واکاوی تهدید نظامی محور غربی- عربی- عبری علیه سوریه

اشاره:

 

مدتی است که غرب به دنبال متهم‌سازی رسانه‌ای ارتش سوریه در خصوص استفاده از سلاح‌های شیمیایی در حومه د��شق(غوطه شرقی)، زمزمه حمله به دمشق را مطرح می‌کند. آمریکا و متحدان عربی و غربی و عبری آن پس از قریب سی‌ماه جنگ نیابتی در سوریه، در شرایطی تصمیم به حضور مستقیم در صحنه جنگ گرفته‌اند که با چالش‌ها و موانع بسیار جدی در آغاز جنگ و مدیریت آن مواجه است. از این رو، برای باز شناسی وضعیت و رفتار جبهه ضد مقاومت در هرگونه جنگ احتمالی در سوریه لازم است علاوه بر آشنایی با زمینه‌های آن، پیامدهای بین‌المللی، منطقه‌ای و پیامدهای خاص در درون سوریه را در وضعیت اجرای عملیات و یا تهدید بدون اقدام نظامی را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. به همین مناسبت و جهت بهره‌برداری مسئولان و هادیان سیاسی، در این شماره از گاهنامه تلاش بر این است تا مروری هدفمند بر ابعاد و زوایای مختلف این موضوع داشته باشیم.

الف: زمینه‌ها و دلایل رفتار جدید غرب علیه سوریه

1- ناکارآمدی و ناکامی شبه نظامیان و تروریست ها در تامین اهداف غرب در سوریه

2- کسب موفقیت های میدانی توسط دولت سوریه و تغییر موازنه معادله نظامی به نفع خود و تضعیف معارضین و تروریست ها

3- احساس تهدید و خطر غرب از شکل‌گیری و تقویت جبهه مقاومت (ایران، حزب الله و گروه های مقاومت) و روسیه از حیث راهبردی و تاکتیکی

4- نگرانی از دومینوی تغییرات سیاسی و امنیتی ناشی از موفقیت‌های میدانی سوریه در منطقه بوِیژه در عربستان و اردن و...

5- استفاده از فرصت جنبش تمرد در فضای منطقه برای مقابله با سوریه به دلیل حساسیت‌برانگیز نبودن آن

6- ارزیابی نادرست غرب از نتایج انتخابات24 خرداد در جمهوری اسلامی ایران و تضعیف موضع مقاومتی ایران در سطوح خارجی 

7- لابی‌گری های رژیم صهیونیستی برای درگیرسازی و ورود مستقیم امریکا در بحران سوریه

8- تلاش ارتجاع عربی برای تشویق غرب به مداخله نظامی با هدف پایان دادن محوریت سوریه در جبهه مقاومت

ب: اهداف غرب از تهدید حمله به سوریه

1- اهداف راهبردی

‏1-1-  شکست و اضمحلال جریان مقاومت

‏2-1- مهار و مدیریت بیداری اسلامی

‏3-1- تضعیف خط مقدم تهاجمی علیه امنیت رژیم صهیونیستی و توسعه عمق استراتژیک این رژیم

‏4-1- بازسازی جبهه متحدان منطقه‌ای غرب

‏5-1- جلوگیری از گسترش نفوذ و عمق استراتژیک ایران و روسیه

‏6-1-‏ عمق بخشی، توسعه و تثبیت منازعات (دینی، قومی و نژادی)‏

‏7-1- جلوگیری از شکل‌گیری هندسه قدرت در منطقه

‏‏8-1-‏تضعیف حضور روسیه در معادلات قدرت منطقه‌ای ‏

‏‏9-1- ‏تضعیف و نابودی حلقه و بازوهای قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران

‏‏10-1-‏ خنثی سازی استراتژی انقلاب اسلامی در منطقه (سوریه صحنه جنگ استراتژی های متعارض)

‏11-1- تجزیه سوریه در راستای استراتژی موزایکی کردن منطقه خاورمیانه بر مبنای تمایزات قومی، ‏مذهبی و نژادی

12-1- رونق بخشی صنایع نظامی امریکا از طریق فروش تسلیحات به کشورهای منطقه

2- اهداف عملیاتی و تاکتیکی

1-2- تغییر موازنه قدرت به نفع تروریست‌ها

‏2-2-‏ فرسایش و تضعیف قدرت نظامی سوریه

‏‏3-2-‏ جلوگیری از پیروزی و تثبیت قدرت دولت سوریه به منظور خنثی سازی تاثیرات منطقه ای آن

4-2- تحلیل قدرت حزب الله

5-2- جلوگیری از تسخیر و فتح مناطق استراتژیک تحت اشغال نیروهای تروریستی، مستشارهای اسراییلی و غربی مستقر در این مناطق توسط ارتش و نیروهای دفاع وطنی سوریه

‏6-2-‏ تقویت موضع جبهه سازش با رژیم صهیونیستی

‏7-2-‏ بازیابی حیثیت نظامی جبهه غربی بعد از ناکامی‌های زنجیره‌ای در جنگ های 33روزه و22روزه ‏و 8 روزه در لبنان و فلسطین

8-2- تضعیف روحیه ارتش سوریه و جداسازی آن در حمایت از نظام سیاسی این کشور

9-2- القای ناکارآمدی اقدامات حمایتی ایران از سوریه

10-2- تقویت موضع جبهه عربی- غربی در فرایند سیاسی- دیپلماتیک حل بحران سوریه

11-2- حمله هرچند محدود در راستای اعتبارسازی سیاست های اعلامی جنگ طلبانه آمریکا برای سایر کشورها (مانند ایران)

ج- پیامدهای احتمالی حمله نظامی محور عربی - غربی علیه سوریه

1- پیامدهای بین‌المللی

1-1- انشقاق در جبهه غربی

2-1- افزایش ناکارآمدی و بی اعتباری سازمان ملل و شورای امنیت

3-1- تشدید اختلافات درونی کشورهای غربی

4-1- برانگیخته شدن احساسات ضد جنگ در جهان

5-1- اختلال در روند ترانزیت انرژی (به دلیل حمله احتمالی به سکوهای نفتی)

6-1- افزایش قیمت جهانی انرژی در بازارهای جهانی

7-1- گسترش دامنه جنگ و غیرقابل کنترل شدن آن

8-1- تقویت وضعیت آنارشی در نظام بین الملل

9-1- تقویت ضرورت بازنگری در نهادها و قواعد بین المللی

10-1- تحول در معادلات قدرت در نظام بین الملل

11-1- تقویت فرایند سیاسی حل بحران سوریه

‏12-1-‏ تسریع فرایند تغییر وتحول فرایند قدرت جهانی

‏13-1-‏ تقویت فرایند حل سیاسی پرونده هسته‌ای ایران با موقعیت ویژه حاصل شده

2- پیامدهای ‏ منطقه‌ای

1-2- پیامدهای مثبت

1-1-2- کشیده شدن جنگ به درون سرزمین های اشغالی و به خطر افتادن امنیت بقاء رژیم صهیونیستی

‏2-1-2-‏ بازسازی (بازگشت) احساسات ضد امریکایی و ضد صهیونیستی در جغرافیای خاورمیانه

‏3-1-2-‏ واگرایی جبهه عربی در قبال سوریه و شکل گیری ائتلاف‌ها و اتحادهای جدید درمنطقه

4-1-2- تقویت جبهه مقاومت

5-1-2- متزلزل شدن وضعیت داخلی عربستان، قطر و ترکیه

6-1-2- تقویت روند موقعیت و ثبات در عراق

7-1-2- تکمیل زنجیره ناکامی شکست اخوان

‏8-1-2-‏ افزایش قدرت، نفوذ و موقعیت حزب الله

‏9-1-2- ‏تقویت موقعیت روسیه در تحولات منطقه

‏10-1-2-‏ افزایش تهدیدپذیری آمریکا در منطقه

‏11-1-2- ‏شکست ابهت نظامی باقی مانده رژیم صهیونیستی

2-2- پیامدهای منفی

1-2-2- افزایش تهدید نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران

‏2-2-2-‏تحدید حوزه نفوذ جبهه مقاومت

‏3-2-2-‏ تشدید نزاع قومی و مذهبی در منطقه

‏4-2-2-‏گسیل نیروهای تروریستی حاضر در سوریه به سمت ایران

‏5-2-2-‏تقویت گروه‌های ضد انقلاب و تروریستی در ایران

6-2-2- تقویت موقعیت و موضع ترکیه، عربستان و قطر در تحولات منطقه

‏7-2-2-‏تسریع فرایند سازش و تغییر توازن قدرت به نفع سازش

8-2-2- ایجاد فرصت جدید برای غرب به منظور مهار بیداری اسلامی

‏‏3- پیامدهای ‏داخلی حمله به سوریه

3-1- پیامدهای مثبت

3-1-1- فراهم شدن زمینه های برخورد قاطع‌تر با گروه‌های تروریستی از سوی ارتش سوریه

‏2-‏1-3-‏ ‏انسجام درونی حاکمیت سیاسی سوریه (در صورت ناکامی حمله نظامی)

