دستهبندي و تشريح جريانهاي مهم سياسي بحرين
الف) جمعيتهاي اسلامگراي اهل تسنن از مهمترين جريانهاي حامي دولت آلخليفه هستند. اين جريانها عموماً از انشقاقهاي بهوجود آمده در سازمان اخوانالمسلمين و با تأثيرپذيري از برخي از كشورهاي عربي شكل گرفتهاند. اين جريانها كه در ابتدا بستر فعاليت گروههاي سلفي بودند؛ بعد از سال 2001 بهتدريج وارد عرصه فعاليت سياسي شدند. مهمترين اين جمعيتها عبارتند از: 1- جمعيت منبر (تريبون) اسلامي كه در واقع نماينده جريان اخوانالمسلمين محسوب ميشود. 2- جمعيت اصالت اسلامي كه يك جمعيت سلفي افراطي است.
ب) جريان چپگراها؛ چپگراها اگرچه قدرت دهه پنجاه قرن بيستم را ندارند؛ اما به هر شكل، بازيگران قابل توجهي را در صحنه سياسي بحرين در اختيار دارند. از ميان اين تشكلها ميتوان به جمعيت عمل دموكراسي (وعد) اشاره كرد.
ج) جريان ليبرال؛ سومين دسته فعال در بحرين، جريان ليبرال است كه با توجه به حضور قشر اقتصادي، خواهان اصلاحات سياسي در چارچوب انديشه بازار اقتصادي و برنامههاي الحاقي آن شامل آزاديهاي فردي و تعددگرايي سياسي است. با وجود اين، كارشناسان بحريني انديشه ليبرال را همچنان در دوره تكامل جنيني خود ميدانند. جمعيت ميثاق ملي، جمعيت گروه فرهنگي، جمعيت انديشه آزاد و تجمع ملي دموكراتيك، از مهمترين جريانهاي اين مشرب فكري محسوب ميشوند.
د) اسلامگرايان شيعه؛ با توجه به اكثريت جمعيتي كه در اختيار دارند، از همان ابتدا در صحنه سياسي بحرين و بهويژه در بلوك مخالفان دولت آلخليفه حضور بالفعل داشتهاند. بيترديد جمعيت وفاق ملي اسلامي بهعنوان محبوبترين جريان سياسي، نهتنها مخالف نظام است؛ بلكه تمامي ساختار جامعه بحرين و محور اصلي فرايند قيام مردم اين كشور را در اختيار دارد. جمعيت وفاق ملي اسلامي بحرين در 7 نوامبر 2001 اعلام موجوديت كرد. اين ساختار سياسي، همچنين بزرگترين جمعيت سياسي بحرين محسوب ميشود كه اعضاي آن به 35 هزار نفر ميرسد كه محوريترين جريان سياسي شيعه در اين كشور است. بنيانگذاران اين حزب، يكصدتن از علماي شيعه بحرين؛ نظير دكتر سعيد شهابي، شيخ علي سلمان، شيخ عبدالامير الجمبري، استاد عبدالوهاب حسين و استاد حسن المشيمع بودند. رهبر حزب الوفاق، شيخ عيسي احمد قاسم از علماي برجسته بحرين است. ساختار تشكيلاتي وفاق شبيه به شوراي عالي شيعيان لبنان (مجلس اعلاي اسلامي لبنان) است كه شخصيتهاي معروف شيعي عضو جريان دعوت (الدعوه) و ولايت فقيه را در كنار شماري از سرمايهداران شيعه در خود گنجانده است.
در اساسنامه اين جمعيت تأكيد شده كه اين جمعيت براي تأسيس دولتي نوين و مدرن تلاش ميكند؛ كشوري كه در آن، حاكميت از آن ملت بهعنوان منبع اصلي حاكميت باشد. در بخش ديگري از اساسنامه تأكيد شده است كه هدف اصلي جمعيت وفاق، تحقق اصول آزادي، عدالت و برابري در سايه ديدگاههاي اسلامي براي بحرين است.
در چارچوب همين نگاه، هماكنون جميعت وفاق ملي اسلامي بحرين، محوريترين جمعيت حاضر در انتفاضه 14 فوريه بحرين محسوب ميشود. همين مسئله باعث شد تا تعدادي از رهبران اين جمعيت، طي چند ماه گذشته دستگير و حتي به اعدام محكوم شوند.اين جمعيت در بيانيهاي که 22 اوت 2011 منتشر شد، ضمن تأكيد بر ادامه مبارزه براي دستيابي به حقوق ملت بحرين، خاطرنشان كرد رويكرد تهديدآميز آلخليفه هرگز اين جمعيت را از راهي كه در پيش گرفته، مأيوس نخواهد کرد.
ديگر گروههاي شيعه فعال در بحرين عبارتند از:
ـ جمعيهالترعيه؛ اين گروه، شاخهاي از حزب الدعوه عراق است و شيخ عيسي قاسم، شيخ سليمان مدني و شيخ عبدالاميرالجمبري از بنيانگذاران آن بودند. اين جمعيت بيشتر به فعاليتهاي فرهنگي ميپردازد.
ـ جبهه اسلامي براي آزادي بحرين؛ اين تشكل ريشه در مبارزات اسلامي دهه 1970 و بهويژه نهاد مذهبي «صندوق الحسين» دارد. در سال 1981 نزديک به 70 نفر از اعضاي اين جبهه پس از كسب آموزشهاي نظامي و تخريبي با قصد سرنگوني دولت وارد عمل شدند؛ ولي در اين اقدام، ناكام ماندند و همگي به حبس محكوم شدند. تا پيش از سال 1990 اين تشكل پيشتاز حركت اسلامي و نماينده بنيادگرایي اسلامي در بحرين بود؛ اما از سال 1990 به بعد، بهتدريج خود را با ديگر مخالفان و جريان اصلي سياست در اين كشور وفق داد و به اهداف و اصول دموكراتيك گرايش پيدا كرد.
