيم و ظلم را هم بر نمي تابيم، چرا كه معتقديم ولي فقيه هم ظلم را برنمي تابند.... حتي اگر در كار ما وقفه اي ايجاد شد، شما بايد اميدوار باشيد و بدانيد كه تا شب انتخابات داغ داغ حضور داريم حتي اگر به ما فرصت صحبت در تلويزيون را ندهند. من معتقد هستم كه پيروزي ما صد درصد و قاطع است» بعد از اعلام اسامي افراد احراز صلاحيت شده، مشايي در واكنش به رد صلاحيتش مي گويد: «من رد صلاحيت خود را ظلم مي دانم و حل آن را از طريق مقام معظم رهبري پيگيري خواهم كرد.»

نكته قابل توجه واكنش احمدي نژاد به عدم احراز صلاحيت مشايي است. در واكنش احمدي نژاد و مشايي يك ادبيات يكسان ملاحظه مي شود كه از يك سناريو حكايت دارد. احمدي نژاد روز چهارشنبه اول خرداد و در حاشيه جلسه هيئت دولت به خبرنگاران مي گويد: «بنده مشايي را به عنوان فردي مومن، صالح و مفيد براي كشور مي دانم و با شناخت ويژگي ها و توانمندي هاي شان، ايشان را معرفي كردم اما مظلوم واقع شد. معتقدم در كشوري كه ولايت فقيه دارد، حق مظلوم آن هم در اين سطح پايمال نخواهد شد و با وجود مقام معظم رهبري مشكلي پيش نخواهد آمد. اين موضوع را تا آخرين لحظه تعقيب خواهم كرد و اميدوارم مشكل حل شود و البته مشكلي پيش نخواهد آمد. از دوستان و علاقه مندان به بنده و مشايي هم مي خواهم كه صبور و منتظر باشند چرا كه با وجود مقام معظم رهبري مشكلي در كشور به وجود نخواهد آمد و اين مشكل حل خواهد شد.

سوال اصلي اين است كه حق رياست جمهوري مشايي كجا اثبات شده است؟ اين حق بايد در جايي اثبات شود تا بتوانيم بگوييم شوراي نگهبان با تضييع اين حق، به مشايي ظلم كرده است.

منبع: http://www.basirat.ir

مشایی یعنی احمدی‌نژاد

«محمود احمدی‌نژاد» رئیس جمهور کشورمان که اسفندیار رحم‌مشایی را برای ثبت نام کاندیداتوری یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ستاد انتخابات همراهی می‌کرد، طی سخنانی به صراحت از وی حمایت کرد.

 اقدام احمدی نژاد در وزارت کشور


مشاهده فیلم سخنرانی احمدی‌نژاد در وزارت كشور در حمایت از مشایی:

http://farsnews.com/media.php?nn=13920221001360




جلیلی با پراید آمد هاشمی با بنز!

در آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری اتفاقات چالش برانگیز و شاید هم غیر منتظره‌ای افتاد. از همه مهمتر آمدن هاشمی بود كه تا نیم ساعت قبل از ثبت نام هم خبر از نیامدن او بود.

از طرف دیگر آمدن دكترجلیلی بود كه آن هم به نحوی تا قبل از ثت نام اعلام رسمی برای آمدن نكرده بود.
نكته جالبی كه اتفاق افتاد این بود كه آقای هاشمی با چند بنز و كارناوال تبلیغاتی به محل وزارت كشور آمد ولی دكتر جلیلی با یك پراید آمد!

جلیلی با پراید آمد، هاشمی با بنز!

هاشمی با بنز

عوامل و اهداف پنهاني اهانت به پيامبر اعظم(ص)

