ریاکاری غربیها برای نزدیک شدن به دولت جدید ایران

مقامات غربی از جمله سیاستمداران آمریکایی در حالی مدعی آمادگی برای گفت و گو و تعامل با دولت جدید ایران هستند که همچنان بر رویکرد خصمانه گذشته با تداوم تحریم‌ها و ارائه پیشنهادهای تکراری در جریان مذاکرات آتی 1+5 با ایران اصرار دارند. روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال به نقل از یک مقام ارشد کاخ سفید در این باره گزارش داد: دولت باراک ‌اوباما به دنبال برقراری ارتباط با رئيس‌جمهور جدید ایران می‌باشد و خواهان مذاکرات مستقیم درباره برنامه هسته‌ای این کشور طی هفته‌های آتی است.اظهارات این مقام آمریکایی در حالی ابراز شده که قرار است نمایندگان کشورهای 1+5 سه‌شنبه هفته جاری در بروکسل با یکدیگر ملاقات و درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو و برنامه‌های خود را در قبال دولت جدید ایران هماهنگ کنند.به گفته این مقام ارشد کاخ سفید، دولت اوباما مایل است هرچه سریعتر آقای روحانی را ارزیابی کند و روندهای دیپلماتیک با این روحانی و سیاستمدار ایرانی را تست کند.براساس این گزارش و به گفته این مقام آمریکایی، ارتباطات لازم از طرف واشنگتن از طریق «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که رئيس تیم مذاکره‌کننده گروه 1+5 با ایران نیز است در زمان مقتضی انجام خواهد شد.
یک مقام آمریکایی دیگر که قرار است در نشست بروکسل شرکت کند هم در این باره گفت: ما برای مذاکرات مستقیم آماده هستیم و این مسئله را از راه‌های مختلف پیگیری می‌کنیم.وی افزود: ما به دنبال حرف‌های تازه‌ای از طرف ایران هستیم اما هنوز مشخص نیست که چه پاسخی دریافت خواهیم کرد.ادعای مقامات کاخ سفید درباره آمادگی برای گفت‌وگو و تعامل با ایران در حالی مطرح می‌شود که گویا آنان قصد ندارند رویکرد خصمانه و شکست‌خورده خود را در قبال کشورمان اصلاح کنند؛ تا جایی که یک مقام ارشد دولتی این کشور درگفت و گو با المانیتور؛ اذعان کرد که بسته پیشنهادی 1+5 در مذاکرات آتی با ایران اصلاح نخواهد شد.
وی مدعی شده است که واشنگتن پس از انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئيس‌جمهور ایران از این کشور می‌خواهد هنگام آغاز مذاکرات هسته‌ای در پاییز سال جاری پاسخ متناسبی به کشورهای طرف مذاکره‌اش بدهد. المانیتور در ادامه گزارش خود افزود: چیزی که غرب به دنبال آن است رفتارهایی است که نشان‌دهنده تمایل به توافق جدی با 1+5 باشد. کلمات به تنهایی کافی نیستند غرب به پاسخ‌های ملموس از سوی ایران نیاز دارد.اظهارات این مقام آمریکایی در حالی ابراز شده است که پس از مذاکرات آلماتی 2 میان ایران و گروه 1+5 که فروردین ماه سال جاری در قزاقستان برگزار شد، خانم «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار شد پاسخ پیشنهادهای ایران را پس از مشورت با پایتخت‌های 1+5 به اطلاع تیم مذاکره‌کننده کشورمان برساند، اما اکنون جای تعجب دارد که آمریکایی‌ها باز هم پیشنهادهای تکراری خود را در قالب «بسته 1+5» همچنان قرار است روی میز گذاشته و در انتظار پاسخ دولت جدید ایران به آنها بنشینند، پیشنهادهایی که در چندین دور مذاکره ایران و 1+5 در قبال امتیازها و برداشتن گام‌هایی که از تهران درخواست شده بود، بسیار ناچیز و کم‌اهمیت بوده‌اند.
رصد رفتار و مواضع آمریکائی‌ها در قبال ایران، پس از انتخاب‌ آقای دکتر روحانی به عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم نشان می‌دهد که مقامات کاخ سفید به دنبال دریافت امتیاز از دولت جدید ایران هستند. پس از اولین کنفرانس مطبوعاتی روحانی و اعلام مواضع صریح وی در قبال مذاکره با آمریکا، تحریم‌ها، برنامه هسته‌ای و بحران سوریه، آمریکائی‌ها بلافاصله تغییر موضع دادند و با ابراز ناخرسندی از این مسئله بر طبل تشدید تحریم‌ها و فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران کوبیدند تا جایی که هفته گذشته 43 عضو کنگره آمریکا با ارسال نامه‌ای به کاخ سفید انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری در ایران را برنامه‌ای طرح‌ریزی شده از جانب حکومت ایران به منظور خریدن زمان برای برنامه‌های هسته‌‌ای ایران دانستند.
این نمایندگان به مقامات کاخ سفید هشدار داده‌‌اند که به بهانه انتخاب روحانی فشارهای تحریمی را علیه ایران کاهش ندهند.تحلیلگران سیاسی معتقدند که پس از گذشت 33 سال از قطع روابط سیاسی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، آنچه که باعث برقراری این رابطه خواهد شد، اثبات «حسن نیت و صداقت» در رفتار و گفتار مقامات آمریکایی در قبال جمهوری اسلامی ایران است.
کیهان