‏3-‏1-3-‏ ‏امکان باز پس گیری بلندی‌های جولان

4-1-3-‏ تبدیل شدن سوریه به نماد مقاومت

‏5-‏1-3-‏‏ تقویت و افزایش اقبال عمومی داخلی نسبت به بشار اسد

2-3- پیامدهای منفی

‏1-2-3- ‏تضعیف ارتش سوریه و ظرفیت نظامی

‏2-‏2-3-‏ ‏امکان فروپاشی نظام سیاسی در سوریه

‏3-‏2-3-‏ ‏فراهم شدن امکان تجزیه سرزمین سوریه

‏4-‏2-3-‏ ‏تخریب زیرساخت های و... سوریه

‏5-‏2-3-‏ امکان اشغال سوریه از سوی نیروهای ضد مقاومت

‏6-‏2-3-‏ ایجاد منطقه حائل(امن) و پرواز ممنوع

د- چالش‌ها و موانع حمله نظامی به سوریه

‏1- چالش‌ها و موانع بین‌المللی

‏1-1- عدم اجماع در عرصه بین المللی به ویژه مخالفت برخی از کشورهای اروپایی با حمله نظامی

‏2-1- مخالفت شدید حامیان سوریه با تصویب قطعنامه در شورای امنیت و جلوگیری از شکل گیری جبهه ضدسوری

‏3-1- همراهی ژئوپلیتیک  ایران، روسیه و چین و تعارض با منافع ژئوپولیتیکی امریکا و هم پیمانان در ‏‏موضوع سوریه

‏4-1-‏ شکل‌گیری افکار ضد جنگ و کمپین‌های ضد جنگ

5-1- مخالفت سازمان ملل در حمله نظامی بدون مجوز شورای امنیت

‏2- چالش‌ها و موانع ‏ منطقه‌ای

‏1-2-  بر هم خوردن امنیت رژیم صهیونیستی

‏2-2- ‏تجربه‌های شکست در جنگ‌های 22روزه و 33 روزه ...‏

3-2- اختلاف در میان کشورهای عربی در همراهی با سیاست مداخله نظامی در سوریه

4-2- مخالفت ها و حرکت های اعتراضی مردمی در کشورهای عربی و اسلامی

5-2- ترس از گسترش غیر قابل کنترل دامنه بحران ناشی از جنگ نظامی در منطقه

6-2- تردید در نتیجه موفقیت‌آمیز عملیات نظامی در سوریه

7-2- نگرانی از نحوه واکنش غیرقابل پیش‌بینی حامیان سوریه به ویژه ایران در قبال حمله نظامی غربی- عربی علیه سوریه

‏3- چالش‌ها و موانع ‏داخلی سوریه

‏‏1-3- انسجام و آرایش تهاجمی ارتش برای مقابله با حمله غربی - عربی ‏

2-3- تشکیل و قدرت گیری نیروهای دفاع وطنی و کارآمدی آن در اداره و پیشبرد جنگ

3-3- افزایش پایگاه مردمی اسد پس از موفقیت‌های ارتش و دفاع وطنی و افشا شدن ماهیت نیروهای تروریستی

4-3- تحلیل رفتن توان معارضین جنگ طلب بر اثر تطویل و فرسایشی شدن جنگ

ه- پیامدهای تهدید بدون اقدام

1- پیامدهای بین‌المللی

1-1- کاهش قدرت اجماع سازی امریکا

 ‏2-1-شکسته شدن اعتبار جهانی جنگ طلبان

‏3-1- بی اعتبار شدن راه‌حل‌های نظامی در مناقشات بین‌المللی (تفوق راه حل های سیاسی- دیپلماتیک بر راه حل‌های نطامی)

‏4-1- افزایش نقش سازمان ملل در حل وفصل مناقشات بین المللی

‏5-1-‏ تقویت نقش روسیه وایران و... در حل وفصل مناقشات بین المللی

‏6-1- تقویت موضع ایران در موضوع هسته ای (تضعیف  کاربرد تهدید)

‏7-1-‏ بی اعتبار شدن سوژه سازی (اتهام زنی) غرب علیه کشورهای ناهمسو در افکار عمومی جهان

‏8-1-‏ کاهش اعتماد وتضعیف سیاست های رسانه ای و راهبردهای عملیات روانی غرب در افکار عمومی

‏2- پیامدهای منطقه‌ای

‏1-2- بی اثر شدن تهدیدات در تضعیف  جبهه مقاومت ‏

‏‏2-2-‏ ار��قای نقش دیپلماتیک ایران در حل وفصل مناقشات منطقه ای

‏‏3-2-  ‏ترمیم بازسازی وبازتولید چهره حزب ا... در بین افکار عمومی عرب

‏‏4-2-  ‏ تغییر موازنه قدرت به نفع ایران در رقابت با عربستان

‏5-2-  ‏ یاس و ناامیدی در جبهه جنگ طلب ضد سوری

‏3-  پیامدهای داخلی( سوریه)

‏1-3-  ‏یاس وسرخوردگی وتشدید اختلاف در جبهه معاندین داخلی

‏2-3-  تقویت اعتماد عمومی و روحیه ارتش سوریه

‏3-3-  افزایش انگیزه مضاعف در ارتش ودفاع مدنی برای مقابله با تروریست ها

‏4-3-   تقویت زمینه‌های تثبیت حاکمیت دولت بشار اسد

‏5-3-  ریزش نیرو در جبهه معاندین

‏6-3- گرایش وتمایل مخالفین به سازوکارهای سیاسی

‏7-3-  تقویت وحدت و انسجام ملی

پس از مصر، یمنی ها هم خواستار سرنگونی دولت شدند

عضو کنگره گفتگوی یمن، روز جمعه درمصاحبه با شبکه خبری العالم گفت: تظاهراتی که اخیرا" در یمن برگزار شد ، بی ارتباط با تحولات منطقه و به ویژه تظاهرات مصر و برکناری دولت در این کشور نیست.

وی با اشاره به خواست مردم یمن درزمینه برکناری عبدربه منصور هادی رئیس جمهور این کشور اظهار داشت: رژیم فعلی یمن بسیار بیشتر از رژیم عبدالله صالح رییس جمهوری مخلوع، تحت سلطه و نفوذ خارجی به ویژه آمریکا و عربستان قرار دارد.
البخيتي تصریح کرد تظاهراتی که امروز در یمن برگزار شد و خیزش مردمی دراین کشور، متاثر از تحولات منطقه و مصر است که در آن نظام حکومتی، مردم را به حاشیه رانده بود.
وی افزود: جوانان یمن، همان خواسته های جوانان و مردم مصر را دارند و مهم ترین خواسته آنان، سرنگونی دولت کنونی است زیرا درانحصار گروهی خاص است که نشأت گرفته از طرح شورای همکاری خلیج فارس بوده و هیچ معیاری از جمله مردمی و کارآمد بودن را برای اداره امور کشور ندارد.
وی خاطرنشان کرد که پس از انقلاب موفقیت آمیز دریمن مشکلات کشور از زمان دخالت و اجرای طرح شورای همکاری خلیج فارس شروع شد به طوری که سیاست های رژیم گذشته همچنان پابرجاست و تا به امروز دولت جدید هیچ تغییری در سطح زندگی مردم ایجاد نکرده و سیاست خارجه و روابط یمن با کشورهای دیگر نیز همانند گذشته است.
وی گفت: نظام فعلی یمن بیش از رژیم برکنار شده علی عبدالله صالح تحت سلطه و نفوذ خارجی ها به ویژه آمریکا و عربستان است و صنعا بیش از پیش صحنه حملات آمریکا و نیز دخالت های زمینی این کشور است دخالت هایی که حتی در زمان علي عبد الله صالح وجود نداشت.
سخنگوی تشکل گروه های انقلابی یمن تصریح کرد: یمن پس از انقلاب و در دو سال گذشته همواره با فساد روبرو بوده و فساد در کشور به اندازه همان فسادهایی است که در 10 سال اخیر در حکومت علی عبدالله صالح شاهد آن بودیم.
وی افزود: متاسفانه دولت فعلی یمن، مدعی است که برآمده از انقلاب است در حالی که گروه های انقلابی اعم از گروه های " حراک جنوبی " و حوثی ها و جریان های چپ گرا و لیبرال خواستار برکناری آن هستند.
البخیتی در ادامه با بیان این مهم که دولت فعلی یمن، ثابت کرده است که حتی در زمینه خدمت رسانی اولیه به مردم شکست خورده است، چرا که مردم در زمینه برق و آب با مشکلات فراوان روبرو هستند، افزود: جنگ درمیان مناطق مختلف بر سرِ آب وجود دارد و همچنین مشکلات حیاتی در کشور زیاد است به طوری که چند روز پیش کشور با بحران بنزین و گازوئیل مواجه بود.

