بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

  • هميشه با عكس‌العمل‌هاى دشمنان ميتوان اهميت كارها را تشخيص داد؛ اين يكى از راه‌هاى تشخيص اهميت مطالب، اهميت اقدامات و اهميت موضوعات است. عكس‌العمل‌ها ميتواند عظمت كارها را يا بى‌اهميت بودن كارها را مشخص كند.  خود عكس‌العملى كه عليه انقلاب و تشكيل نظام جمهورى اسلامى در دنياى كفر و استكبار به وجود آمد، نشان‌دهنده‌ى عظمت قضيه است.
  •  ... چون اسلام دين عدل است، اسلام دين انسانيت است، اسلام دين مقابله‌ى با بى‌عدالتى‌ها و ظلمها و حق‌كشى‌هاست. خوب، كسانى كه همه‌ى وجودشان حق‌كشى است، همه‌ى وجودشان ظلم است، فلسفه‌ى پيدايششان سركوب زدن به انسانها و عواطف انسانها و موجوديت انسانهاست، قهراً از حضور اسلام متوحش ميشوند، بيمناك ميشوند و با آن مقابله ميكنند. علت مقابله‌ى با جمهورى اسلامى اين است.
  •  هم شناختن اوضاع مهم است - بصيرت ميخواهد - هم احساس تكليف كردن مهم است؛ روح تعهد و ايمان ميخواهد كه انسان احساس تكليف كند. بعضى هستند، مى‌بينند حوادث تكان‌دهنده را، مى‌بينند نقشه‌هاى دشمن را؛ اما احساس تكليف نميكنند، تكان نميخورند. بعضى هستند، مى‌بينند كه دشمن جبهه‌آرائى كرده است. خوب، وقتى دشمن جبهه مى‌آرايد، بايد ما هم در مقابل، احساس تكليف كنيم؛ اين لازمه‌ى تعهد است، لازمه‌ى ايمان است. بعضى اين احساس را ندارند.
  •  دشمن وقتى سيلى ميخورَد، كينه به دل ميگيرد و مقابله ميكند. حالا ما كه ميخواهيم خودمان را ارزيابى كنيم، بايد محاسبه كنيم. وقتى دشمن در مقابل ما بشدت دندان نشان ميدهد، ما بايد احساس كنيم كه پس توانائى‌هاى ما بالاست؛ ميتوانيم به اين دشمن ضربه بزنيم.
  • هر جائى كه ما توانستيم درست بفهميم، درست تشخيص بدهيم - يعنى همان بصيرت - و به دنبال آن احساس تكليف كرديم، احساس تعهد و مسئوليت كرديم و وارد ميدان شديم، غلبه با ما بوده است؛ «فاذا دخلتموه فانّكم غالبون».(مائده: 23) وقتى با ايمان و با بصيرت وارد ميدان مواجهه شديد، غلبه با شماست، شما برنده هستيد؛ چرا؟ چون طرف مقابل شما ايمان ندارد، دين ندارد، انگيزه‌ى عميق معنوى ندارد.
  •  ما آيات الهى را ديديم، نشانه‌هاى كمك خدا را ديديم. قبلها كمك الهى و پشتيبانى دست قدرت خداوند را فقط در كتابها ميخوانديم؛ امروز در صحنه حس ميكنيم، لمس ميكنيم؛ همان طور كه امام بزرگوار ما اين را لمس كرده بود و به من فرمود. دل او قرص بود، چون دست قدرت الهى را ميديد.
    ملت ايران در ميدانهاى گوناگون، كمك الهى را، حمايت الهى را لمس كرده است، حس كرده است؛ وقتى توى صحنه است، وقتى آماده‌ى مجاهدت است؛ در جنگ تحميلى يك جور، در قضاياى گوناگون يك جور، در تحركات سياسى و در فتنه‌ها يك جور. در همين فتنه‌ى سال 88 دست قدرت الهى بود؛ مردم بيدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و يك حركت عظيم را خنثى كردند.
  • اين كسانى كه شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، كسانى بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند. نبايستى انسان بازيچه‌ى دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى كرده است، وسط كار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض كند. خوب، نكردند. عامل اصلى ديگرانى بودند كه طراحى كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقيقت دين، حتّى شعارهاى دينى هم باقى نمانَد؛ برنامه اين بود.
  •  طراحى اين بود كه اگر توانستند قاعده‌ى دولت را به شكل مطلوبِ خودشان بچينند، كه بعد از آن، راه حركتشان روشن بود كه چه كار ميكردند؛ اگر هم قاعده‌ى حكومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممكن نشد، كشور را به آشوب بكشانند؛ با خيال خودشان  - من يك وقتى گفتم - كاريكاتور انقلاب اسلامى را درست كنند؛ مثل سايه‌هائى كه حركت يك قهرمان را تقليد ميكنند، اداى قهرمانها را، اداى انقلاب را در بياورند؛ برنامه‌شان اين بود.