رمضان ماه خدا

آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟

آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک

می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست

سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست

تاکه معلوم شود  طالب دیدار کجاست

بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب

تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست

مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید

سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست

ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار

تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست

حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد

در و دیوار زند داد خریدار کجاست

آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور

گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست

من ژولیده به آوای جلی می گویم

آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست

ژولیده نیشابوری

یا امام زمان(عج)

کاش در این رمضان لایق دیدار شویم

سحری با نظر لطف تو بیدار شویم

کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان

تا که همسفر تو لحظه افطار شویم

پیام کامرون به طالبان و اهداف پنهانی غرب؛ حسین یاری

سفر اوایل هفته نخست وزیر انگلیس به افغانستان و پاکستان و دیدار وی با مقامات دولتی این کشورها از سوی بسیاری از رسانه ها مورد توجه قرار گرفته است. دیوید کامرون در سفر غیر منتظره خود به افغانستان با حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان دیدار کرد. نخست وزیر انگلیس در این سفر سعی کرد الگوهای رفتاری و سیاسی خاصی را مدنظر قرار دهد. وی از کشته شدن 444 نیروی انگلیسی طی سال های حضور کشورش در افغانستان خبر داد و در عین حال از انتقال مسئولیت های امنیتی به پلیس افغانستان استقبال کرد.

با این حال مهم ترین شاخصه سفر اخیر دیوید کامرون به افغانستان پیام هایی بود که از سوی وی به طالبان مخابره شد. کامرون نه تنها صلح با طالبان را تقبیح نکرد، بلکه از این که چنین فرآیندی به تأخیر افتاده است ابراز نگرانی کرد! او با لحنی کاملا آرام از مقامات طالبان خواست تا بدون استناد به خشونت و ترور در آینده سیاسی افغانستان سهیم باشند. به عبارت بهتر، نخست وزیر انگلیس حامل پیام صلح غرب با طالبان بود؛ پیامی که چندین بار در جریان کنفرانس های مطبوعاتی و دیدارهای رسمی کامرون به افکار عمومی افغانستان منتقل شد.