تاکید اخوان بر ادامه اعتراضات تا بازگشت مرسی

 به نقل از شبکه العالم در بیانیه حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی گروه اخوان المسلمین آمده است: ما با همه اعضا و طرفداران بی شمار خود در خیابان ها و میدان های اصلی شهرها باقی می مانیم تا این که مرسی برای ادامه فعالیتش به عنوان رییس جمهور به دفترش بازگردد.

در این بیانیه خاطرنشان شده است، آن چه که روز جمعه رخ داد در واقع حضور میلیونی مردم مصر در همه استان ها در قالب تظاهرات مسالمت آمیز گسترده بود و تظاهرکنندگان مخالفت قاطع خود را با کودتای نظامی ظالمانه علیه "رییس جمهور منتخب" (مرسی) اعلام کردند و خواستار بازگشت وی به قدرت شدند.
حزب آزادی و عدالت در این بیانیه دستگاه امنیتی مصر را متهم کرد در پشت خشونت های روز جمعه این کشور قرار دارد و اقدامات انتقام جویانه علیه مخالفان ، شخصیت های سیاسی و رسانه ها را محکوم کرد.
درگیری هایی روز جمعه بین مخالفان و طرفداران مرسی در مناطق مختلف مصر به وقوع پیوست که به کشته شدن 25 نفر و زخمی شدن صدها نفر انجامید .
پل "ششم اکتبر"، مناطق اطراف ایستگاه تلویزیون در "ماسبیرو" و میدان "التحریر" در قاهره و همچنین مناطقی از استانهای "جیزه" و "اسکندریه" دیشب صحنه درگیری‌های شدیدی بین هواداران و مخالفان مرسی بود.

 

کشور سوریه

سوریه با 185180 كیلومتر مربع وسعت، هشتاد و سومین كشور جهان است در جنوب غربی قاره آسیا کنار دریای مدیترانه ودر همسایگی کشور ترکیه که در شمال سوریه قرار گرفته ،عراق در شرق وجنوب شرقی ،اردن در جنوب، فلسطین در جنوب غربی ولبنان در غرب سوریه واقع شده است. دمشق پایتخت کشور عربی سوریه است.
 
مردم سوریه
جمعيت سوريه حدود 13 ميليون نفر است كه از اين تعداد بيش از 70% به مسلمانان اهل سنت اختصاص دارد 10 % در صد از كل جمعيت مسيحى هستند و 2الى 3 درصد از مردم سوريه شيعه مى باشند بيشتر شيعيان در شهر دمشق، بصرى وروستاهاى اطراف حمص و حلب ساكنند. بيش از 12% جمعيت اين كشور را علويها تشكيل ميدهند كه در استانهاى لاذقيه، طرطوس حمص و اطراف مصياف پراكنده هستند، 3% از جمعيت دروزى هستند كه مركز تجمع آنان استان سويداء واقع در جنوب سوريه است. قريب به 1% سوريها را اسماعيليه تشكيل ميدهند كه خود به دوگروه آغاخانى و مؤمنه تقسيم ميشوند.
سوریه کشوری است با گروه‌های نژادی و قومیت‌های گوناگون. در این كشور به طور عمده عرب‌ها که‌ حدود 90% جمعیت کشور را تشکیل می‌‌دهند زندگی می‌کنند (این تعداد شامل 400 هزار پناهنده‌ فلسطینی نیز هست). کردها که‌ 10% باقیمانده‌ جمعیت را تشکیل می‌دهند از تبار آریایی هستند و بیشتر در نواحی شمال شرقی و شمالی کشور زندگی می‌کنند. همچنین در این کشور اقلیت‌های کوچک زبانی آرامی (آشوری) و ارمنی نیز زندگی میكنند
 از نشانه هاى بارزى كه جمعيت سوريه نسبت به آن شناخته شده است اينكه جمعيت كودكان در سطح بالا مى باشد و اين حكايت از جوانى جامعه سوريه مى كند. در واقع نسبت جوانان و كودكان بيش از 2/49درصد از مجموع جمعيت سوريه را در بر مى گيرد. در صد كسانى كه به طور مستقيم با فعاليتهاى اقتصادى سر و كار دارند بالاى 65 درصد كل جمعيت سوريه است. اگر بيكاران و كسانى كه توانايى انجام كار ندارند را هم منظور نمائيم اين رقم به 75 درصد مى رسد و اين بدان معنى است كه فشار اصلى و سنگين كارهاى توليدى بردوش بخش اندكى از جمعيت سوريه است در واقع هر فرد شاغل بر خود مسئوليت تكفل 3 نفر ديگر را عهده دار مى باشد.

زبان و خط مردم

عربى زبان اصلى و رسمى مردم سوريه است كه 89 درصد مردم به آن تكلم مى كنند افزون بر اين 6درصد به زبان كردى - 3درصد به زبان ارمنى و 2درصد به زبان هاى ديگر سخن مى گويند. خط مردم سوريه نيز عربى است.

جغرافياى سياسى سوريه:

سوريه مدتها داراى ضعيف ترين آرمان - دولت در ميان كشورهاى خاور ميانه بود. مرزهاى اين كشور را قدرتهاى استعمارى بعد از جنگ جهانى اول وبدون توجه به روابط اساسى جغرافيايى - فرهنگى - تاريخى و اقتصادى موجود در داخل كل منطقه ترسيم كردند. منطقه اى كه بنام سوريه مى خواندند در واقع سوريه كبير يا بلاد شام بود كه مشتمل بر فلسطين، لبنان و اردن ميشه.
سورى ها در ابتدا دولت خود را بخش كوچكى از منطقه وسيعتر كه فقط اسم آن را با خود دارد تصور مى كردند. در واقع سوريه از همان ابتدا يك نقص بزرگ جغرافيايى سياسى داشت.

كشور سوريه در منطقه مديترانه از موقعيت خاصى بر خوردار است. مى توان گفت كه اين كشور سر پل ارتباط سه قاره اروپا آسيا و آفريقا مى باشد. سوريه با 186 كيلومتر ساحل در درياى مديترانه با كشورهاى حاشيه اين منطقه ارتباط دارد.

اوضاع اقتصادى در سوريه :

اقتصاد سوريه را بايد با توجه به وضعيت ژنو پلتيكى آن در منطقه و تحولات سياسى داخلى از زمان بقدرت رسيدن حزب بعث مورد بررسى قراردارد. سوريه به لحاظ اشغال بخشى از سرزمينش توسط اسرائيل مجبور است بخشى از درآمدهاى خود را صرف امور دفاعى نمايد كه معمولاً نيمى از بودجه سالانه را تشكيل ميدهد. ادامه حضور نظامى در لبنان واحتمال هميشگى وقوع جنگ با - اسرائيل و سابقه روابط هر دو غير دوستانه با كشور عراق همگى از عوامل تأثير گذار بر اقتصاد سوريه هستند.
بعد از بقدرت رسيدن حافظ اسد در 1970 يك تغير عمده در ساختار اقتصادى سوريه بعمل آمد و قدرت اقتصادى كشور كه - عمدتاً بر عهده زمينداران - تجار و صاحبان صنايع بود بدست بخش عمومى افتاد و در اواخر دهه 1980 اقتصاد اين كشور دچار بحران عجيبى شد و مردم بشدت در تنگنا قرار گرفتند. بعد از فروپاشى شوروى ساختار اين كشور شاهد دگرگونى بوده است در واقع از اين كودتاى حزب بعث تا چند سال گذشته اساس ساختار اقتصادى بر پايه اصول سوسياليستى و يا اقتصاد- دولتى برنامه ريزى شده بود كه با توجه به تحولات سياسى منطقه - سياست اقتصادى سوريه كه برنامه همگرايى منطقه اى وجهانى را دنبال مى كند بتدريج تغيير يافت و بسوى اقتصاد آزاد يا به عبارت ديگر تقويت بخش خصوصى و جذب سرمايه گذاران خارجى رفت. سوريه بطور سنتى يك كشور كشاورزى است اما به علت شرايط طبيعى و داخلى اتكاى اقتصاد سوريه بر پايه استخراج و صدور نفت تا اندازه اى تشديد يافته است.

