بسم الله الرحمن الرحیم

خطبه اول

* تقواى الهى ، اصلِِ حركت يك انسان به سمت كمال و تعالى

 *دو تشکر در دهه فجر:

1- شكر الهى به جهت توفیق تشکیل این نهضت تاریخ ساز به دست ملت ايران و رهبرى امام بزرگوار

 

 2- تشكر از ملت ايران  به جهت وفادارى ، جوانمردى ، گذشت ، ايثار ، شجاعت ، بصيرت و حفظ حضور دائمى خود در طول اين سى و سه سال

  * ملت ايران با پيروزىِ اين انقلابها، به‌طور نسبى از غربت در آمد

     بخش اول:مسیر طی شده در این سه دهه،دستاوردها و آینده ای که در انتظار انقلاب ماست.

    *خصوصیات انقلاب ما:

1-از بین بردن رژیم ضد اسلام، ديكتاتور و مستبد و سر کار آوردن رژیم اسلامی و مردمسالار

2-از بین بردن وابستگى‌اى كه در دوران پهلوى‌ها به فجيع‌ترين و فضيح‌ترين وضع خود رسيده بود و ارائه استقلال همه جانبه به ملت ما

3-ازبین بردن اختناق نفسگير و دادن آزادى به اين ملت

 4- ازبین بردن تحقیر شدگی و دادن عزت ملی به اين ملت

 5- ازبین بردن ضعف نفس و خودكم‌بينى در ملت ودادن اعتماد به نفس ملی به ملت

 6-ملت ما از مسائل سياسى منزوى بود انقلاب ما را تبديل كرد به يك ملت آگاه و سياسى

 *تثبیت این اصول و نهادینه شدن آنها و عدم سطحی و مقطعی بودن این تحولات

* شعارها مثل انگشت اشاره‌اى هستند كه به هدفها اشاره ميكنند و آنهارا ترسيم ميكنند.

*باقی ماندن شعارهای تثبیت شده دریک نظام،به معنای عدم تغییر هدفها و وجود آنها به همان شکل اول است.

 *لزوم شناخت پیشرفتها و ضعفهای کشور،چرا که تجاهل،پنهان کردن و نشناختن ضعفها موجب نهادینه شدن ، ماندن و برطرف نشدن آنهاست. 

*مهم حرکتی است که با وجود نقاط مثبت و منفى و اُفت و خیزها ادامه داشته و هرگز متوقف نشده.  

 نقاط قوت:

 1- غلبه‌ى بر چالشها

2- گسترش خدمات به ملت كماً و كيفاً

 3- پيشرفتهای علمى:

 فناورى هسته‌اى  علوم هوافضا

علوم پزشكى

زيست‌فناورى

نانوفناورى 

سلولهاى بنيادى 

شبيه‌سازى

ساخت ابررايانه‌ها

فناورى انرژى‌هاى نو

راديوداروهاى مهم

داروهاى ضد سرطان

*به اذعان مراکز علمی معتبر دنیا سریعترین رشد علمی در دنیا در ایران اتفاق افتاده است.رتبه اول علمی در منطقه و هفدهم در دنیا

 4- پيشرفتهاى كشور در زمینه:

ارتباطات

راه‌ها

ارتباطاتِ مخابراتى

 زيرساختهاى گوناگونِ فنی ،مهندسی ،صنعتى

5- انتقال ارزشهاى انقلاب به نسل دوم و سوم:

- شهیدان احمدی روشن و رضایی نژاد نسل سوم انقلابندکه اینجور با شجاعت و شهامت درس          خوانده،مقامات عالی را طی کرده،و با فهم اینکه مورد تهدیدند،میروند.