استقبال دیوید کامرون  از صلح با طالبان و مشارکت این گروه افراطی در آینده سیاسی افغانستان  در حالی صورت می گیرد که در سال 2001 میلادی، تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس نقش غیر قابل انکاری در سرنگونی موقت طالبان داشت. شاید برخی استدلال کنند که تعلق خاطر تونی بلر به حزب کارگر منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی وی شد، اما این استدلال با واقعیات جاری در سیاست خارجی انگلیس منطبق نیست. بدون شک اگر محافظه کاران انگلیسی و حزب متبوع دیوید کامرون نیز در سال 2001 در قدرت حضور داشتند در جنگ با افغانستان با ایالات متحده همراهی می کردند. لندن دهه هاست که خود را به متغیری وابسته به سیاست های آمریکا در عرصه بین الملل تبدیل کرده است . در حال حاضر نیز کامرون و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا هر دو یک راهبرد مشترک را در قبال افغانستان دنبال می کنند. این راهبرد مشترک "کاهش هزینه های شکست در افغانستان" است. لندن و واشنگتن و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی جملگی به این نتیجه رسیده اند بیش از این نمی توانند توان خود را صرف نبردی فرسایشی در افغانستان کنند. از سوی دیگر، اقناع افکار عمومی غرب نیز در خصوص استمرار حضور ناتو در افغانستان غیر ممکن است. در چنین شرایطی واشنگتن و لندن خروج خودخواسته و کم هزینه از افغانستان را در دستور کار خود قرار داده اند. از دید کاخ سفید و لندن اصلی ترین پیش شرط در این خصوص اعطای نوعی حق السکوت سیاسی به طالبان است.

در حال حاضر 7900 نیروی انگلیسی در افغانستان حضور دارند که تا پایان سال جاری میلادی این رقم به 5200 نیرو خواهد رسید و تعداد پایگاه‌های انگلیسی در افغانستان از 11 عدد به 4 یا 5 عدد کاهش می‌یابد. اگرچه برخی از نیروهای انگلیسی پس از سال 2014 میلادی در افغانستان خواهند ماند، اما عملا بخش عمده ای از نیروهای انگلیسی تا سال آینده میلادی خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. در این خصوص اختلافات عمده ای میان ارتش و دولت انگلیس وجود دارد. جمعی از فرماندهان نظامی انگلیس در تلاشند تا موافقت مقامات افغان جهت حضور نیروهای بین‌المللی در این کشور تا سال 2020 و ارائه مشاوره لجستیکی به نیروهای افغان را جلب کنند. این در حالی است که «دیویدکامرون» نخست‌وزیر انگلیس دو روز قبل در اظهارنظری کاملا متفاوت با نظامیان این کشور، حضور گسترده نیروهای انگلیسی در افغانستان پس از سال 2014 را رد کرده است. اختلاف نظر میان مقامات ارتش و دولت انگلیس بر سر نحوه حضور در افغانستان مسئله تازه ای نیست. این اختلافات در دوران نخست وزیری تونی بلر و حتی گوردون براون نیز وجود داشته است. با این حال اختلاف اخیر ایجاد شده میان دولت کامرون و برخی فرماندهان ارشد نظامی انگلیس در نوع خود قابل تامل است. این اختلاف دقیقا در برهه ای هویدا شده است که انگلیس مشغول طراحی نقشه خروج خود از افغانستان و بازگشتی نسبی به دوران قبل از سال 2001 میلادی است. از این حیث تقابل دیدگاههای موجود میان ارتش و دولت نسبت به گذشته حساس تر خواهد بود.

نکته دیگر اینکه نخست وزیر انگلیس مأموریت تنظیم رفتار سیاسی پاکستان در قبال  طالبان را نیز بر عهده گرفته است. بی دلیل نیست که مقامات پاکستانی درست در بازه زمانی سفر  کامرون، پیشنهاد مشارکت سیاسی طالبان و دولت افغانستان را مطرح کرده اند. دولت نواز شریف، شراکت قدرت در افغانستان میان طالبان و کابل را به عنوان بخشی از مذاکرات صلح به دولت حامد کرزای پیشنهاد داده است. این پیشنهاد در نشست سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان و عمر داوودزای، سفیر افغانستان مطرح شد.