ـ حزبالله بحرين؛ از سال 1987 به بعد، دولت بحرين بارها اعلام كرده است كه گروهي به نام حزبالله بحرين خواهان سرنگوني حكومت آن كشور شده است. دولت بحرين مدعي است اين گروه، سه هزار نفر عضو دارد كه همگي نظامياند و از حزبالله لبنان تغذيه ميشوند و مورد حمايت ايران هستند. گروههاي مختلف شيعي در بحرين، طي اعلاميهها و بيانيههايي، وجود چنين گروهي را رد کرده و اعلام داشتهاند اين اقدام دولت، حربهاي براي ساختن دشمن فرضي است تا ناآراميها را به خارج منتسب كند. در گزارش سازمان ديدهبان حقوق بشر در سال 1997 نيز آمده است: هيچ گروه مخالف بحريني با نام حزبالله شناخته نشده و اين، اصطلاحي است كه صرفاً از سوي حكومت براي اشاره به طيف نيروهاي شيعه مخالف استفاده ميشود.
ـ حركهالخلايا الثوريه (حركت هستههاي انقلابي)؛ اين جنبش از جمله حركت سري و زيرزميني شيعي بحرين است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تحت تأثير آن در بحرين تشكيل شد.
ـ حركهانصار الشهداء الاسلاميه (حركت اسلامي انصار الشهداء)؛ اين حركت مخفي و سري در اوايل دهه 1910 و تحت تأثير انقلاب اسلامي ايران بهوجود آمد. رهبري اين تشكل برعهده شيخ جمال عليالعصفور بود. اين گروه را نيز دولت كشف كرد. شيخ عصفور در سال 1980 دستگير شد و تا سال 1981 در بازداشت به سر ميبرد كه در همين سال و در بازداشت، بر اثر مسموميت درگذشت. حزبالعمل الاسلامي، حزب الرساله و جمعيه اهلالبيت از جمله ديگر احزاب شيعي در بحرين هستند. همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، مردم بحرين و بهويژه شيعيان آن، به صورت خودجوش راهپيماييها و تجمعات بسياري در حمايت از انقلاب اسلامي برپا كردند. در سال 1979 راهپيماييهاي متعددي عليه حكومت «آلخليفه» برپا شد و طي آن، مردم خواهان مشاركت در تعيين سرنوشت خود و تعديل حكومت آلخليفه بودند. طي سالهاي اوليه انقلاب اسلامي ايران، جميعت شيعي بحرين ظهور يك قدرت انقلابي شيعه در ايران را بهمثابه نيرويي ميديدند كه ميتوانست در ابراز رنجهايشان آنان را ياري دهد و اين اميد را پديد آورد كه شيعيان حاشيه خليجفارس ديگر تنها نيستند و تسليم سرنوشت نشدهاند. با توجه به اين امر در سال 1360 كودتايي ناموفق براي سرنگوني نظام حاكم بر بحرين از سوي شيعيان اين كشور انجام شد (فاضلينيا، ژئوپلتيك شيعه و نگراني غرب از انقلاب اسلامي، ص 104) حكومت بحرين تعداد زيادي از شيعيان ايراني مقيم بحرين را از كشورش اخراج و بسياري از مراكز ديني شيعيان را تعطيل کرد. عده زيادي را به بهانه بازجويي به مدت طولاني، بازداشت و سپس به خارج تبعيد كرد.
با سختگيري دولت درباره شيعيان و حركتهاي شيعي و تعطيلي مراكز ديني و فرهنگي آنان، فعاليت اسلامگرايان از سال 1984 به بعد به سردي گراييد. پس از سقوط صدام و روي كارآمدن دولتي شيعي در عراق در سال 1382 تا 1386 اعتراضات مختلفي در نقاط شيعهنشين بحرين عليه تبعيض و ظلمهاي حكومت بحرين و اقليت سني نسبت به شيعيان روي داد. همين روند اعتراضها باعث شد شعار اسلامي شيعيان عراق باعنوان «يك فرد، يك رأي» تبديل به شعار اصلي شيعيان بحرين در انتخابات پارلماني شود و از 18 نامزد جمعيت وفاق اسلامي، 17 نفر آنها به مجلس بحرين راه يابند و يك شخص هم به پست معاونت نخستوزيري برسد.
اعتراض شيعيان نسبت به حقوق اوليه و تبعيض و اعتراض جمعيت شيعي «وفاق» به رئيس مجلس اين كشور درباره مفاسد مالي و اداري برخي وزراي كابينه سني، از جمله موارد اعتراضي بعدي بود كه نشاندهنده مصممتر شدن شيعيان بحرين به تقويت حضور و نفوذ و تأثيرگذاري خود در ساختار سياسي بحرين در سالهاي اخير است. اگرچه دولت بحرين، اصلاحاتي انجام داد؛ اما اوج اين اعتراضات بعد از بيداري اسلامي و سرنگوني چند رژيم عربي در دوره اخير شكل گرفت. در اين دوره، مردم بهصورت يكپارچهاند و با اينكه فضاي سركوب، دستگيري و كشتار با كمك نيروهاي خارجي (عربستان و بعثيهاي عراق) نسبت به دوره هاي قبل شديدتر بود؛ ولي اعتراضات به اشكال مختلف تداوم دارد. در مجموع، بيداري اسلامي در حال حاضر در نقطه اوج قرار دارد و مردم شيعه بحرين با دقت و درايت و حضور در صحنه با تداوم اعتراضات ميتوانند حقوق از دست رفته چندين ساله خود را بهدست آورند