حكومت سوريه:

تاپايان جنگ جهانى اول سوريه توسط امپراطوران عثمانى اداره ميشد پس از آن براساس موافقتنامه سايكس - پيكو نواحى ساحلى سوريه و لبنان در اختيار فرانسويان، منطق جنوبى زير نظر انگلستان وتنها مناطق مركزى شامل حلب - حمص حماة و دمشق در دست اعراب وزير نظر ملك فيصل پسر حسين (شريف مكه) باقى ماند. پس از پايان جنگ هانى اول يك دولت موقت فرانسوى در منطقه ساحل سوريه تشكيل شد و در بخش درونى كشور يك دولت عربى به سرپرستى اميرفيصل و ملى گرايان سورى در مارس 1920 سوريه را به يك پادشاهى مستقل (شامل لبنان و فلسطين) اعلام كردند. اما فرانسه كه در آوريل همان سال از سوى كنفرانس "سن رمئو"سرپرست تمام سوريه شده بود در ماه ژوئيه دمشق را اشغال كرد. بدنبال اعتراض مردم سوريه تلاش دولت فرانسه براى يك انعقاد يك دولت خود گردان ملى يك دهه بطول كشيد، ملى گرايان با اينكه اقليت مجلس را تشكيل ميدادند اما بر آن چيرگى داشتند و مى خواستند حضور نظامى فرانسويها را از نظر زمانى و مكانى محدود كنند در سال 1936 فرانسويها توافقنامه اى با سوريها به امضاء رساندند و اصول استقلال سوريه را به رسميت شناختند و تفريح كردند كه تا سه سال پس از تصويب اين توافقنامه دستگاه كاملاً مستقل دولتى بر پا شود اما نا آرامى در فلسطين و بحران در روابط تركيه و عدم پذيرش پيمان 1936 موجب شد كه در سال تمام اميدها به يأس بدل گردد.
در سال 1941 نارضايتى سوريها به شكل شورش علنى تجلى يافت و پس از آن مقامات دولت ويشى احتمال بر پايى يك دولت نيمه مستقل را نويد داد. استقلال سوريه در سپتامبر 1941 به رسميت شناخته شد اما مضايقه فرانسه از برپايى يك دولت قانونى و مشكلات اقتصادى ناشى از جنگ ملى گرايان سورى را به فعاليت فزاينده اى برانگيخت و بحران را بيش از پيش اساسى كرد سر انجام انتخابات دولت ملى در 1943 ابر پا شد و " شكرى القوتلى " رئيس جمهور سوريه گرديد و بالاخره با خروج سربازان انگليس در آوريل 1946 استقلال كامل سوريه حاصل گشت. ناآراميها در سوريه پس از استقلال پيش در آمد مناسبى براى چندين كودتا شد تا بالاخره در سال 1963 حزب بعث به قدرت رسيد ولى به لحاظ اختلافات درون گروهى حزب بعث سوريه همواره شاهد مبارزات جناحهاى مختلف حزب بود تا اينكه حافظ اسد با پشتيبانى ارتش در 16 نوامبر 1970 قدرت را بدست گرفت. 

 

آب وهوا
بر خلاف دیگرکشور های عربی آب وهوای این کشور معتدل است و آب فراوان برای کشاورزی وجود دارد.

 

رسانه هاى گروهى سوريه

از زمانى كه حزب بعث سوسياليست به قدرت رسيد ساختار مطبوعات تعديل شد بر طبق الگوهاى سوسياليستى بيشتر مؤسسات انتشاراتى توسط سازمانهاى سياسى مذهبى يا انجمنهاى حرفه اى اداره ميشوند هر كسى بخواهد انتشار يك جريده جديد را بعهده گيرد بايد از دولت اجازه دريافت كند روزنامه هاى مهم سوريه: البعث - الشباب - برق الشعال - الفرا - جماهير العربى - العرويت تانيمه سوريه - الثواة - تشرين -الوحدت مى باشند. آژانس اطلاعات عربى سوريه (سانا) نام خبر گزارى سوريه است.
يكى از مشخصات بارز مطبوعات سورى انعكاس مواضع آشكار دولت است، در واقع دولت سوريه كنترل مستقيمى بر روزنامه ها دارد و تمام مطبوعات دولتى هستند و بخش خصوصى اجازه انتشار مطبوعات را ندارند ومطبوعات خارجى با نظارت دولت در داخل توزيع مى گردد. از ويژگيهاى مطبوعات سورى عدم گرايش به تحليل وقايع داخلى است. آنها بيشتر ميل دارند كه به موضوعات خارجى بپردازند بخصوص مسائل منطقه اى كه در رأس آنها" روند مذاكرات صلح خاورميانه " قرار دارد. حزب حاكم بعث سوريه با انتشار روزنامه " البعث " تنها حزبى است كه رسماً داراى نشريه مى باشد. از آنجا كه روزنامه هاى سوريه محل عرضه ايدها و افكار دولت هستند نشريات خارجى براى انعكاس مواضع رسمى دولت سوريه به اين مطبوعات و مطالب آنها رجوع مى كنند.

سیاست

در کشور سوریه بالاترین‌ مقام‌ رسمی‌ رئیس‌جمهور است که توسط‌ مجلس‌ خلق‌ و بنا به‌ پیشنهاد دبیرکل‌ حزب‌ بعث‌ کاندیدا می‌شود و در یک رفراندوم توسط مردم انتخاب می‌شود.

این‌ رفراندم‌ به‌ درخواست‌ رئیس‌ مجلس‌ خلق‌ برگزار و رئیس‌جمهور برای‌ یک‌ دوره‌ هفت‌ ساله‌ انتخاب‌ می‌شود. رئیس‌جمهور سوریه باید مسلمان‌ و از شهروندان‌ عرب‌ سوریه‌ باشد.

بنابر قانون‌ اساسی‌ سوریه‌، نخست‌وزیر سومین‌ مقام‌ رسمی‌ کشور پس‌ از رئیس‌جمهور و معاون‌ اول‌ او است. نخست‌ وزیر بر فعالیت‌های‌ وزرا نظارت‌ دارد. هیات دولت موظف است هر سال به مجلس گزارش عملکرد ارائه دهد.

كشور سوريه  پس از وقوع انقلاب اسلامي ايران عليرغم برخوردهاي مداخله جويانه ديگر كشورهاي عربي در برخورد ايران با آمريكا و رژيم صهيونيستي روندي موافق با جمهوري اسلامي را در پيش گرفته که مدتی است درگير تحولاتي شده است كه گفته مي‌شود توطئه‌اي از سوي آل سعود و آمريكا و رژيم صهيونيستي است.