این پیشنهاد شامل نوعی فدرالیسم و واگذاری قدرت برخی از ولایت‌های افغان به شبه‌نظامیان طالبان بود. کلیت طرح این پیشنهاد از سوی اسلام آباد نشان می دهد که میان دولت های نوازشریف در اسلام آباد و دیوید کامرون در لندن همپوشانی آَشکاری در خصوص مسائل افغانستان به وجود آمده است. بدیهی است که ادامه این روند منجر به تیره شدن روابط کابل و اسلام آباد خواهد شد. انگلیس و ایالات متحده آمریکا قصد دارند از نواز شریف نخست وزیر جدید پاکستان به عنوان یک سپر سیاسی استفاده کنند و بازگشت طالبان به معادلات سیاسی در افغانستان را به نام وی تمام کنند. هدف اوباما و کامرون از این اقدام کاملا مشخص است: در صورتی که امضای دولت های آمریکا و انگلیس پای سند بازگشت طالبان به قدرت به ثبت برسد، این امر مترادف با اعلام شکست علنی ناتو در افغانستان و شبه قاره هند خواهد بود. اما در صورتی که نواز شریف عهده دار این ماموریت تلخ شود افکار عمومی بیشتر بر روی اسلام آباد و حزب مسلم لیگ(شاخه نواز) متمرکز خواهد شد.

 بدیهی است که اگر نواز شریف به این بازی خطرناک تن دهد آینده سیاسی خوبی در انتظار وی نخواهد بود. در این خصوص بهتر است رئیس جمهور جدید پاکستان نیم نگاهی به سرنوشت و وضعیت ژنرال مشرف داشته باشد. مشرف نیز در دوران حضور خود در قدرت، مخصوصا پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی تسلیم محض خواسته های بوش و جمهوریخواهان آمریکا شد . زمانی که کالین پاول وزیر امور خارجه دولت بوش از مشرف خواست میان سقوط از قدرت و همکاری مستقیم با واشنگتن یک گزینه را انتخاب کند ، ژنرال نگون بخت بلافاصله گزینه دوم را برگزید. با این حال هم اکنون مشرف پس از مدت ها سرگردانی در انگلیس دوباره به کشورش بازگشته و البته این بار به اتهام مشارکت عامدانه در ماجرای ترور بی نظیر بوتو در ایالت راولپندی در یک قدمی محاکمه و حتی اعدام قرار گرفته است!

معمای افغانستان برای دیوید کامرون بسیار پیچیده است. او ناچار است در یک بازه زمانی محدود رفتارهای طالبان، دولت کابل و دولت اسلام آباد را تنظیم کند. در صورتی که به هر دلیلی این هارمونی به هم بخورد هزینه های شکست انگلیس در افغانستان به صورتی تصاعدی افزایش پیدا خواهد کرد. بر اساس نتایج یک نظرسنجی 73 درصد مردم انگلیس بر این باور هستند که جنگ افغانستان غیرقابل پیروزی است. بنابراین شکست انگلیس در افغانستان و عدم مدیریت با گذشت زمان و افزایش تلفات نیروهای اشغالگر درافغانستان، افکار عمومی غرب خواستار پایان این جنگ هستند. این در حالی است که سیاستمداران آمریکایی و انگلیسی نیز نسبت به شکست در افغانستان اذعان دارند. در چنین شرایطی افزایش هزینه های سیاسی لندن در افغانستان می تواند حکم پاشنه آشیل دولت ائتلافی کامرون و نیک کلگ، معاون وی، را پیدا کند. سفر اخیر دیوید کامرون به افغانستان از ماموریت تازه دولت انگلیس در خصوص تسریع ورود طالبان به معادلات سیاسی کابل پرده برداشته است. دولت های لندن  واشنگتن که در گذشته ای نه چندان دور بر لزوم نابودی طالبان و القاعده به عنوان نمادهای تروریسم تاکید داشتند، هم اکنون به کاتالیزور و تسریع کننده ای جهت ورود دوباره طالبان به قدرت تبدیل شده اند!