  •  ...  خداى متعال هر امتحانى كه ميكند، يك نمره ميدهد. وقتى در يك امتحانى، يك كسى، يك جمعيتى، يك ملتى قبول شدند، خداى متعال به اينها نمره ميدهد؛ نمره اين است كه اينها را بالا مى‌آورد.         همين طور كه اگر در امتحان بد عمل كنيم و امتحان را ببازيم، خداى متعال نمره‌ى مردودى ميدهد و آن مردودى عبارت است از تنزل و انحطاط - انسان از آنى كه بود، بدتر ميشود
  •  امروز خط اسلام، خط ايمان باللَّه، خط انقلاب در كشور و در ميان ملت، خيلى قوى‌تر، پررنگ‌تر و بالاتر است از آنچه كه قبل از اين فتنه بود. چرا؟ چون مردم، خوب امتحان دادند. اين، نمره‌ى الهى است. اين شد براى ما دستورالعمل. در همه‌ى قضايا بايد اينجورى عمل كرد. بايد درست ديد، درست سنجيد، درست محاسبه كرد. مواظب باشيم در تشخيص اشتباه نكنيم؛ قضاياى اصلى را با قضاياى فرعى جابه‌جا نكنيم؛ چيزهاى بزرگ، حوادث بزرگ و مهم را كوچك نبينيم و در مقابل، حوادث كوچك را بزرگ بينگاريم؛ بايد درست تشخيص بدهيم. اين قدم اول.
  •  بعد هم احساس مسئوليت كنيم. يك ملت زنده، حيات طيبه‌اش اين است. حيات طيبه‌اى كه خداى متعال به مؤمنين وعده داده است - «و لنحيينّه حياة طيّبة»(نحل: 97) - يعنى اين؛ يعنى همين طور روزبه‌روز در امتحانهاى گوناگون، حركت كردن و پيش رفتن. آن كسانى كه در خلال اين راه از دنيا ميروند، به لقاء الهى ميرسند، مراتب بالاى سعادت را دارند؛ آن كسانى هم كه ميمانند، همين طور در دنيا هى پيشرفت معنوى و مادى ميكنند. پيشرفت مادى هم هست.
  • امروز ملت ايران در سياستهاى داخلىِ خودش مقتدر است؛ در سياست خارجىِ خودش مقتدر است؛ در تأثيرگذارى بر روى منطقه مقتدر است؛ در تأثيرگذارى بر روى مسائل مهم جهانى هم مقتدر است؛ اينها يك واقعياتى است، يك حقايقى است. دشمن از همه‌ى اين راه‌ها ميخواهد وارد شود كه با ملت ايران در بيفتد، نگذارد، مانع بتراشد؛ البته نخواهد توانست. ... دليل نتوانستن اين است كه امروز در همين منطقه‌ى خود ما آمريكا درقضاياى فلسطين شكست خورد، در قضاياى لبنان شكست خورد، در قضاياى افغانستان شكست خورد، در قضاياى عراق شكست خورد. از كى شكست خورد؟ از سياست درست ملتها. آنها ميگويند توى اين قضاياى گوناگون منطقه‌اى، طرف ما ايران است. ايران نيست. جمهورى اسلامى ايران تأثيرش تأثير معنوى است.
  • ما قله‌ها را شناختيم؛ ميدانيم كجا ميخواهيم حركت كنيم؛ «لتكونوا شهداء على النّاس».(بقره: 143) اين راه، راهى است كه بايد بتواند ملت ما را به اسلام نابِ كامل برساند؛ كه خير دنيا و آخرت در آن است. حيات طيبه‌ى دنيا و آخرت در اسلامِ كامل است.  خداى متعال بحمداللَّه راه را هم به ما نشان داده است؛ عزم و اراده‌ى ملت ايران و مسئولين كشور هم براى حركت در اين راه، عزم و اراده‌ى خوبى است، عزم و اراده‌ى قوى‌اى است.
  • البته بايد بيدار باشيم. همه بايد بيدار باشند. نميخواهيم و نبايد بالش نرم زير سرمان بگذاريم، براى خودمان لالائى بخوانيم؛ هى بگوئيم دشمن شكست خورد، دشمن ضعيف است، ما قوى هستيم؛ اين نبايد ما را به خواب ببرد. ما بايد بيدار باشيم؛ همان طور كه اميرالمؤمنين فرمود: «و انّ اخا الحرب الأرق و من نام لم ينم عنه».(نهج البلاغه، نامه‌ى 62) وقتى درگيرى داريد، بايد بيدار باشيد. 

 پروردگارا! به محمد و آل محمد اين مردم عزيز را از سرچشمه‌ى لطف و فيضِ خودت برخوردار و سيراب بفرما.

 پروردگارا! ما را در اين راه ثابت‌قدم بفرما. پروردگارا! ارواح طيبه‌ى شهدا و روح مطهر امام بزرگوارمان را با اوليائت محشور بفرما.
                                                             السّلام عليكم و رحمةاللَّه‌