در هفته­هاي گذشته بار ديگر عصبانيت و خشم دشمنان آمريكايي و صهيونيستي از حقانيت و گسترش اسلام در قالب توهين به پيامبر نور و رحمت، حضرت محمد(ص) رخ نمود. براي اولين بار است كه رسانه­هاي آمريكايي و صهيونيستي چنين اهانت بي­شرمانه­اي انجام مي­دهند. مسلمانان جهان غيرتمندانه در مقابل اين اقدام ايستادند و هوشمندانه آمريكا را در اين كار مقصر و عامل دانستند. رهبر معظم انقلاب نيز در پيامي كه براي محكوميت اين اقدام موهن صادر كردند، فرمودند:‌ «پشت صحنه‌ اين حركت شرارت‌بار، سياست‌هاي خصمانه‌ صهيونيسم و آمريكا و ديگر سران استكبار جهاني است كه به خيال باطل خود مي‌خواهند مقدسات اسلامي را در چشم نسل‌هاي جوان در دنياي اسلام از جايگاه رفيع خود فروافكنده و احساسات ديني آنان را خاموش كنند. اگر از حلقه‌هاي قبلي اين زنجيره‌ پليد، يعني سلمان رشدي و كاريكاتوريست دانماركي و كشيش‌هاي آمريكايي آتش‌زننده قرآن حمايت نمي‌كردند و ده‌ها فيلم ضد اسلام را در بنگاه‌هاي وابسته به سرمايه‌داران صهيونيست سفارش نمي‌دادند، امروز كار به اين گناه عظيم و غير قابل بخشش نمي‌رسيد.» ايشان باصراحت اعلام كردند: «متهم اول در اين جنايت، صهيونيسم و دولت آمريكا است. سياستمداران آمريكا اگر در ادعاي دخالت نداشتن خود صادقند، بايد عاملان اين جنايت شنيع و پشتيبانان مالي آن را كه دل ملت‌هاي مسلمان را به درد آورده‌اند، به مجازات متناسب با اين جرم بزرگ برسانند.»

همچنان­كه در بيانات معظم­له تصريح شده است، موضوع اصلي، تأكيد بر نقش داشتن جريان صهيونيستي و آمريكايي در اين كار است. اگر مي­خواهيم تكليف خود را در قبال برخورد با هتاكان ادا كنيم، اولين گام اين است كه اجازه ندهيم آمريكا و صهيونيسم خود را در اين كار بي­گناه بدانند. اين موضوع، اهداف اصلي و پشت­پرده آمريكا و صهيونيسم را در مواجهه با مسائل دنياي اسلام و جريان بيداري اسلامي آشكار مي­كند. در نظر گرفتن نكات ذيل موضوع را توضيح مي­دهد:

1- مهم­ترين مسئله­اي كه جريان سلطه با محوريت آمريكا و صهيونيسم اكنون در سطح دنيا با آن مواجه است، موج بيداري اسلامي و تلاش جريان سلطه بر فائق آمدن برآن و مديريت اين موج است. راهكار كنوني نظام سلطه، ايجاد انحراف در بيداري اسلامي و دور كردن آن از اهداف اصلي خود است. رهبر معظم انقلاب در سخنان متعدد خود خطاب به رهبران نهضت بيداري اسلامي، اين خطر را هشدار داده­اند. جريان آمريكايي صهيونيستي مي­داند كه توان جلوگيري از موج بيداري اسلامي را ندارد و بنابراين راه چاره را در انحراف اين نهضت مي­داند. منظور از ايجاد انحراف اين است ­كه فكر و ذهن و دغدغه مردم نهضت بيداري اسلامي و رهبران آن از اهداف اصلي كه همان دفع استبداد و وابستگي به نظام سلطه است، منحرف شود و بر اثر وقوع مشكلات داخلي بار ديگر آمريكا و صهيونيسم را منجي خود بدانند. براي رسيدن به اين مرحله، جريان آمريكايي و صهيونيستي در پي آن است تا با ايجاد مشكلات و چالش­هاي بزرگ همچون جنگ داخلي در كشورهاي تحت تأثير بيداري اسلامي، مردم و رهبران جريان بيداري اسلامي را مستأصل و خسته كند، آن­ها را از ادامه راه نااميد سازد و در اين وضعيت، خود را منجي آنان معرفي كند. در اين برنامه، مهم‌ترين ابزار اختلاف­افكني و ايجاد تقابل­هاي خونين در كشورهاي انقلابي است.