در نهایت اینکه دولت های دیوید کامرون و اوباما نمی توانند بازی فعلی خود  در کابل و اسلام آباد  را تا زمان خروج نیروهای ناتو از افغانستان ادامه دهند زیرا در این میان متغیراتی وجود دارد که هر یک می تواند منجر به تخریب بنای تاکتیکی ساخته شده از سوی آمریکا و انگلیس شود. مفروضاتی که کامرون و اوباما برای تنظیم راهبردهای خود در قبال افغانستان در نظر گرفته اند به شدت تغییر پذیر هستند. به عنوان مثال واشنگتن و لندن نمی توانند بر روی تعهدات نواز شریف در خصوص حمایت از طالبان حسابی ویژه باز کنند، زیرا رفتار سیاسی مقامات اسلام آباد تحت تاثیر مخالفت های مردمی یا حتی دخالت های نظامیان می تواند تغییر یابد. همچنین شهروندان افغان نیز زیر بار تقسیم قدرت سیاسی( به صورت فدرالی و ...)میان دولت خود و طالبان نمی روند و همین موضوع منجر به محدودیت قدرت مانور غرب در تنظیم رفتار دولت افغانستان خواهد شد. نکته مهم تر اینکه بدون شک با گذشت زمان و افشاگری های بیشتر رسانه های در خصوص امتیازدهی های غرب به طالبان، شاهد ایجاد موجی از مخالفت های مردمی و عمومی در آمریکا و انگلیس علیه دولت های کامرون و اوباما خواهیم شد. ابراز گسترده این مخالفت های عمومی بر شدت استیصال غرب در افغانستان خواهد افزود.

سخنگوی جبهه پایداری: حمایت ما از دولت بستگی به موضع‌گیری‌های آن دارد

پایداری می‌گوید درست است که این جبهه هنوز بیانیه‌ای برای تبریک به روحانی صادر نکرده است اما همین که دبیرکل جبهه،‌ مرتضی آقاتهرانی، در این مورد حرف زده و سعید جلیلی، کاندیدای آن، به روحانی تبریک گفته است،‌ مواضع جبهه را هم روشن می کند.

 وی همچنین می گوید که دولت آقای روحانی هم اگر بخواهد در مواردی مانند توسعه سیاسی و آزادی مدنی وارد شود‌،‌ نیروهایی هستند که در برابر او قرار خواهند گرفت.

 امیرحسین قاضی زاده، سخنگوی جبهه پایداری در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگذاری دانشجویان ایران(ایسنا) در مورد انتشار سخنانی منسوب به خودش مبنی بر اینکه" اگر روحانی برنامه‌هایش را اعلام کرده‌ بود، احتمال داشت که حمایت‌هایی از جانب آن‌ها دریافت کند‌"،‌ گفت: این اشتباه خبرنگاران بود که تصور کرده‌اند هر حرفی که من می زنم الزاما در شورای جبهه پایداری به تصویب رسیده است. این طور نیست گاهی هم حرف‌های من از منظر شخصی و به عنوان یک نماینده مجلس است.

 سخنگوی جبهه پایداری با اشاره به مصاحبه اخیرش با یکی از خبرگزاری‌ها اظهار کرد: از من پرسیده شد که اگر دوباره آقای احمدی‌نژاد کاندیدا شود آیا به او رای خواهیم داد یا نه، و من گفتم در کنار افرادی مثل جلیلی و لنکرانی به او رای نخواهیم داد. از من پرسیده شد که در مقابل آقای روحانی چطور؟ و من در پاسخ گفتم که ما با آقای روحانی اختلاف‌هایی در مواردی مانند سیاست خارجی داریم،‌ ما معتقدیم که نباید به سمت باج دادن حرکت کرد. البته ما با تعامل با دنیا مخالف نیستیم اما معتقدیم که نباید سازش بشود.

قاضی زاده ادامه داد: البته این صحبت‌ها مربوط به قبل از نشست ��طبوعاتی اخیر آقای روحانی است، من گفته‌ام که اگر آقای روحانی مواضعی را که اخیرا در نشست خبری‌اش اعلام کرده است، قبلا اعلام می‌کرد ما به او رای می دادیم.