از آنجایی که آمریکا و رژيم صهيونيستي، پایگاه و موقعیت خود را در مصر از دست داده‌اند در تلاشند با توجه به موقعیت و جایگاه سوریه در جبهه مقاومت،اوضاع این کشور را ناآرام و به نوعی مسیر بازی را به نفع اسراییل در دست گیرند.
در تحولات سوریه باید به  2 نکته توجه داشت :۱- اختلافات فرقه‌ای اولين موضوعي است كه از بدو روی کار آمدن خاندان‌های علوی در سوریه میان آنان و اکثریت معترض سنی و جود داشته و همه تلاش‌های حکومت سوریه به ویژه تلاش‌های اسد پدر و پسر این مساله را به طور کامل زایل نکرده و حداکثر آن را به آتش زیر خاکستر تبدیل کرده بود. در شرایط فعلی امکان شعله ور شدن این تنازعات طائفی و فرقه‌ای با توجه به زمینه آماده منطقه بسیار محتمل است.
۲- موضوع دوم اینکه سوریه بدون تردید در خط مقدم مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی قرار دارد، موضوعي كه طي سال‌هاي گذشته به واسطه حضور مصر در حمايت تمام قد از رژيم نامشروع صهيونيستي و امضاي قرارداد كمپ ديويد بين مبارك و سران صهيونيستي كه امنيت اين رژيم نامشروع را تامين مي‌كرده است،چندان مورد توجه قرار نگرفته بود؛ استعفاي مبارك از رياست جمهوري مصر و اعتراض مردم اين كشور به حمايت‌هاي بي دريغ وي از رژيم صهيونيستي نگراني‌هايي را بين مقامات آمريكايي و صهيونيستي ايجاد كرده است كه در تقابل با اين موضوع و با حمايت از اعتراضات مردم سوريه نشان از آن دارد كه آنها قصد دارند كمبودهاي جبهه مصر را در سوريه جبران كنند.

 
  شيعيان در سوريه:

قبل از هجرت ابوذر غفارى به شام آثارى از شيعه در اين سرزمين نبوده است و تشيع در شام بطور كلى پس از تبعيد ابوذر به ربزه (توسط عثمان) نضج گرفت. شيعيان سوريه اكثراً مهاجرند يعنى در هنگامى كه ابوذر به جبل عامل تبعيد ميشود و در شهرسكنى مى گزيند مردم جبل عامل به مذهب تشيع روى مى آورند و برخى از آنان به منطقه حوران مهاجرت مى نمايند. در آن دوران در دمشق امويها حكومت مى كردند و تبليغات سوء دستگاه اموى بر عليه امام على (ع) و اهل بيت (ع) چنان شدت گرفته بود كه مردم دمشق تصور مى كردند تشيع مذهب غير اسلامى است و به شيعيان رافضى اطلاق ميشد. شيعيان نمى توانستند در مساجد اهل سنت نماز بخوانند لذا شيعيان ناگزير شدند در مناطقى زندگى كنند كه دور از چشم اهل سنت باشد. البته افكار مردم سوريه پيرامون شيعه در ابتداى قرن حاضر تغيير يافته و تلطيف شد كه عمدتاً به سبب ورود روحانيون شيعه جبل عامل و نجف به اين كشور بوده است.
در زمان سيد محسن الامين صاحب كتاب " اعيان الشيعه " طى مباحثاتى با بزرگان و علماى اهل سنت و انتشار كتبى درباره تشيع و تشكيل جلسات مذهبى مسلمانان سوريه از حالت جهل و نادانى نسبت به شيعه بيرون آمدند البته اين نكته نيز پنهان نماند كه نسل متعصب اموى گراى سوريه هنوز در دمشق يافت ميشود. شيعيان حلب نيز در زمان سيف الدوله حمدانى قوت خود را باز يافته و رشد كردند و حتى در زمان او اولين بانگ اذان شيعه در شهر پخش شد همچنين مقامى بنام مشهدالحسين در حلب است كه گفته ميشود قطره خونى از سر مبارك امام سوم شيعيان در آن منطقه بر زمين ريخته توسط سيف الدوله حمدانى مقامى در آن محل ساخته شد كه مورد احترام شيعيان اين شهر است.

 استان درعا كه در جنوب غربى سوريه قرار گرفته و در واقع دروازه جنوبى اين كشور محسوب ميشود جمعيت قابل ملاحظه اى از شيعيان را در خود جاى داده است. اين استان كه در تاريخ بنام حوران خوانده شد قديمى ترين تمدنهاى بشرى از عصر برتر (2800 سال قبل از ميلاد) تا تمدن اسلامى را در جاى داده است. بطوريكه در شهرهاى مختلف اين استان مانند ازرع -بصرى ردعا - الصمين - زيزون و... .آثار بناهاى تاريخى فراوانى ديده ميشود، در اين استان مناطق زيادى وجود دارد كه پاهد پراكندگى شيعيان در آن هستيم:
در شهر درعا مركز استان درعا دو هزار شيعه زندگى مى كنند كه تعداد كمى از آنان بر مذهب خود استوارند و در حال حاضر هيچ مسجد شيعه در آن وجود ندارد. شهر بصرى الشام حدود هفت هزار شيعه در آن زندگى مى كنند و تنها شهر مذهبى استان درعا است كه شيعيان معتقد و ملتزم را در خود جاى داده و داراى دو مسجد مى باشد. روستاى المليحةالغريبه حدود يك هزار شيعه متسنن (سنى شده) را در خود جاى داده كه در حال حاضر 25 نفر از آنها به مذهب اصلى خود بازگشته اند و هيچ مسجد شيعى در آنجا وجود ندارد. روستاى طفسه حدود دو هزار شيعه متسنن را در خود جاى داده است.
روستاى شيخ مسكين حدود يكهزار شيعه متسنن را در خود جاى داده است. روستاى قرفه تعدادى شيعه متسنن و تعدادى سنى متشيع (حدود 25 نفر) را در خود جاى داده است. روستاى ازرع حدود 25 نفر متشيع دارد.
روستاى نوى داراى چند شيعه متسنن مى باشد. (شيعيان متسنن معمولاً به شيعيان سمت عنصرى اطلاق ميشود كه به جهت حضور در مناطق اهل سنت و عدم ممارست در تثبيت اعتقادات دينى خود ناچار به تغيير مذهب خود شده اند كه البته عدم حضور عاماء شيعه نيز در تغيير گرايشات آنان بى تأثير نبوده است.

متاسفانه مساجد شيعى در دمشق و ساير شهرهاى سوريه عموماً در محلات پر تراكم و فقير نشين ساخته شده كه عمدتاً داراى ظاهرى محقرانه مى باشند.
 

روابط سوريه با جمهورى اسلامى ايران:

الف) روابط قبل از پيروزى انقلاب اسلامى:

اين روابط بجز مقاطعى استثنايى همواره در سطح پايين قرار داشته. و با فراز و نشيب همراه بوده است و اين امر از واقعيات موجود در دو كشور و تفاوت عمده بين سيستم حكومتى و اهداف و اصول دو كشور نشأت مى گرفت. ايران مورد حمايت آمريكا و مجرى سياستهاى او در منطقه و بزرگترين حامى و شريك اقتصادى اسرائيل در منطقه بود و سوريه تنها در جبهه كاملاً مخالف اين موضع ايران بود بنابراين طبيعى بود كه روابط دو كشور پيشرفت نكند.
البته تيرگى روابط دو كشور با كمكهاى مادى و حمايت لفظى دولت ايران از اعراب در جنگ 1967 در برابر اسرائيل تا حدودى يهودى يافت. همينطور روابط در سال 1974 روبه بهبودولكن بطور كلى بدليل روابط گسترده ايران با رژيم اسرائيل و مبارزه سوريه با اسرائيل همواره تنش در روابط دوكشور تا پيروزى انقلاب اسلامى ايران باقى بود.

ب) روابط بعد از پيروزى انقلاب اسلامى:

