نکات قابل تامل از بيانات مقام معظم رهبری در ديدار فرماندهان وخلبانان نيروى هوائى ارتش
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
روز نوزدهم بهمن كه از يك حركت شجاعانهى نيروى هوائى در سال 57 آغاز و ماندگار شد، يك روز پرمضمون و پرمعنائى است. آن برادران شجاعى كه در آن روز وارد ميدان مبارزه شدند و در كنار مردم نقش ايفا كردند، در واقع دو كار مهم انجام دادند:
روز نوزدهم بهمن كه از يك حركت شجاعانهى نيروى هوائى در سال 57 آغاز و ماندگار شد، يك روز پرمضمون و پرمعنائى است. آن برادران شجاعى كه در آن روز وارد ميدان مبارزه شدند و در كنار مردم نقش ايفا كردند، در واقع دو كار مهم انجام دادند:
- يكى هويتسازى ارتش جمهورى اسلامى ايران بود؛ معرفى يك هويت جديد و نوين كه مردم تا آن روز با اين هويت آشنا نبودند. ... حركت آن روز جوانان نيروى هوائى - كه من از نزديك شاهد آن بودم - يك هويت جديدى را براى ارتش تعريف كرد؛ اين مسئلهى مهمى است. بعد هم همين هويت در طول سالهاى بعد - چه در طول دوران جنگ هشت ساله و دفاع مقدس، چه بعد از آن، و چه قبل از آن - روزبهروز تقويت شد. و ميخواهم عرض كنم كه حتّى سالهاى بعد، درخشندگى و نمايانى اين هويت بيشتر هم شد.
- دومين مطلبى كه آن روز به وسيلهى اين حركت ثابت شد و به وجود آمد، عبارت بود از جريانسازى. خاصيت انسان زنده اين است كه در محيط خود، در شعاع وجودى خود تأثير ميگذارد و جريان ايجاد ميكند؛ حركت او به جلو، حركتهائى را به جلو به وجود مىآورد. اين كار، آن روز اتفاق افتاد. .
- كشور عظيم ايران با اين سابقهى فرهنگى، با اين همه ظرفيتهاى مادى و معنوى، اسير بود. اين يك واقعيت بسيار تلخى است كه به خاطر وجود تعارضها و اختلافها و مسائل گوناگون و دخالت دستهاى مختلف از اطراف، هنوز هم در تاريخ ما درست باز نشده است. كشور اسير بود؛ كشور تحقيرشده بود؛ كشور به وسيلهى قدرتهاى زورگو و سلطهجوى عالم، مورد اهانت قرار گرفته بود؛ به دست فراموشى سپرده شده بود. ايران بزرگ، ايران باعظمت، ايران مفتخر به ايمان عميق اسلامى، در محيط پيرامون خود اثرى نداشت؛ چون بختكِ سنگينِ مِيشومِ سلطهى بيگانه بر آن سنگينى ميكرد. ملت اين حجاب را دريد و اين كابوس را شكست. حركت ملت در بيست و دوم بهمن و قضايائى كه منتهى به بيست و دوى بهمن بود، يك چنين حركتى بود.
- امروز مهمترين مسئله در باب انقلاب ما، وقتى به اين سى و دو سال نگاه ميكنيم، عبارت است از ثبات و استقامت. يعنى ما سر حرف خودمان ايستادهايم. ايستادن بر سر اصول، براى يك ملت، براى يك مجموعه، افتخار است. اصول، چيزهائى است كه بايد بر سر آن ايستاد. ارزشها را بايستى نگاهبانى كرد، پاسدارى كرد.
- مهمترين ارزشى هم كه براى ملت ما وجود داشت و امروز هم وجود دارد و تا آخر هم همين خواهد بود، عبارت است از اسلام. استقلال در اسلام است، آزادى در اسلام است، پيشرفت مادى در اسلام است، وحدت ملى در اسلام است، شكوفائى استعدادها در اسلام است؛ همهى اينها در اسلام مندمج و مندرج است.