سخنگوی جبهه پایداری در پاسخ به این سوال که مشخصا منظور او از "‌این مواضع"‌ چه مواضعی است گفت: همین که آقای روحانی در پاسخ به خبرنگار خارجی گفتند ما به دنبال احقاق حقوق مردم خودمان هستیم و دوره تحریم‌ها تمام شده است،همین که از تدبیر رهبری تشکر کرده‌ و گفته‌اند که با همین تدبیر رهبری کشور را اداره خواهند کرد‌،‌ این که به افراطی ها اجازه نخواهند داد که به قدرت برسند،‌این‌ها مواضع خوبی بود و اگر در عمل هم به آن‌ها پایبند باشند می توانند حمایت ما را هم دریافت کنند.

این عضو جبهه پایداری،‌ در ادامه با تاکید بر اینکه جبهه گفتمانی است،‌اظهار کرد: اشخاص نیستند که مورد نظر ما هستند اگر اشخاص مواضع درست بگیرند ما از آن ها حمایت خواهیم کرد و اگر مواضع نادرست بگیرند ما آن ها را قبول نخواهیم کرد.ما این موضوع را در دولت احمدی‌نژاد هم ثابت کرده‌ایم که هر وقت مواضع او درست بوده است حمایت کرده‌ایم و هر وقت این طور نبوده است به وظیفه خودمان عمل کرده‌ایم.

قاضی زاده با تاکید بر این که رقابت‌های ریاست جمهوری تمام شده است، گفت: آقای روحانی حالا رییس جمهور منتخب است و آقا هم دستور داده‌اند که باید کمک شود و همکاری شود و ما خودمان را معتقد می دانیم که تا جایی که رییس جمهور مواضع درست در حوزه وظایف خودش اتخاذ می کند و به وظیفه‌اش عمل می‌کند، از او حمایت کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا جبهه پایداری هنوز بیانیه‌ای در مورد انتخابات یا پیروزی آقای روحانی صادر نکرده است، تصریح کرد: موضع‌گیری فقط صدور بیانیه نیست،‌همین که آقای جلیلی که کاندیدای ما بوده است به آقای روحانی تبریک گفته است و همین که در این مدت دبیر کل ما آقای آقاتهرانی دو بارمصاحبه کرده‌اند، مواضع جبهه را نشان می دهد‌، صدور بیانیه تنها روش برای اظهارنظر سیاسی نیست. به هر حال سخنگو هم از طرف جبهه حرف می‌زند.

قاضی زاده در مورد موضع جبهه پایداری در مورد دولت آینده،‌ تاکید کرد که جبهه پایداری یک تشکل تکلیفی است و ادامه داد: ما نظام مردم سالاری را قبول داریم و قبول داریم که آن کسی که رای آورده در چارچوب نظام است که رای آورده و شورای نگهبان او را تایید کرده است،‌تکلیف ما هم روشن است. ما نتیجه را قبول کرده‌ایم تا نشان دهیم که ادبمان از آن‌هایی که ادب دولت را زیر سوال برده‌اند و نتایح انتخابات را قبول نکرده‌اند، بیشتر است.

سخنگوی جبهه پایداری همچینین در مورد این که قرار است جبهه پایداری چه طور با دولت آینده همراهی کند،‌ گفت: همراهی معنوی در چارچوب نظام خواهیم داشت‌،‌سیاست‌های نظام در مورد مسائل سیاست خارجی و هسته‌ای،‌موضوعات فرهنگی و اجتماعی معلوم است‌، همکاری ما هم در چارچوب گفتمانی خواهد بود،‌به هر حال افرادی که عضو جبهه هستند در جاهای مختلف دارای تریبون هستند،‌ ما می‌گوییم که مردم و آنهایی که طرفدار ما هستند هم بدانند،‌آن جایی که مواضع رییس جمهور درست است ما این را می گوییم تا آنها که حرف ما را می شنوند بدانند،‌ و اطمینان خاطر پیدا کنند و یک همراهی اجتماعی ایجاد شود.