بدنبال پيروزى انقلاب اسلامى حافظ اسد پيامى به مقامات ايران اين پيروزى را تبريك گفت و مراتب حمايت خود را به انقلاب بيان نمود. چند عامل مهم انگيزه اين علاقه مندى و حمايت بود: 1- گسترش فعاليت نظامى آمريكا در منطقه خليج فارس به منظور تأسيس چندين پايگاه نظامى در منطقه 2- خروج رژيم مصر در صحنه جهان عرب بدنبال عقد معاهده كمپ ديويد در سال 1978 3- نياز شديد سوريه به پشتيبانى اقتصادى جمهورى اسلامى ايران در تقويت بنيه اقتصادى و خريد تسليمات پيشرفته. باديدار حافظ اسد از تهران در 1990 و ديدار آقاى رفسنجانى از دمشق در 1991 روابط مستحكم شد. سوريه همواره ايران را بعنوان بزرگترين پشتيبان مسائل جهان عرب دانسته و بر ايجاد أتلاف استراتژيكى ميان ايران و كشورهاى عرب در منطقه خاورميانه كوشش دارد.
نخستين موضعگيرى رسمى و صريح سوريه نسبت به جنگ عراق عليه ايران يك ماه و نيم پس از شروع جنگ بود كه حافظ اسد اعلام كرد جنگ عراق عليه ايران توطئه رژيم بغداد عليه اعراب است و ادعاى صدام مبنى بر اينكه جنگ بخاطر حفظ حقوق ارضى و منافع دنياى عرب راه افتاده است رد كرد كه رژيم بغداد حق ندارد جنگى را كه بر عليه ملت ايران شروع كرده جنگ ملت عرب با فارس قلمداد كند. از طرفى بعد از صلح و پذيرش قطعنامه 598 از طرف ايران موضعگيرى سوريه حاكى از رضايت و خرسندى آن كشور از پذيرش اين امر توسط ايران بود. هر چند سوريه نگران بود كه پايان جنگ به عراق فرصت دوباره اى را براى دخالت در امور داخلى سوريه و يارى دادن عناصر مخالف آن كشور در داخل و خارج را بدهد و از طرفى نيز اميدوار بود كه پايان جنگ بتواند از تبات منفى جنگ ايران و عراق برسر مسأله فلسطين و اتحاد اعراب بكاهد و مقابله با رژيم - صهيونيستى را دوباره بعنوان مسأله اول اعراب مطرح نمايد.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى روابط اقتصادى دو كشور نيز در حد امضاى پروتكل بازرگانى و قرار داد نفتى گسترش يافت. همينطور روابط فرهنگى دو كشور با امضاى موافقتنامه هاى فرهنگى دو زمينه هاى مختلف از جمله تربيت و آموزش عالى مبادله متخصصين و طرحهاى آموزشىنمايشگاههاى كارهاى هنرى و دستى - نمايشگاههاى فيلم و عكاسى و مانند اينها، گسترش،.

 منابع:
سياست و مملكت در سوريه محمد على امامى
سایت تبیان

کشور بنگلادش

جمهوری خلق بنگلادش کشوری آسیائي است و جزو یکی از پرجمعیت‌ترین و فقیرترین کشورهای جهان به شمار می‌رود .

این کشور از همه طرف به جز بخشی کوچک در جنوب شرق که از طریق خلیج بنگال با میانمار در ارتباط است با هند هم‌مرز است .

مرزهای امروزی این کشور در سال ۱۹۴۷ ایجاد شدند. در آن سال این منطقه به عنوان بال غربی کشور تازه تاسیس پاکستان شناخته شد.

در سال ۱۹۷۱ با جنگ هند و پاكستان و نيز جنگ‌هایی داخلي در این کشور از پاکستان جدا گرديد كه اين جدائي به استقلال بنگلادش منجر شد .

سیاست در بنگلادش

در این کشور رئیس جمهور رئیس حکومت است. این کشور تا سال ۲۰۰۲ توسط دولت موقت اداره می‌شد. در این سال انتخابات عمومی برگزار گرديد.

رئیس دولت نخست وزیر است که اختیارات محدودتری نسبت به روسای دولت در دیگر نظام‌های سیاسی دارد.

رئیس جمهور با رای مجلس ملی برای دوره‌ای پنج ساله انتخاب می‌شود. رئیس حزبی که بیشترین کرسی‌های مجلس ملی را به دست آورد نیز معمولا به عنوان نخست وزیر انتخاب می‌شود.

مجلس ملی این کشور ۳۰۰ کرسی دارد که نمایندگان آن با رای مردم انتخاب می‌شوند و دوره نمایندگی آن پنج ساله است.

اقتصاد در بنگلادش

تولید ناخالص داخلی در این کشور 7/206 میلیارد دلار است. ۶۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیروی کار این کشور را تشکیل می‌دهند که بیشتر آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. بخشی از نیروی کار بنگلادش هم به کشورهایی چون عربستان سعودی، کویت،امارات، عمان، قطر و مالزی مهاجرت کرده‌اند.

نرخ بیکاری در این کشور یک درصد است. ۴۵ درصد از مردم این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۰۷ نرخ تورم در آن 4/8 درصد بود.

محصولات صادراتی این کشور شامل پوشاک، کنف و کالاهای کنفی، چرم و ماهی و حیوانات دریایی یخ‌زده است که به کشورهای آمریکا (۲۵ درصد)، آلمان (6/12 درصد)، انگلیس (8/9درصد) و فرانسه (۵ درصد) صادر می‌شود.

محصولات وارداتی این کشور شامل ماشین‌آلات و تجهیزات، مواد شیمیایی، آهن و استیل، منسوجات، محصولات پتروشیمی و سیمان است که از کشورهای چین (7/17 درصد)، هند (12/5درصد)، کویت (9/7 درصد)، سنگاپور (5/5 درصد) و هنگ‌کنگ (1/4 درصد) وارد می‌شود.

قسمت‌های جنوب شرقی این کشور از جنگل‌های خیزران پوشیده شده است. خاک بنگلادش بسیار حاصلخیز بوده و امکان زندگی را برای جمعیت بزرگ آن كشور فراهم کرده است.

آب و هوای آن استوایی و کشاورزی اش متکی به باران‌های موسمی است. به تازگی در اعماق خلیج بنگال منابع گاز طبیعی، کشف شده است.

مردم بنگلادش

جمعیت بنگلادش حدود ۱۵۳ میلیون و ۵۴۷ هزار نفر با میانگین سنی ۲۳ سال است. امید به زندگی برای زنان ۶۳ و برای مردان نیز ۶۳ سال است.

کمتر از 1/0 درصد از جمعیت بزرگسال این کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند. ۹۸ درصداز مردم این کشور از نژاد بنگالی هستند.

۸۳ درصد از مردم بنگلادش مسلمان هستند. زبان رسمی این کشور بنگالی است.

اسلام

اکثریت مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند مي باشند .

جمعیت اهل سنت بنگلادش به دو دسته تقسيم مي گردند :

الف- حنفی : اهل سنت پیرو مذهب حنفی 90% جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.

ب- اهل الحدیث : 10% جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند . نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.

چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفیها به عقاید و افکار اماميه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست.

صوفيه

اکثریت مردم بنگلادش پیرو فقه سنی و حنفی مذهب اند. صوفیان و درویشان سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. مردم تعلیمات آنان در مورد تسلیم به خداوند و تزکیه نفس را پیروی می کنند. آرامگاه این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. روزانه صدها نفر ازمردم از نقاط مختلف کشور به این آرامگاهها می روند و به مناسبتهایی مانند جشنها چند صد هزار نفر در آنجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها با حضور مردم عادی، بلکه در حضور رئیس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود هستند و درمراسم مختلف مذهبی شرکت می نمایند. گسترش مؤسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این امر می باشد. علاوه برآن، این مؤسسه ها آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. در دوران شکوفایی اسلام در بنگلادش، ترویج و تبلیغ اسلام در بین مردم بیشتر از طریق صوفیان صورت می گرفت. در این دوران عموماً در جوار کاخ پادشاهان و یا سلاطین، محلی موسوم به «مرید خانه» قرار داشت که پیروان مذاهب مختلف به هنگام پذیرش اسلام به این محل آورده می شدند.

اهل بيت (ع)

مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهر داکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند.

تعزیه در ماه های محرم هر ساله در روستاهای بنگال با شور و حرارت خاصی برگزار می شود.

مساجد بنگلادش

تعداد مساجد این کشور حدود 150هزار مسجد می باشد که بیش هزار مسجد آن در شهر داکا قرار دارد . اکثر این مساجد در ناحیه مرکزی و جنوبی شهر داکا واقع شده اند . با توجه به بافت اجتماعی ، فرهنگی روستاهای بنگلادش غالبا در هر روستا هر چند خانواده نمازخانه ای در محلی بنا می کنند و نماز های یومیه را به جماعت در آن محل اقامه می کنند اما نماز جمعه چه در روستاها و چه در شهرها در مساجد جامع محلات اقامه می گردد.

کشور اندونزی

جغرافیاي اندونزي

این کشوربه مساحت 440 /919/1 كيلومتر مربع ، به شکل یک قوس، مشتمل بر هزاران جزیره در طول خط استوا ، مانند کالی مانتان، سوماترا، ایریان جایا ، مادورا ، سولاوزی ،جاوه ، بالی و جزایر سوندای کوچک (از جمله لامبارک، فلورس و تیمور) است.