- علت اينكه امام روى كلمهى «جمهورى اسلامى» تكيه كردند، همين است. تأكيد بر جمهورى، به خاطر اين است كه نكتهى مهم، اتكاء به مردم است. اگر اسلام بايد در جامعه حاكميت پيدا كند، بدون ايمان عمومى امكانپذير نيست. پس حضور مردم، رأى مردم، خواست مردم، دخالت مردم، شد يك نقطهى اساسى؛ پس شد جمهورى اسلامى. اگر توانستيم خودمان را به عمق و ژرفاى اين كلمهى پرمغز - جمهورى اسلامى - هرچه بيشتر نزديك كنيم، موفقيتها روزبهروز افزايش خواهد يافت؛ و اين احتياج دارد به همت بلند، همت مضاعف و كار مضاعف،
- بنابراين تداوم حركت و استمرار حركت لازم است؛ و اين متكى است به همتها، به ايمانها، به تلاشها، به حضور جوانان. اگر چنانچه جوان متكى به خدا باشد، توكل به خدا كند، اعتماد به نفس داشته باشد، معجزه مىآفريند. همهى امور زندگى ما و كارهاى بزرگى كه انجام ميگيرد، معجزات الهى است؛ ما عادت كرديم، معجزه بودن آنها را نميفهميم. اين معجزهها متكى است به نيرو، به همت و شجاعت و كارآمدى افراد. لذا بايد كار را دنبال كرد.
- يقيناً يكى از چيزهائى كه مزاحم پيشرفت است، بىقيدى و بىمبالاتى نسبت به ارزشهاست. ارزشها را نبايد از نظر دور داشت.
- يكى از چيزهائى كه قطعاً منافى با پيشرفت است، اختلاف و تفرقه است؛ تفرقهى ميان آحاد ملت، تفرقهى ميان مسئولين، تفرقهى ميان بخشهاى گوناگون نظام، تفرقهى ميان نظام و مردم. اين انسجام و يكپارچگىاى كه انقلاب به ما داد، بايد مثل يك ناموس مقدسى حفظ شود، از آن پاسدارى شود.
- يكى از مهمترين كارهائى كه در جنگ نرمِ دشمن وجود دارد - هميشه وجود داشته، امروز هم وجود دارد - اين است كه در اين اتحاد يك تزلزلى ايجاد كنند، شكاف ايجاد كنند. براى اين كار تلاش ميكنند: بين شيعه و سنى اختلافات مذهبى ايجاد كنند، بين فارس و عرب و ترك و كُرد و ديگران اختلافات قومى ايجاد كنند، اختلافات منطقهاى ايجاد كنند، اختلافات سازمانى ايجاد كنند، اختلافات حزبى ايجاد كنند.
- با همهى اينها بايد با توجه كامل مقابله كرد؛ يعنى همان چيزى كه ما به آن ميگوئيم بصيرت. بدانيم كجائيم. اين سنگرى را كه امروز شما در آن حضور داريد، بشناسيم. فرق است بين آن سربازى كه در يك سنگر حساسى قرار گرفته و ميداند كه سنگر او چقدر حساس است، اهميت كار خود و جايگاه خود را ميداند، و بين آن كسى كه در همان سنگر است، اما نميداند چقدر مهم است؛ خوابش ميبرد، غفلت ميكند، سنگر را رها ميكند، در داخل سنگر با همسنگرىاش دعوا ميكند. بدانيم جايگاه ملت ايران چقدر حساس است.
- امروز خاورميانه بيدار شده است، دنياى اسلام بيدار شده است. سالهاى سلطهى قدرتمندانِ دور از اين منطقه - كه به خاطر وجود منابع عظيم اين منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه كردند - دارد به پايان ميرسد؛ اين يك واقعيتى است.
امروز ملتهاى منطقه افول تدريجى قدرتها را مىبينند. و در اين زمينه، پيشرو، ايران اسلامى است با پشتوانه و عقبهى عظيم فرهنگى و امكاناتى كه در اين كشور هست؛ آن هم ايران متكى به اسلام، كه اسلام آميخته است با جان و روح و فكر اين ملت و اين مجموعه.
- بهترين و زيركترين انسانها كسانى هستند كه شرائط موجود را ميسنجند، بعد مىبينند براى عمل در شرائط كنونى چه توانائىهائى دارند و از آن توانائىها و ظرفيتها استفاده ميكنند؛ والّا انسان نگاه كند، بگويد خب، اين كه نشد، اين را كه نداريم، پس هيچى! اين نميشود. كمبودها نبايد ما را متوقف كند. كمبودها بايستى باعث شود كه ما بيشتر به خودمان مراجعه كنيم، ظرفيتهاى تازهى خودمان را كشف كنيم.
من ميخواهم به شما بگويم؛ شما هم از اينكه كمبودهائى در بخشهائى وجود دارد، مطلقاً پا عقب نكشيد؛ برويد سراغ اينكه از ظرفيتهاى تازهاى استفاده كنيد در وجود خودتان، در استعداد خودتان، در ذهن و مغز خودتان، در توان سرپنجههاى ماهر خودتان، و آن كمبودها را از طرق ديگرى جبران كنيد؛ اين عملى است، اين شدنى است.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 18:34 توسط عمار
|