- حرکت عظیم جوانها بعد از شهادت شهید احمدی روشن

 6- ارتقاء جهش‌وار در اثرگذارى در مسائل عمده‌ى منطقه و مسائل جهان

7-بنيه‌ى قوى و ساخت محكم كشور و نظام در مواجهه‌ى با دشمنى‌ها

8- ارتقاء كمّى و كيفى مراكز علمى

*اتفاق افتادن همه‌ پيشرفتهاى علمى ،اجتماعى و فنى در شرائط تحريم

 ضعفها:

1- گرايش به دنياطلبى

2- اسراف و مصرف‌زدگى

3-عدم پيشرفت اخلاقى و تزكيه‌ى اخلاقى و نفسى به موازات پيشرفتهاى علمى

4-نرسیدن به نقطه مورد نظر اسلام در عدالت اجتماعی

*برای از بین بردن این ضعفهاباید:

1- نگاه به آينده

2- مسئولیت پذیری به خصوص مسئولين كشور و خدمتگزاران مردم

 ۳- تقصيرها را گردن هم نيندازيم

 ۴- عدم غفلت از ارزشهای اصولی

 ۵- حفظ اتحاد و همدلى

 ۶- فريب لبخند دشمن و وعده‌هاى دروغ جبهه‌ى دشمن را نخوريم

 ۷- پرهيز از تنبلى و كم ‌كارى و کار جهادی

  بخش دوم :مسایل منطقه و جهان

 الف) مسایل منطقه

*موفقیت ملتهاى منطقه در به زیر کشیدن چهار طاغوت خطرناكِ خبيث

*رأی مردم مصر و تونس به اسلام ، در مصر حدود هفتاد و پنج درصد و در تونس هم شبيه همين

* ضعف و انزواى رژيم صهيونيستى،که از آثار این حرکتهاست

*ملت بحرین مظلومتر از همه ،چرا که  مورد سكوت و بايكوت همه‌ى رسانه‌هاى دنيا قرار دارند.

*ادعای دروغ حکام بحرین مبنی بر دخالت ایران در قضایای بحرین

ما اگر در بحرين دخالت ميكرديم، اوضاع در بحرين جور ديگرى ميشد!

* ما در آنجا یی که دخالت میکنیم صریح میگوئیم، از جمله: دخالت در قضایای ضدیت با اسرائیل که نتیجه آن پيروزى جنگ سى و سه روزه و پيروزى جنگ بيست و دو روزه بود.

 ب)مسائل جهان

1- آمریکا :

در قضایای داخلی: دچار ضعف شده؛ هم ضعف اقتصادى و مالى، هم ضعف سياسى

در قضایای منطقه ای ، شکست در سياست خاورميانه‌اى وشکست در قضيه‌ى فلسطين و عراق

2- اروپا:

- دچار مشکلات لا ینحل اقتصادی است، (ضعف اقتصادى و مالى و پولی، ضعف سياسى) 

  3- غربیها:

در مسائل اقتصادى و سياسى و در تصميمات بين‌المللى دچار ضعفند؛ از جمله همين تصميم به تحريم ما

*تحریمها به دو جهت به نفع ماست:

الف)رو آوردن ما به استعداد و ظرفيت داخلى و در نتیجه شکوفایی  روزبه‌روز استعدادها مثل چشمه ا‌ى جوشان

ب)هدف غربیها از فشار به ایران عقب نشینش از قضایای هسته ای است ،ایران عقب نشینی نخواهد کرد پس موجب:

شکسته شدن هیبت غرب و تهدیدهای آنها درچشم ملتهای قیام کننده

افزایش عزت و قدرت ملت ایران در چشمشان

* تهديدهاى آمريكا:

الف) تهدید به جنگ، به ضرر آمريكاست؛ خود جنگ، ده برابر به ضرر آمريكاست،چون نشان‌دهنده عجز آمريكا از مقابله‌ منطقى و گفتمانى است،  

ب) شکسته شدن اعتبار آمريكا در چشم ملتها و در چشم ملت خودش،در نتیجه: وقتی ، يك نظامى از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، ديگر اميدى به بقاى اين رژيم نيست ،"مثل رژيم شوروى سابق"

 ج) آنها و ديگران بدانند - ميدانند هم - كه ما هم در برابر تهديد به جنگ و تهديد به تحريم نفتى، تهديدهائى داريم كه در وقت خودش، - وقتى كه لازم باشد- ان‌شاءاللَّه اعمال خواهد شد.