قاضی زاده ادامه داد: گروه دیگری از اعضای ما هم هستند که در جاهایی مناصبی دارند،‌ شخصیت‌های فکری دارند و این ها هم می‌توانند با دولت آینده در برنامه‌های اجرایی همراهی کنند. اگر دولت در چارچوب نظام برنامه‌هایی داشته و نیاز به کمک داشته باشد ما می‌توانیم این کمک را داشته باشیم. ما مکلف هستیم به دولتی که منتخب است ولو این که کاندیدای ما نباشد اگر در چارچوب نظام باشد، کمک کنیم.

 

وی در پاسخ به سوال دیگری در مورد این که با توجه به بحران های که دولت اصلاحات با آن مواجه بود آیا احتمال دارد که دولت روحانی هم که با حمایت اصلاح طلبان روی کار آمده است با چنین بحران هایی از طرف طیف هایی از اصول‌گرایان مواجه شود؟ تصریح کرد:ما کلا قبول نداریم که اصولگرایان برای اصلاح‌طلبان مشکلی ایجاد کرده‌اند،‌انها خودشان برای خودشان بحران درست می کردند ،‌نباید این را به گردن این و آن بیاندازند.

 سخنگوی جبهه پایداری در مورد وظایفی که از نظر این جبهه به عهده دولت است، گفت:اگر رییس جمهور آینده رییس جمهور هشیار باشد،‌ دولت هشیاری داشته باشد و معتقد به مبنای نظام باشد و در چارچوب وظایف خود عمل کند که پیگیری مصوبات مجلس و شورای های بالادستی مثل شورای انقلاب فرهنگی است‌، مشی ما هم همراهی خواهد بود. ما معتقد هستیم که معنی ندارد که وقتی سیاست های نظام روشن و مشخص است دولت خارج از آن سیاست ها و قوانین کار دیگری بکند،‌سیاست نظام مشخص است و دولت هم باید در همان راستا عملکرد خود را تنظیم کند، اگر غیر از این باشد ما به همان وظیفه نظارتی خودمان عمل می کنیم همان طور که در مورد این دولت هم هر جا که بر مبنای نظام بود همراه بودیم و هر جا غیر از آن بود به وظیفه خودعمل کرده ایم.

 قاضی زاده همچنین در پاسخ به سوال دیگری در مورد این که چه مواردی به نظر جبهه پایداری در حوزه وظایف دولت نیست،‌ گفت: حمایت ما از دولت بستگی به موضع‌گیری‌های آن دارد،‌ دولت نباید در موضوعات اعتقادی وارد شود‌،‌اگر دوباره بخواهند مباحث توسعه سیاسی و آزادی مدنی را مطرح کنند و چالش ایجاد کنند،‌ نظارت خواهیم کرد‌، حرف ما این است که دولت باید در جای خودش قرار بگیرد و به وظیفه خودش عمل کند نه این که خارج از آن کار کند

پس از مصر، یمنی ها هم خواستار سرنگونی دولت شدند

عضو کنگره گفتگوی یمن، روز جمعه درمصاحبه با شبکه خبری العالم گفت: تظاهراتی که اخیرا" در یمن برگزار شد ، بی ارتباط با تحولات منطقه و به ویژه تظاهرات مصر و برکناری دولت در این کشور نیست.