اندونزی، چهارمین کشور پرجمعیت دنیا محسوب می شود و متشکل از 3700 جزیره که از این تعداد 3000 جزیره مسکونی است . مردم این کشور در سواحل جزایر و یا در دره ها و بخصوص در جزیره جاوه زندگی کرده و کشاورز می باشند بیشتر جزایر اندونزی ، غیر قابل سکونت هستند . این کشور، آب و هوای گرم و استوای داشته و باران های موسمی ، سبب رونق کشاورزی می شود.

جاوه و همسایه کوچکترش مادورا جمعیت متراکمی دارند و نزدیک به دو سوم مردم اندونزی را در خود جای میدهند . سلسله جزایر شمالی متشکل است از کالیمانتان (بخش اندونزیایی جزیره بورنئو)، جزایر نامنظم و کوهستانی سولاوسی ؛ سلبس، گوره ملوک، وایریان جایا (بخش غربی گینه نو).بیش از دو سوم این کشور از جنگلهای استوایی بارانی پوشیده شده است.

آب و هوا: آب و هوا استوایی و بارندگی در طول سال سنگین است.

حکومت اندونزي

هر پنج سال یکبار انتخابات برای 400 نفر از اعضای مجلس نمایندگان تحت نظام معین ، تعداد نمایندگان به نسبت جمعیت هر منطقه ، برگزار میگردد.،100 عضو دیگر را رئیس جمهور انتصاب میکند. مجلس شورای خلق ، که متشکل از اعضای مجلس نمایندگان به اضافه 500 نفر دیگر به نمایندگی از جانب دولتهای محلی، گروههای صنفی و ذینفع هر پنج سال یکبارتشکیل جلسه میدهد تا بر اصول کلی سیاست دولت نظارت کند و به انتخاب رئیس جمهور بپردازد.رئیس جمهور کابینه را انتصاب میکند. از 27 استان کشور دو تا خودمختارند.

احزاب سیاسی اصلی عبارتند از:

گلکار (اتحاد دولت)، گروه توسعه متحد (اسلامی)

حزب دموکرات اندونزی (مسیحی) و ملی گرا

استانهای خود مختار اندونزي عبارتند از : آچه به مركزيت پاندا آپه و يوگياكارتا به مركزيت يوگياكارتا

تاریخ اندونزي

تا۱۹۴۲ میلادی اندونزی متعلق به هلند بود و از ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ تحت اشغال ژاپن در آمد. در ۱۷ اوت1949 ، حزب ملیون به رهبری دکتر احمد سوکارنو و دکتر حتی اعلام جمهوری کردند. چهار سال تمام میان نیروهای هلند و اندونزی جنگ بود. در نهایت در سال ۱۹۴۹ موافقت‌نامه‌ای امضا شد که طبق مفاد آن، همه سرزمین اندونزی بجز گینه نو بحکومت موقت (جمهوری) ایالات متحده اندونزی واگذار شد. در۱۶ دسامبر ۱۹۴۹، دکتر سوکارنو به ریاست جمهوری این کشور انتخاب گردید.

تاریخ معاصر اندونزي

از قرن هفدهم، هند شرقی مهم ترین و سودآورترین بخش امپراتوری هلند به شمار میرفت. به غیر از اشغال کوتاه مدت (1811 تا 1814) و قیام های موقتي محلی، هلند کنترل این کشور را تا 1942 حفظ کرد.

در این سال ژاپنی ها به این مستعمره هجوم آوردند و به عنوان آزاد کنندگان کشور از حکومت استعماری مورد استقبال اکثر اندونزیایی ها قرار گرفتند با تسلیم ژاپن در 1945، احمد سوکارنو (1901 تا 1970)، بنیانگذار حزب ملیون در 1927 – هند شرقی هلند را جمهوری مستقل اندونزی اعلام کرد.

هلندی ها پس از چهار سال جنگ متناوب و وحشیانه ، تحت فشار بین المللی استقلال اندونزی را در 1949 پذیرفتند. حکومت سوکارنو به طور فزاینده ای اقتدار طلب شد و کشور به هرج و مرج اقتصادی گرفتار گردید. او در 1962 گینه نوی هلند را تصرف کرد، که در1962 با عنوان ایریان جایا رسماً ضمیمه شد، هر چند جنبش جدایی طلب پا برجاست. بین 1963 تا 1966 سوکارنو کوشید با تهاجمات مسلحانه به شمال بورنئو فدراسیون نوپای مالزی را بی ثبات سازد.

ژنرال سوهارتو توانست با سرکوبی قیام کمونیستی در 1965 و 1966 سیاست ضد امریکایی سوکارنو را وارونه سازد ونهایتا با کمک دانشجویان و ارتش او را برکنار کند. در این مدت حدود 000/80 نفر از اعضای حزب کمونیست کشته شدند.

اقتصاد اندونزي

اندونزی از نظر مواد معدنی و نفت ، غنی بوده و ثروت فراوانی دارد،ولی به دلیل جمعیت زیاد نسبتا فقیر است.

بیش از 50% مردم این کشور ازراه کشاورزی امرار معاش می کنند و برنج محصول اصلی این کشوربه شمار میرود. لازم به ذکر است که کشاورزان مزارع بزرگ و روستاییان مقادیر زیادی ، تنباکو و ادویه هم تولید می کنند.

بخش صنعت بیشتر به فرآورده های مواد معدنی و محصولات کشاورزی میپردازد. اندونزی در دهه 1980 و اوایل دهه 1990به میزان رشد اقتصادی بالایی دست یافت.توریسم ، از منابع مهم درآمدهای ارزی اندونزی به شمار می رود.

بیشترین صادرات اندونزی به کشورهای آمریکا و ژاپن و چین و سنگاپور می‌باشد.

اندونزی از لحاظ معدنی کشوری ثروتمند می‌باشد و معادن نفت، گاز طبیعی، قلع، نیکل، زغال سنگ، بوکسیت و مس در این کشور موجود است اما به علت فزونی نسبت جمعیت به ثروت تعداد زیادی از مردم در فقر بسر می برند.

دین ومذهب

اين كشور با بيش از 220 ميليون نفر؛ پرجمعيت ترين كشور اسلامي محسوب مي شود كه بيشترين درصد آن را مسلمانان ؛ سپس مسيحي ها و دو درصد را هندوها و بودايي ها تشكيل مي دهند .

اسلام از قرن چهارم ه . ق توسط برخي تجار مسلمان و عمدتا هندي به اين كشور وارد شد بيشتر مسلمانان اين كشور شافعي مذهب می باشند.

کشور مالزی

مالزی به معنای مجمع الجزایر ملایو می باشد. این کشور در جنوب شرق آسیا واقع شده است که شامل دو بخش مالزی غربی (peninsular) مشتمل بر 11 ایالت به انضمام کوالالامپور و بخش شرقی که شامل ایالات صباح و ساراواک و یک جزیره کوچک به نام لابوان در خارج از جزیره صباح می باشد. تایلند در شمال، و سنگاپور در جنوب همسایگان این کشور به شمار می آیند. دو ایالت شرقی مالزی هم با جزیره کالیمانتان اندونزی هم مرز می باشند. این کشور 329758 کیلومتر مربع وسعت جغرافیایی دارد. مالزی در نزدیکی خط استوا قرار دارد و دارای آب و هوای استوایی، گرم و مرطوب می باشد. میانگین درجه دما در مالزی بین 21 تا 32 درجه سانتیگراد می باشد. میزان بارش در این کشور استوایی حدود 250 الی 400 میلیمتر در سال است. این کشور به لحاظ منابع طبیعی بسیار غنی بوده و رتبه بالایی در تولید کائوچو، الوار، قلع و روغن نخل دارد.
ادامه نوشته

کشور مصر

مساحت اين كشور بالغ بر 1 ميليون كيلومتر مربع ميباشد كه تقريباً 4 درصد آن را زمينهاي زراعي تشكيل ميدهند.

جمعيت كشور مصر در آخرين سرشماري بالغ بر 62 ميليون نفر برآورد گرديده كه از اين تعداد 15 تا 16 ميليون نفر در پايتخت اين كشور يعني شهر قاهره زندگي ميكنند.

مصر از لحاظ تراكم جمعيتي يكي از پرتراكم ترين كشورهاي جهان محسوب مي گردد چرا كه تعداد 1120 نفر در هر كيلومتر مربع از خاك آن ساكن مي باشند.