 بخش سوم:انتخابات

* از مظاهر حضور مردمی : بيست و دوى بهمن و انتخابات که :

 مصونيت‌بخش كشور

حافظ هیبت این ملت

قدرت معنوی ملت را به رخ دشمنان  می کشد

موجب بالا رفتن اعتبار و ارزش ملى

تضمین کننده آینده کشور باشد 

مانعی  است برای تعرض دشمن

مجلس صالح و سالم و قوى ميتواند تأثیر گذار باشد بر عملكرد همه دستگاه‌هاى كشور(عملكرد دولت، قوه‌ى قضائيه و حتّى نيروهاى مسلح)

*تلاش دشمن در جهت مأیوس کردن و ناامیدی مردم از شرکت در انتخابات و همصدا شدن افراد غافل با آنها

*لزوم بزرگ نکردن مسائل کوچک و القاء بحران نکردن

*آنچه در انتخابات لازم است:

-رقابت سالم، بدون تهمت‌زنى و بدگوئى به يكديگر

-مردم در صورت شناخت نامزدهاى انتخاباتى طبق تشخیص خودشان ، عمل کنند و اگر نميشناسند، از افراد بصير و متدين در گزينشهاى انتخاباتى استفاده کنند.

- دقت كامل مجريان انتخابات در اجراى درست

- پیرامون مسئله صلاحیتها،شوراى نگهبان:

- از لحاظ قانونى موظف است صلاحيتها را احراز كند، ، يك قدرى سطح آن را باسماحت‌تر نگاه كنند

- تسلیم بودن و تبعیت همگی ما در برابر تصمیمی که یک مقام مسئول قانونیِ مورد اعتماد میگیرد

- افراد رد صلاحيت شده ، لزوماً آدمهاى بى‌صلاحيتى نيستند.بلکه طبق قانون، در انتخابات نميتواند به عنوان نامزد شركت كنند، ممكن است مقامى كه او را رد صلاحيت كرده، اشتباه كرده باشد،ممكن است براى اين كار صلاحيت نداشته باشد،ولی صلاحيتهاى فراوان ديگرى داشته باشد.  

 -عدم غفلت مسئولان از توطئه دشمن

 - رأی نیاورندگان درانتخابات، مواظب باشند ،كلاهى كه بر سر رأى‌نياوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛  همه‌ى - نامزدهاى انتخابات و همه‌ى هوادارانشان: خودشان را در مقابل توطئه‌ى احتمالى دشمن مسئول امنيت بدانند، انتخابات را متهم نكنند

- كسى آب به آسياب دشمن نريزد

- در تبليغات، القاء فضاى اختلاف و نااميدى نشود

خطبه دوم 

*تبریک نخستین سالگرد بهار بیداری اسلامی

* تعلق رأی مردم به اسلامگرایان ،از جمله در تونس و مصر

*اسلامگرایی با صفاتی همچون: ضدّصهيونيستى بودن، ضدّ ديكتاتورى بودن، استقلال‌طلبى، آزاديخواهى و پيشرفت‌طلبى در سايه قرآن، مسير محتوم و اراده قاطع همه ملتهاى مسلمان

 * مگر جوانان و روشنفكران در واشنگتن و لندن و مادريد و رُم و آتن، با الهام از ميدان تحرير به خيابانها نيامدند؟!

*مخالفت ملتهای عرب با دیکتاتورهایشان سیطره دست نشاندگان و طواغیت ،فقر و عقب ماندگی ، تحقیر و وابستگی، افراطی گری ،خشونت مذهبی ،بازگشت به عقب، تعصبات فرقه ای و قشری گری با برچسب اسلامگرایی

*رهایی مسلمان معاصر، بدون افراط خشك‌سرانه و تفريط غربگرايانه ،با ترکیب معنویت عدالت و عقلانیت  و با روش مردم سالاری دینی از پسِ تحقير و استبداد و عقبماندگى و استعمار و فساد و فقر و تبعيض صدساله