2- هدف پنهاني فيلم موهن كه ساخته سينماي صهيونيستي آمريكايي هاليوود است، در جهت راهبرد كلان سلطه­گران، اختلاف­افكني قومي مذهبي است. اين فيلم، ايجاد اختلاف قومي و ديني را در جامعه مصر به‌عنوان يكي از مهم­ترين كشورهاي تحت موج بيداري اسلامي دنبال مي­كند. فيلم موهن كه تنها 14 دقيقه آن در پايگاه يوتيوب منتشر شده است، در ظاهر توسط چند قبطي مصري ساخته شده و داستان آن با درگيري مسلمانان با قبطيان مصري آغاز مي­شود كه در آن، مسلمانان، افرادي مهاجم و خشونت­طلب ترسيم شده­اند. بعد از اينكه موج اعتراض مسلمانان به اين فيلم فراگير شد و مسلمانان هوشمندانه آمريكا را مسئول اين جنايت دانستند و بنابراين حملات خود را متوجه سفارت­خانه­هاي آمريكا کردند و حتي سفير آمريكا در ليبي مورد خشم وهابيون قرار گرفت و كشته شد، يكي از بازيگران زن فيلم، توبه‌نامه­اي را در اينترنت منتشر كرد و طي مصاحبه­اي با مظلوم­نمايي تصريح كرد كه قبطي­هاي مقيم آمريكا در مخالفت با مسلمانان، اين فيلم را ساخته­اند و عوامل قبطي فيلم، وي را فريب داده­اند؛ يعني جريان آمريكايي صهيونيستي پشت­پرده فيلم كه مي­خواست در نتيجه كار خود بين اسلام­گرايان و قبطيان مصر اختلاف و درگيري خونين به­وجود آيد و سپس اين موج را به ساير كشورهاي انقلابي ترويج دهد، رو دست خورد و خود را در تيررس مسلمانان ديد. بنابراين عوامل آمريكايي صهيونيستي فيلم تلاش كردند تا با تبليغات و كارهاي نمايشي از جمله مصاحبه يكي از بازيگران زن، اين پيام را مخابره كنند كه قبطيان، عناصر اصلي اين فيلم هستند. اما اين حيله كارساز نشد و مسلمانان همچنان حاكميت آمريكا و صهيونيست­ها را عناصر اصلي و پشت پرده فيلم موهن مي­دانند. بديهي است كه بازيگران قبطي فيلم، عناصر فريب­خورده و ذليلي هستند كه در مقابل مقدار كمي پول حاضر شدند چنين جنايتي را مرتكب شوند و دولت­هاي مسلمانان بايد آنان را تحت تعقيب قضايي قرار دهند، اما موضوع نبايد به همين مسئله ختم شود. بايد همه نگاه­ها را متوجه عاملان اصلي فيلم كرد كه همانا حاكميت آمريكا و صهيونيست­ها هستند. ضمن اينكه گفته مي­شود كارگردان اين فيلم موهن، جاسوس اسرائيلي است و اين موضوع خود دست پنهان صهيونيست­ها و آمريكايي‌ها را در ساختن چنين فيلمي آشكار مي­كند. اساساً وابستگي سينماي هاليوود به صهيونيست­ها و آمريكايي‌ها خود دليل محكمي بر نقش آمريكا و رژيم صهيونيستي در ساختن چنين فيلمي است. سينماي هاليوود از حلقه­هاي امنيتي و سازوكار بسيار پيچيده­اي برخوردار است و چند بازيگر ناشناخته و تازه­كار قبطي نمي­توانند به همين سادگي وارد آنجا شوند و با حمايت هاليوود فيلم تهيه كنند. در كنار اين، وابستگي سايت يوتيوب به آمريكا و انتشار بخش­هايي از اين فيلم و برنداشتن فيلم از صفحه، خود نشان مي­دهد كه عناصر اصلي اين فيلم، دولت آمريكا و صهيونيست­ها هستند.

3- اختلاف­افكني در جوامع اسلامي سياست كهنه و دائمي سلطه­گران غربي است كه اتفاقاً نتايج زيادي براي آنان داشته است. اين سياست به مقتضاي شرايط هر از چندي در رأس برنامه­هاي سلطه­گران قرار مي­گيرد. تحولات ماه­هاي گذشته حاكي از اين است كه اكنون به­شكلي مرموزانه اين سياست بار ديگر در اولويت برنامه­هاي سلطه­گران براي ايجاد آشفتگي در كشورهاي اسلامي و در ادامه غلبه بر اوضاع اين كشورها در دستور كار است. كشتار وسيع مسلمانان در ميانمار، كشتار شيعيان در پاكستان، حمايت از تروريست­ها عليه سوريه و تحريك گروه­هاي تكفيري عليه شيعيان در سوريه و عراق و در نهايت ساختن فيلم موهن با هدف اختلاف­افكني در جامعه مصر، از جمله نشانه­هاي اين موضوع است. قابل توجه است كه رهبر معظم انقلاب در ديدار معاون رئيس‌جمهور اندونزي در حاشيه اجلاس سران عدم تعهد (10/6/1391) با هشدار درخصوص مراقبت از وقوع توطئه خطرناك جنگ‌هاي قومي و مذهبي در اندونزي يا مصر و ليبي بر لزوم همكاري بيش از پيش كشورهاي اسلامي تأكيد كردند. بنابراين دور جديد سياست­هاي سلطه­جويانه آمريكا، صهيونيسم و همراهان غربي آن­ها با محوريت اختلاف­افكني قومي و مذهبي است كه از راه­هاي پنهان و نامحسوسي دنبال مي­شود

نویسنده: حمزه عالمی

تحریم های آمریکا