وی با اشاره به خواست مردم یمن درزمینه برکناری عبدربه منصور هادی رئیس جمهور این کشور اظهار داشت: رژیم فعلی یمن بسیار بیشتر از رژیم عبدالله صالح رییس جمهوری مخلوع، تحت سلطه و نفوذ خارجی به ویژه آمریکا و عربستان قرار دارد.
البخيتي تصریح کرد تظاهراتی که امروز در یمن برگزار شد و خیزش مردمی دراین کشور، متاثر از تحولات منطقه و مصر است که در آن نظام حکومتی، مردم را به حاشیه رانده بود.
وی افزود: جوانان یمن، همان خواسته های جوانان و مردم مصر را دارند و مهم ترین خواسته آنان، سرنگونی دولت کنونی است زیرا درانحصار گروهی خاص است که نشأت گرفته از طرح شورای همکاری خلیج فارس بوده و هیچ معیاری از جمله مردمی و کارآمد بودن را برای اداره امور کشور ندارد.
وی خاطرنشان کرد که پس از انقلاب موفقیت آمیز دریمن مشکلات کشور از زمان دخالت و اجرای طرح شورای همکاری خلیج فارس شروع شد به طوری که سیاست های رژیم گذشته همچنان پابرجاست و تا به امروز دولت جدید هیچ تغییری در سطح زندگی مردم ایجاد نکرده و سیاست خارجه و روابط یمن با کشورهای دیگر نیز همانند گذشته است.
وی گفت: نظام فعلی یمن بیش از رژیم برکنار شده علی عبدالله صالح تحت سلطه و نفوذ خارجی ها به ویژه آمریکا و عربستان است و صنعا بیش از پیش صحنه حملات آمریکا و نیز دخالت های زمینی این کشور است دخالت هایی که حتی در زمان علي عبد الله صالح وجود نداشت.
سخنگوی تشکل گروه های انقلابی یمن تصریح کرد: یمن پس از انقلاب و در دو سال گذشته همواره با فساد روبرو بوده و فساد در کشور به اندازه همان فسادهایی است که در 10 سال اخیر در حکومت علی عبدالله صالح شاهد آن بودیم.
وی افزود: متاسفانه دولت فعلی یمن، مدعی است که برآمده از انقلاب است در حالی که گروه های انقلابی اعم از گروه های " حراک جنوبی " و حوثی ها و جریان های چپ گرا و لیبرال خواستار برکناری آن هستند.
البخیتی در ادامه با بیان این مهم که دولت فعلی یمن، ثابت کرده است که حتی در زمینه خدمت رسانی اولیه به مردم شکست خورده است، چرا که مردم در زمینه برق و آب با مشکلات فراوان روبرو هستند، افزود: جنگ درمیان مناطق مختلف بر سرِ آب وجود دارد و همچنین مشکلات حیاتی در کشور زیاد است به طوری که چند روز پیش کشور با بحران بنزین و گازوئیل مواجه بود.

تاکید اخوان بر ادامه اعتراضات تا بازگشت مرسی

 به نقل از شبکه العالم در بیانیه حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی گروه اخوان المسلمین آمده است: ما با همه اعضا و طرفداران بی شمار خود در خیابان ها و میدان های اصلی شهرها باقی می مانیم تا این که مرسی برای ادامه فعالیتش به عنوان رییس جمهور به دفترش بازگردد.

در این بیانیه خاطرنشان شده است، آن چه که روز جمعه رخ داد در واقع حضور میلیونی مردم مصر در همه استان ها در قالب تظاهرات مسالمت آمیز گسترده بود و تظاهرکنندگان مخالفت قاطع خود را با کودتای نظامی ظالمانه علیه "رییس جمهور منتخب" (مرسی) اعلام کردند و خواستار بازگشت وی به قدرت شدند.
حزب آزادی و عدالت در این بیانیه دستگاه امنیتی مصر را متهم کرد در پشت خشونت های روز جمعه این کشور قرار دارد و اقدامات انتقام جویانه علیه مخالفان ، شخصیت های سیاسی و رسانه ها را محکوم کرد.
درگیری هایی روز جمعه بین مخالفان و طرفداران مرسی در مناطق مختلف مصر به وقوع پیوست که به کشته شدن 25 نفر و زخمی شدن صدها نفر انجامید .
پل "ششم اکتبر"، مناطق اطراف ایستگاه تلویزیون در "ماسبیرو" و میدان "التحریر" در قاهره و همچنین مناطقی از استانهای "جیزه" و "اسکندریه" دیشب صحنه درگیری‌های شدیدی بین هواداران و مخالفان مرسی بود.

 

زنده باد ایران



اینجا ایران است

حاکمش نایب امام زمان است

پاک ترین رهبر جهان است

قدرت جوانانش کابوس اهریمنان است

اینجا اجناس گران است

چونکه تحریم دشمنان است

اما ایرانی صبور و قهرمان است

هدف ما از زندگی نان نیست

حفظ ایمان است

ما تا آخر ایستاده ایم