 *خصوصیات رژیمهای عربی كه در معرض خشم مردم‌شان قرار گرفته‌اند:

دين‌ستيزى، سرسپردگى و دست‌نشاندگى غرب (آمريكا، انگليس و ...) همكارى باصهيونيست‌ها و خيانت به فلسطين، ديكتاتورى‌هاى خانوادگى و وراثتى، فقر مردم و عقب‌ماندگى كشور در كنار ثروتهاى انبوه خانواده‌هاى حاكم، تبعيض  و بى‌عدالتى و فقدان آزادى قانونى و پاسخگويى قانونى

*معيار اصالت يا انحراف انقلابها همين آرمانها خواهد بود

*تلاش غرب برای سیطره دوباره خود بر جهان عرب با:

بازسازى رژيمهاى قديمى به شيوه جديد

 تخليه احساسات توده‌ها

 جابجايى اصول و فروع

  تغيير مهره‌هاى خود

 اصلاحات صورى و تصنّعى

 ظاهرسازى دمكراتيك

 *غرب پس از شكست تاكتيك اسلام‌ستيزى و خشونت علنى، به تاكتيك بَدَل‌سازى و توليد نمونه‌هاى تقلّبى روی آورده جهت قلمداد کردن:

عمليات تروريزم ضد مردمی  به جای «شهادت‌طلبى»

«تعصّب و تحجّر و خشونت»  بجاى «اسلام‌گرايى و جهاد»

«قوميت‌گرايى و قبيله‌بازى»، بجاى «اسلام‌خواهى و امّت‌گرايى»

«غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى»  بجاى «پيشرفت مستقل»

 «سكولاريزم» را بجاى «علم‌گرايى»،

«سازشكارى» بجاى «عقلانيت»،

 «فساد و هرج و مرج اخلاقی را بجاى«آزادى»،

 «ديكتاتورى» را بنام «نظم و امنيت»،

«مصرف‌زدگى، دنياگرايى و اشرافى‌گرى» بنام «توسعه و ترّقى»

 «فقر و عقب‌ماندگى» را بنام «معنويت‌گرايى و زهد»

*دو قطبی امروز ميان مستضعفين جهان به رهبرى جنبش مسلمين با مستكبران به رهبرى آمريكا و ناتو و صهيونيزم

مؤلّفه‌هايى كه از اطراف گوناگون در صحنه انقلابها حضور دارند:

 1- آمريكا، ناتو، رژيم صهيونيستى و متحدّين و وابستگانشان در برخى رژيم‌هاى عربى

2 - ملتها و جوانان

3- احزاب و فعالان سياسى اسلامى و غيراسلامى

*اهداف و موقعیت هر کدام:

الف-گروه اول، بازندگان اصلى در مصر و تونس و ساير نهضت‌ها بوده و خواهند بود.به دلیل:

1-خطر اضمحلال مشروعيت و اينك موجوديّت قطب سرمايه‌دارى و الگوى ليبرال دمكراسى غرب حتى در خود اروپا و آمريكا

2- فروپاشى اخلاقى و  اجتماعى

3- بحرانهاى بى‌سابقه اقتصادى،

4- شكستهاى بزرگ نظامى در عراق و افغانستان و لبنان و غزّه

5- سقوط يا تزلزل اكثر ديكتاتورهاى وابسته و دست‌نشانده آنان در كشورهاى مسلمان و عربى و بويژه از دست دادن مصر

6- بخطر افتادن رژيم صهيونيستى از شمال و غرب و از درون بنحوى بى‌سابقه

7- افشاء شدن ماهيت وابسته سازمانهاى بين‌الملل و برخوردهاى گزينشى و سياسى با مسئله دمكراسى و حقوق بشر

8- تناقض‌گويى و پريشانگويى در موضعگيرى دوگانه در برابر مسايل ليبى، مصر، بحرين، يمن، ...

