چرا در داخل ایران، به جز چند رسانه و چهره رسانه ای، سایرین درباره سفر موفقیت آمیز رییس جمهور کشورمان به نیویورک سکوت کرده و یا بعضا حتی ساز ناکوک می زنند. سکوت این افراد و رسانه ها، گرچه مسلما از جنس رسانه های غربی یا رسانه های فارسی زبان ضدنظام نیست، اما در عمل نتیجه ای مشابه داده و در خدمت خواست اردوگاه رسانه ای دشمن برای کم اهمیت و ناموفق جلوه دادن این سفر است.
بار دیگر محمود احمدی نژاد به نیویورک رفت تا ضمن شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، از فرصت رسانه ای موجود در حاشیه این اجلاس برای تشریح آخرین مواضع جمهوری اسلامی ایران استفاده کند.
به گزارش بولتن، سفر اخیر رییس جمهور به سازمان ملل متحد در حالی صورت گرفت که نظام جمهوری اسلامی ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. افزایش تحریم های دول متخاصم غربی علیه ایران برای مقابله با برنامه هسته ای صلح آمیز کشورمان، بالا رفتن تهدید لسانی ایران به حمله نظامی از سوی از بلندپایه ترین مقامات سیاسی و نظامی برخی از این کشورها، ارائه تصویری مخدوش از نظام سیاسی ایران به بهانه فتنه پارسال، بسیج رسانه ای برای سوء استفاده از پرونده زنی متهم به قتل جهت تخریب وجه ایران نزد افکار عمومی و تحریک بیش از پیش ضد انقلاب برای انجام عملیاتهای تروریستی، از جمله دلائل حساسیت زا بودن مقطع اخیر است.
در چنین فضایی است که محمود احمدی نژاد به نیویورک می رود تا وارد کارزاری چند روزه شود که یک طرفش او و طرف دیگرش انبوهی از متخصصان جنگ رسانه ای است. متخصصانی که از بهترین و فراگیریترین ابرازهای تاثیرگذاری بر افکار عمومی بهرمندند و ویترین شان، خبرنگارانی مشهور همچون کریستین امانپورو لری کینگ هستند.
او چه کرد؟
احمدی نژاد در همان یکی دو مصاحبه اولش نشان داد که دست خالی وارد این کارزار نشده شده است. او همچون چند تجربه های قبلی اش در نیویورک، خود در قامت یک رسانه قدرتمند ظاهر شد و به جای آنکه مسحور فضای رسانه ای طرف مقابل شود، تاکتیکی تهاجمی گرفت. او از فرصت رسانه های غربی، که البته برای تخریب چهره او نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده بود، بهترین استفاده کرد.
احمدی نژاد علاوه بر تلاش برای رفع بسیاری از ابهامات موجود در افکار عمومی غرب در باره ایران، صفحاتی از کارنامه دول غربی بویژه در موضوع حقوق بشر را گشود که عملا طرف مقابل را در موقعیت آچمز قرار داد. اوج حمله احمدی نژاد با هدف تاثیر گذاری بر افکار جامعه غربی، رو کردن ماجرای ترزا لوئیس بود؛ زنی آمریکایی که به اتهام تبانی در قتل همسر و پسر خوانده خود به اعدام محکوم شده است. او توانست به مردم غرب نشان دهد مانور رسانه های غربی و بویژه آمریکایی روی موضوع زنی متهم به قنل در ایران در حالی صورت گرفته که بیخ گوش خودشان زنی دیگر به اتهامی مشابه در آستانه اعدام است، اما خیلی از مردم ساکن در اروپا و آمریکا، حتی نام او را نیز نشنیده اند.