زبان رسمي و نوشتاري اين كشور زبان عربي استاندارد امروزي و زبان گفتاري نيز لهجه خاصّي از عربي مي باشد.

علاوه بر زبان عربي ، زبان انگليسي و به نسبت كمتري زبان فرانسه در زمينه هاي تجاري و آموزشي اين كشور مورد استفاده قرار مي گيرند.

تقريباً 90 درصد از مردم كشور مصر مسلمان مي باشند . اقليت مذهبي اين كشور را مذهب مسيحيت (قبطي) به ميزان 8 تا 10 درصد تشكيل مي دهد.

نوع حكومت اين كشور جمهوري همراه با قوانين پارلماني مي باشد.

در اين كشور پارلمان دو مجلسي يعني مجلس ملي (با 458 كرسي) و مجلس شورا (با 258 كرسي) فعاليت دارند.

ادامه نوشته

کشور الجزایر

الجزایر دومین کشور بزرگ آفریقا پس از سودان و دهمین کشور بزرگ دنیاست.

شمال الجزایر که از جلگه های تل اطلس و ساحلی تشکیل شده اند، دارای آب و هوایی گرم و خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستان مرطوب و ملایم و در عین حال معتدل است. بارندگی در الجزایر معمولاً از سمت غرب به شرق رو به افزایش و فزونی می نهد. جمهوری الجزایر با 741/381/2 کیلومتر مربع وسعت، در نیمکره شمالی، در شمال آفریقا و در کنار دریای مدیترانه واقع شده است. الجزایر با کشورهای مراکش و صحرا در مغرب، مالی، نیجر و موریتانی در جنوب و لیبی و تونس در شرق همسایه است. جمعیت الجزایر در سال 1358 بالغ بر 000/130/19 نفر (سی و ششمین کشور جهان) بوده است.

75 درصد مردم الجزایر از نژاد عرب و 25 درصد از نژاد بربر هستند. اکثریت جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می دهند. زبانهای رسمی در الجزایر عربی و بربر است و به دلیل نفوذ استعمار فرانسه طی سالها، زبان فرانسه نیز در این کشور رایج است اما خط مورد استفاده عربی است. پایتخت الجزایر، شهر الجزیره می باشد.

اوضاع اقتصادی

الجزایر از لحاظ منابع طبیعی کشوری غنی محسوب می شود. ذخایر گاز طبیعی این کشور 3723 میلیارد متر مکعب برآورد گردیده که بعد از روسیه، ایران و ایالات متحده، در جهان مقام چهارم را دارا است. این کشور همچنین پس از لیبی و نیجریه، سومین منابع نفتی آفریقا را دارد.

اقتصاد کشور بیشتر مبتنی بر نفت و گاز و فرآورده های کانی و معدنی است. بخش کشاورزی در الجزایر بزرگترین بخش اقتصاد الجزایر را به خود اختصاص داده است. دولت در مارس 1963 طبق تصویب نامه ای اجرای رفرم ارضی و ملی کردن املاک را اعلام کرد.

اراضی جنگلی این کشور به 4/2 میلیون هکتار بالغ می شود که 75 درصد آن دولتی است. دامنه های کوههای تل اطلس را جنگل های انبوهی از بلوط های همیشه سبز کاج حلبی، و سرو پوشانده است.

کشور الجزایر به لحاظ وجود منابع نفتی و منابع معدنی مرکزی بود که کشور فرانسه می توانست از آنجا بر جبهه آزادی بخش اریتره و جبهه ملی آزادی بخش چاد اشراف داشته باشد.

حکومت، سازمان های اداری سیاسی

الجزایر به همراه دو کشور همسایه خود، مراکش و تونس مجموعاً (المغرب) نامیده می شد. این سرزمین از آغاز تاریخ ، مسکن و مأوای بربرها بوده است. حدود قرن 12 قبل از میلاد فینیقی ها آن را به تصرف خود در آورند و کارتاثرها نیز به مدت 6 قرن بر آن حکمرانی کردند. در سال 146 قبل از میلاد تحت تسلط امپراطوری رم و سپس به زیر سیطره حکومت بیزانس (روم شرقی) قرار گرفت.

در قرن هفتم میلادی برابر با اواسط قرن اول هجری این کشور به تصرف مسلمانان در آمد و سال های متمادی مسلمین آن را رهبری کردند. در این عصر اکثریت مردم این کشور به اسلام روی آوردند و زبان عربی را به عنوان زبان رسمی (زبان رایج) به رسمیت شناختند.

بعدها دیگر اقوام این کشور نیز به تدریج در میان عربها ادغام شده و با آنها در آمیخته و تمامی به زیر نفوذ فرهنگ و تمدن عالی اسلامی در آمدند. در سال 1943 ژنرال دوگل به عنوان رهبر دولت در تبعید فرانسه، مقر خود را در شهر الجزیره قرار داد و این شهر تا سال 1944 به عنوان پایتخت موقت دولت فرانسه در آمده بود.

مردم الجزایر مردمی آزاده هستند که مصمم به بقای بر آزادگی می باشند. تاریخ آنها آکنده از مبارزاتی طولانی است که موجب گردید همیشه الجزایر سرزمینی آزاد، با عزت و با کرامت باقی بماند.

مردم الجزایر با شركت در قالب جنبش ملی و سپس در جبهه آزادی بخش ملی، برای به دست گرفتن سرنوشت جمعی خود در چارچوب آزادی و هویت فرهنگی و ... قربانی هاي زیادی دادند . در سوم ژوئیه ۱۹۶۲ (۱۲ تیر ۱۳۴۱) كشور الجزایر بعد از ۱۳۲ سال كه تحت سلطه فرانسه بود به استقلال رسید و در هشت اكتبر همان سال به نام جمهوری دموكراتیك مردمی الجزایر به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.

از سال ۱۹۵۴ ميلادي تا روز استقلال یعنی مدت هشت سال «جبهه آزادی ‌بخش ملی» مبارزه مسلحانه خود را علیه اشغالگران فرانسوی به‌شدت ادامه داد. ملت الجزایر یك میلیون قربانی داد و در تاریخ كشورهای عرب و شمال آفریقا، الجزایر به عنوان «ارض میلیون شهید» سرزمین یك میلیون شهید معروف شد. این تعداد شهدای الجزایر غیر از شهدایی است كه الجزایری‌ها به رهبری امیر عبدالقادر درجنگ با ارتش فرانسه درآخر قرن نوزدهم درراه آزادی میهن خویش فدا ساختند .

حجاب زنان الجزایری

اگر اسلام در الجزایر ریشه نكرده بود، این کشور هویت خود را به راحتی از دست می داد چرا که فساد و فحشاء به محو و نابودی هویت اصلی الجزایر می انجامید. زنان مسلمان الجزایری با حفظ حجاب خود زمانی طولانی برای استقلال با استعمار فرانسه جنگیدند و حجاب آنها سنگری و سلاحی در مبارزات علیه استعمارگران بود و این خود عامل بسیار مهمی برای مبارزه با استعمار بوده و هست و لازمه داشتن استراتژی معین و دورنمای حساب شده و معین برای یک انقلاب، فقط و فقط با پایبندی به اصول عالیه اسلام امکان پذیر بوده است.

در میان زنان الجزایری اکنون سه نوع عمده حجاب وجود دارد:

ـ حجاب سنتی یا «الحایک» که از یک چادر سفید همراه با روبند سفید تشکیل شده و اغلب در میان زنان الجزایری اصیل متداول است.

ـ «الملایه» که نوع دیگری از حجاب سنتی است که از یک چادر مشکی شبیه عبا تشکیل شده غالبا در شهرهای شرق کشور الجزایر متداول است.

ـ «الجباب» که بعضی اوقات به شکل چادر مشکی یا سرمه ای با نقاب که تمام صورت به جز دو چشم را می پوشاند و گاهی هم به شکل چادر و حجاب زنان ایرانی و لبنانی مورد استفاده قرار می گیرد.

کشور سوریه

سوریه کشوری است در خاورمیانه و پایتخت آن شهر تاریخی دمشق است.
 
مساحت سوريه 185180 كيلومتر مربع است
 

 

ادامه نوشته

کشور آذربایجان

circle  پایتخت: باکو
circleجمعیت: نه میلیون نفر
circleزبان رسمی: ترکی
circleپول رایج: مانات آذربایجان
circleشهرهای مهم: باکو، نخجوان، گنجه

ادامه نوشته