بزرگترین هدف گروه اول پس از ناتوانی از مهار  وسرکوب ملتها:

تلاش در جهت تسلّط بر اتاق فرمان انقلابها و نفوذ به درون احزاب مؤثّر

 حفظ حدّاكثرى ساختارهاى قبلى رژيم‌هاى فاسد و اكتفاء به رفورم‌هاى سطحى و نمايشى

 بازسازى نيروهاى بومى خود در كشورهاى انقلاب كرده

 تطميع، تهديد و احتمالاً در آينده، ترور

 تلاش براى خريدن برخى افراد و گروهها در جهت متوقف ساختن يا ارتجاع در انقلابها

سردكردن، مأيوس كردن يا درگير كردن مردم با مسائل فرعى و با يكديگر

دامن زدن به تضادهاى قومى و قبيله‌اى يا مذهبى و يا حزبى

جعل شعارهاى انحرافى در جهت تغيير ماهيت جنبش‌ها

كنترل مستقيم يا غيرمستقيم بر ذهن و زبان انقلابيون و كشاندن آنان به درون بازيهاى سياسى و يا تفرقه‌اندازى ميان آنان و از طريق آنان، ميان گروههاى مردمى

 تلاش براى سازش پشت پرده با برخى خواص با وعده‌هايى دروغ همچون كمك مالى

هدف اصلى برخى رژيم‌هاى وابسته و محافظه‌كار عرب با سرمایه دلارهای نفتی، شكست مردم مصر، تونس، يمن، ليبى و بحرين و ... و حفظ ثبات و تضمين بقاء رژيم صهيونيستى و ضربه به جبهه مقاومت در منطقه است.

 ب- گروه دوم و اصلى: ملتها

*مردم مصر و تونس و ليبى بدانند كه آنچه اينك دارند، هنوز يك انقلاب ناتمام است

 *امروز مصر، بايد دوباره در صف اول دفاع از آرمان فلسطين قرار گيردبا:

زير پا گذاشتن و سوزاندن پيمان خيانت كمپ‌ديويد

عدم تأمین انرژى و گاز رژيم رو به زوال صهيونيستى  از جيب ملت فقير و گرفتار خود

 ج-گروه سوم: احزاب و نخبگان سياسى در مصر و ساير كشورهاى بپاخاسته

*دو آفت بزرگ پس از پیروزی: غرور و ساده‌انگاری

*افکار شیطانی قدرتهاى ضربه خورده جهان و منطقه برای احزاب و نخبگان سیاسی:

حذف و انتقام

فريب دادن و متزلزل كردن و ترساندن و به طمع انداختن شما

نابود كردن انقلابها و پديد آوردن اوضاع – و العیاذ بالله – بدتر از گذشته

این دوره شب قدر تاریخ کشورهای شماست

* به آمریکا و ناتو اميد نبنديد و از آنان، حساب نبريد

*تنها به خداى متعال، اعتماد كنيد و فقط مردم خود را باور كنيد

*شروع انحراف در نهضت‌هاى كنونى، تن دادن به بقاء رژيم صهيونيستى است

 *مسئله اصلی شما در صورت ماندن وادامه انقلابها چگونگى نظام‌سازى، قانون‌نويسى و مديريت كشور و انقلابها است که همان مسئله مهم تمدن‌سازى اسلامى مجدّد در عصر جديد است.

 کار اصلی شما در این جهاد بزرگ:

جبران یک تاريخِ عقب‌ماندگى و استبداد و بى‌دينى و فقر و وابستگى حاكم بر كشورهايتان در كوتاهترين زمان‌ها

جامعه سازی با رويكرد اسلامى، و به شيوه‌اى مردم‌سالارانه و رعايت عقلانيت و علم

از سر گذراندن تهدیدهای داخلى و خارجى

نهادینه کردن «آزادى و حقوق اجتماعى» منهاى «ليبراليزم» و «برابرى» منهاى «ماركسيزم» و «نظم» منهاى «فاشيزم غرب»

حفظ تقيّد خويش به شريعت مترقّى اسلام  بى‌آنكه گرفتار جمود و تحجّر شويد

چگونه مستقل شويد بى‌آنكه منزوى شويد، چگونه پيشرفت كنيد بى‌آنكه وابسته شويد، چگونه مديريت علمى كنيد بى‌آنكه سكولاريزه و محافظه‌كار شويد.