ما چه کردیم؟
دستاوردهای رییس جمهور کشورمان در سفر اخیرش به نیویورک بر کسی پوشیده نیست. حتی جدی ترین مخالفان احمدی نژاد هم ناچارند بپذیرند که او لااقل در چند جبهه از کارزار رسانه ای چند روز اخیر پیروز بلامنازع میدان بوده است. مثلا تا پیش از این، در کمتر رسانه غربی اسمی از ترزا لوییس برده می شد، اما از فردای مطرح شدن این موضوع توسط دکتر احمدی نژاد، دهها گزارش و مقاله و یادداشت در رسانه های غربی و بویژه غول های رسانه ای بی.بی.سی، سی.ان.ان و ... منعکس شده است. هر چند محور عمده این گزارش ها توجیه بایکوت کردن ماجرای این زن در گذشته، توسط این رسانه ها و نیز برخی دلیل تراشی ها برای فرق گذاشتن میان پرونده زن آمریکایی با زن ایرانی است، اما همینکه تاکتیک احمدی نژاد سبب شد افکار عموی غرب را از موضوع ایران به یک موضوع داخلی معطوف کند، خود یک پیروززی بزرگ است.
نکته در این جاست که چرا در داخل ایران، به جز چند رسانه و چهره رسانه ای، سایرین درباره سفر موفقیت آمیز رییس جمهور کشورمان به نیویورک سکوت کرده و یا بعضا حتی ساز ناکوک می زنند. سکوت این افراد و رسانه ها، گرچه مسلما از جنس رسانه های غربی یا رسانه های فارسی زبان ضدنظام نیست، اما در عمل نتیجه ای مشابه داده و در خدمت خواست اردوگاه رسانه ای دشمن برای کم اهمیت و ناموفق جلوه دادن این سفر است.
شاید برخی منتقدان، عملکرد رسانه ها و شخصیت های خودی را در عدم پوشش مطلوب دستاوردهای این سفر، به دلگیری آنان از سخنان رییس جمهور پیش از سفرش به نیویورک نسبت دهند. اما نکته در این جاست که حتی وارد بودن این گلایه ها هم دلیلی قابل قبول بر این بی اعتنایی ها نیست. افتخار نظام جمهوری اسلامی ایران و سیاستمداران وفادار به آن در این 30 ساله آن بوده که حتی به رغم داشتن اختلاف سلیقه و نظر در موضوعات داخلی، در مسائل بین المللی و آنجاها که منافع و مصلحت نظام اقتضا می کند، در یک جبهه واحد قرار گرفته اند، نه اینکه مثلا مصلحت خود را بر مصلحت نظام اولی تر دانسته و سخنانی بگویند که اتفاقا در همین سفر ابزاری برای رسانه های غربی علیه رییس جمهور کشورمان شود. در این میان سکوت برخی دارندگان تریبون های مهم از جمله در مجلس شورای اسلامی، بیش از همه آزار دهنده است. زمانی که از تریبون مجلس برای ابزار دیدگاه های شخصی درباره بخشی از سخنان پیش از سفر احمدی نژاد استفاده می شود، آنهم با ادبیاتی تند و بی سابقه، حداقل انتظار آن است که از همین ابزار برای حمایتی حداقلی از سخنان رییس جمهور که به نمایندگی از همین افراد، هزاران کیلومتر آنطرفتر از حقوق و منافع ملی ایران دفاع می کند، بهره گیری کنند.
احمدی نژاد در این سفر هر آنچه که در توان داشت برای دفاع از ایران و تبیین دیدگاه های اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران انجام داد... ما و شما چه کردیم؟
منبع: بصيرت
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم مهر ۱۳۸۹ ساعت 9:0 توسط عمار
|
رهبر نشوی تنها، من يار تو میگردم وز جرگه عشاقت، سردار تو ميگردم گر لشگر سفيانها، از غرب به پا خيزد در قحطی انسانها، عمار تو می گردم از طعنه اشعث ها،خون است دلت مولا تبدار غمت هستم، بيمار تو ميگردم با جرم ولای تو، گر بر سردار آيم مدح تو کنم بردار، تمار تو ميگردم اين من نه منم تنها،آيد ز بسيج آوا رهبر نشوی تنها، من يار تو ميگردم