*پیشنهاد دو الگوی «اسلام تكفيرى» و «اسلام لائيك»، از سوى غرب به جای اسلام اصولگراى معتدل و عقلانى

*همه دمکرات باشید :اگر معنای دمکرات  مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابها است

*هیچ کدام دمکرات نباشید: اگر بمعناى افتادن به دام ليبرال دمكراسى درجه دوم و تقليدى باشد

*همگی سلفی باشید اگر سلفی گری به معنای : اصولگرايى در كتاب و سنّت و وفادارى به ارزشهاى اصيل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احياء شريعت و نفى غربزدگى

*سلفی گری اگر به معنای تعصّب و تحجّر و خشونت ميان اديان يا مذاهب اسلامى باشد  باعث ترويج سكولاريزم و بى‌دينى خواهد شد

* بدبین بودن به اسلامی که:

مطلوب واشنگتن و لندن و پاريس است چه از نوع لائيك و غربگرا و چه از نوع متحجّر و خشن آن

كه رژيم صهيونيستى را تحمل مى‌كند ولى با مذاهب اسلامى ديگر بيرحمانه مواجه مى‌شود

دست آشتى به سوى آمريكا و ناتو دراز مى‌كند ولى در داخل به جنگهاى قبيله‌اى و مذهبى دامن مى‌زند

اشداء بامؤمنين و رحماء با كفّار است

اسلام آمريكايى و انگليسى كه شما را به دام سرمايه‌دارى غرب و مصرف‌زدگى و انحطاط اخلاقى مى‌كشانند.

* غرب در صدد انتقام اقتصادى، نظامى، سياسى و تبليغاتى است

 * اعلام آمادگى جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران براى همكارى و خدمت به شماست و خدمت ما و شما به همدیگر.

 *انقلاب اسلامى ايران، موفق‌ترين تجربه اسلامى عصر جديددر عرصه های: خودباورى ملتها، مردم‌باورى نخبگان، نفى اسطوره شكست‌ناپذيرى رژيم‌های طاغوتی و ارباب‌شان، شكستن غرور كمونيزم و سرمايه‌دارى، ارائه مدلهاى كارآمد در پيشرفت‌هاى بزرگ كشور با حفظ مردم‌سالارى و دفاع از ارزشهاى اساسی

* حقيقت در مورد ايران اسلامى:

 متهم شدن ایران در رسانه های سرمایه داری و صهیونیزم به علت تنها نگذاشتن برادران عرب خود در فلسطین ،لبنان و عراق و به رسمیت نشناختن اشغالکران

  ما به آزادى قدس شريف و تمامی سرزمين فلسطين می‌انديشيم، اين است آن جرم بزرگ ملت ايران و جمهوری اسلامی

 ما هرگز انقلاب اسلامى را، انقلابى صرفاً شيعى يا ملى‌گرا و ايرانى ندانسته و نخوانده‌ايم

 گامهای بزرگ و بی نظیر ایران اسلامی در عرصه های: علم، تكنولوژى، حقوق اجتماعى، عدالت اجتماعى، توسعه، بهداشت، تأمين كرامت زنان و حقوق اقليتهاى دينى

  معادله مقاومت در منطقه با كمك جمهورى اسلامى تغيير يافت

 براى انقلاب اسلامى، كمك به مجاهدان اهل سنّت سازمانهای حماس و جهاد و مجاهدان شيعى حزب‌الله و أمل، به يك اندازه، واجب شرعى است

 اعتقاد و التزام ملت  و حکومت ایران با صدای بلند و قاطع به:

قيام ملتها و نه به ترور

وحدت اسلامى نه غلبه و تضادّ مذاهب

برادرى مسلمين نه به برترى قومى و نژادى

به جهاد اسلامى نه خشونت عليه بيگناهان

منبع: http://www.moghtadaamin.blogfa.com/